آدم حــــــــرفی
آدم حــــــــرفی
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

آدم‌ها رخدادها را پیش بردند و رخداد‌ها پیش‌شان برد

برگرفته از کتاب ( تراژدی تنهایی ) نوشته‌ی کریستوفر دو بلگ ترجمه‌ی بهرنگ رجبی- نشرچشمه

ایرانی‌ها دوستانی دلپذیرند؛ گرم واحساساتی با زبانی گزنده. هیچ معاشرتی بی‌سوخت و ساز بدن کامل نیست؛ زمستان‌ها چای، تابستان‌ها شربت و میوه، از پی‌شان دعوت به اینکه برای غذا بمانی. تهرانیِ غذا لازم فقط کافی است سرِ ظهر درِ خانه‌ی دوستی را بزند. روزها در جریان‌اند و اسمِ شب به یک‌بارگی است. یکی پیشنهاد می‌کند « بیا برویم خانه‌ی فلانی و فلانی» و با این پیشنهاد، برنامه‌ی شب جور می‌شود، آدم‌ها دست از هر کاری که مشغولش هستند می‌کشند، تا در مراسم ختم مادر یکی از آشناها شرکت کنند، ساختار زندگی‌ها را تقویم شکل می‌دهد، با تعطیلات و روزهای عزاداری‌اش و نیز فصل‌ها، با محصولات و تفریحات مختلفشان. ماه رمضان همه چیز به‌هم می‌ریزد و زیر و بالا می‌شود، زندگی خصلتی شبانه می‌گیرد و مایه‌ی بحث ها می شود غذا های آب پز و برنجی، میوه و سینی های شیرینی جات، بحث هایی که تا نماز صبح و هجوم خواب طول می کشد.

اما ایرانیان با قهرمانانی که سقوط می کنند مهربان‌اند. بسته به نوعِ سقوطش است، چون شکست یک دلاور مرد در نبرد نابرابر با اهریمنی بدطینت، پیروزی‌ای در سطحی بالاتر و فراتر از چهارچوب‌های این دنیا می‌دانند، حماسه ها آکنده از چنین قهرمانانی‌اند و قصه‌های اسلام بی وجود آنان کامل نخواهد بود.


نشرچشمهبهرنگ‌رجبیتراژدی‌تنهاییکریستوفردوبلگنوشته‌خوانده‌ها
مبتلا را مبتلا "خواندن/نوشتن" خوش است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید