تورم؛ غارت قانونی جیب مردم
تورم در ایران دیگر یک «پدیده اقتصادی» نیست؛ یک ابزار سیستماتیک برای انتقال ثروت از جیب مردم به جیب صاحبان قدرت و سرمایه است. هر بار که اسکناس بیپشتوانه چاپ میشود، هر بار که سیاستهای غلط اقتصادی ادامه پیدا میکند، در واقع یک دزدی آرام و بیصدا رخ میدهد. این دزدی نه با اسلحه، نه با زور، بلکه با امضای بخشنامهها، مصوبات و تصمیمهای پشت درهای بسته انجام میشود.
کارگر، معلم، کارمند، بازنشسته و حتی کارآفرینان کوچک، همه قربانیان این چرخه هستند. آنها هر روز صبح با پولی بیدار میشوند که شب قبل ارزش بیشتری داشت. اما در همان حال، کسانی که داراییهای بزرگ دارند، از تورم سود میبرند. زمین، طلا، ارز و ملک، هر روز گرانتر میشود و شکاف طبقاتی عمیقتر.
---
تورم به مثابه یک جنایت اجتماعی
در ادبیات اقتصادی، تورم را «افزایش سطح عمومی قیمتها» تعریف میکنند. اما در واقعیت ایران، تورم چیزی فراتر از یک شاخص اقتصادی است: یک جنایت اجتماعی تمام عیار.
- تورم قدرت خرید مردم را میبلعد.
- تورم قراردادها را بیاعتبار میکند.
- تورم اعتماد عمومی به قانون و عدالت را نابود میسازد.
وقتی ارزش پول ملی سقوط میکند، قراردادها و دیون معنای خود را از دست میدهند. طلبکار با پولی مواجه میشود که دیگر قدرت خرید گذشته را ندارد. وجه التزامها و خسارتهای نقدی بیاثر میشوند. در نتیجه، قانون برای فقیر زنجیر است و برای ثروتمند طنابی پوسیده که به راحتی پاره میشود.
چه کسانی از تورم سود میبرند؟
تورم یک بازی صفر-جمع است. هرچه مردم عادی فقیرتر میشوند، گروهی دیگر ثروتمندتر میشوند.
1. دولت و نهادهای وابسته: کسری بودجه را با چاپ پول جبران میکنند. هزینهاش را مردم میپردازند.
2. سرمایهداران بزرگ: داراییهایشان با تورم رشد میکند. زمین و ملک، بدون هیچ تلاشی، چند برابر میشود.
3. دلالان و رانتخواران: تورم برای آنها بهشت است؛ خرید و فروش ارز، طلا و کالاهای کمیاب سودهای نجومی دارد.
در مقابل، کارگر، معلم، کارمند و بازنشسته، هر روز فقیرتر میشوند. حقوق ثابت آنها در برابر تورم مثل یخ در آفتاب آب میشود.
تورم و بیاثر شدن قانون
یکی از مهمترین پیامدهای تورم در ایران، بیاثر شدن ضمانت اجراهای قانونی است.
- در قراردادها: اصل وفای به عهد ایجاب میکند که بدهکار همان مبلغ اسمی را بپردازد. اما در شرایط تورمی، ارزش واقعی پول کاهش مییابد و طلبکار متضرر میشود.
- در مسئولیت مدنی: جبران خسارت معمولاً با پول انجام میشود. اما وقتی ارزش پول سقوط میکند، خسارت واقعی جبران نمیشود.
- در مجازاتها: بسیاری از جرایم اقتصادی با جریمه نقدی همراهاند. برای ثروتمندان، این جریمهها بیاثر است.
به همین دلیل است که بسیاری از حقوقدانان معتقدند قوانین ایران در برابر تورم بازدارندگی واقعی ندارند.
تورم و اخلاق اجتماعی
تورم فقط جیب مردم را خالی نمیکند؛ اخلاق اجتماعی را هم فرسوده میکند.
- وقتی مردم میبینند ارزش پولشان هر روز کمتر میشود، به سمت سفتهبازی و دلالی کشیده میشوند.
- اعتماد به آینده از بین میرود و همه به فکر «نجات فردی» میافتند.
- فساد اداری و اقتصادی تشدید میشود، چون همه میخواهند از این سفره آشفته سهمی ببرند.
تورم، جامعه را از درون میخورد.