نگاهی به رابطۀ استاد و دانشجودر شریف
تذکر: در مراحل قبل، حین و بعد نوشتن این متن به هیچ استادی صدمهای وارد نشده اما تا دلتان بخواهد به دانشجویان ضربه وارد شدهاست.
به راستی سلاح دانشجویان در دفاع از خود چیست؟ اگر بخواهیم همین سیستم ادامهدار باشد، دانشجو نباید جواب این سوال را بفهمد چون اگر بفهمد هر ضربهای به او، انتقامی را به دنبال خواهد داشت و کینة ایجادشده ممکن است به وضعیتی منجر شود که مورد پسند کسی نیست.
در دانشگاهی تحصیل میکنیم که رابطههای پیچیدهای بین استاد و دانشجو وجود دارد که این روابط روی بقیة دانشجوها نیز تأثیر زیادی دارد، دانشجوها بسته به مسیر خود در دانشگاه به سه گروه تقسیم میشوند:
گروه اول دانشجویانی هستند که قصد رفتن دارند و در نتیجه نیازمند توصیهنامه یا در ادبیات روزمرة دانشجویان "ریکام[1]" هستند و معمولا دستیار آموزشی درسهایی شدهاند تا از استاد توصیهنامهای دریافت کنند و در بیشتر اوقات با اساتید رابطة خوبی دارند.
گروه دوم دانشجویانی هستند که قصد ادامۀ تحصیل در رشتة کارشناسی خودشان را دارند و یکی از معمولترین روشها برای یافتن کار پس از فارغالتحصیلی، ارتباط با اساتید زمینة کاری موردعلاقة آنهاست و معمولا به این اساتید نزدیک میشوند و رابطة خوبی را پایهگذاری میکنند و یا دوست دارند ارتباطی ایجاد کنند.
گروه سوم هم دانشجویانی هستند که قصد ادامة تحصیل در رشتة کارشناسی خود را ندارند و در نتیجه ممکن است نیازی به رابطه با اساتید رشتة خود نبینند. این گروه ترجیح میدهند روابط خود را در حالت غیرخصمانه نگهدارند.
حال بیایید سوالاتی را مطرح کنیم. قضاوت در مورد رفتارهای هر گروه کار سختیست اما وقتی بحث ظلم به دانشجو وسط باشد، کدام گروه میتواند راحتتر جلوی استادی که ممکن است رابطة خوبی با او ایجاد کردهباشد بایستد؟
اگر استادی از روی بیعدالتی نمرۀ شما را نداده باشد و یا در کلاس به شما توهین کرده باشد، یک دانشجو چطور میتواند تلافی کند؟
آیا تا به حال حس کردهاید که ممکن است به خاطر جنسیتتان، بیعدالتیای در حق شما شدهباشد؟
آیا با موردی مواجه شدهاید که از بینظمی استاد چشمپوشی شدهباشد ولی چند جلسه غیبت شما اثرات ناگواری داشته باشد؟
سوالاتی که تمامی ندارد و ممکن است در دوران تحصیل خود به آنها برخورد کردهباشید و البته که نحوۀ مواجهه با آنها عیار شما را مشخص خواهد کرد. اگر کمی کینهای باشید ممکن استدر لحظه فراموش کنید ولی همیشه یادتان بماند که چه بر شما گذشته است ولی احتمالا به این نتیجه رسیدهاید که شما حکم هیچ مهرة خاصی در این شطرنج را ندارید هر چند در این توهم باشید که شاه بازی شطرنج هستید.
موارد زیادی بودهکه دانشجو، استادی را به عنوان بُت خود پذیرفتهاست و چشمش را به همۀ اتفاقات پیرامون خود میبندد و دقیقا همین انفعال است که برای دیگر دانشجویان بدبختی ایجاد کرده و این ظلم، مورد پذیرش و نه تأیید بقیه قرار خواهد گرفت و کمکم به وضع فعلی رسیدهایم که استاد بهمانند خداوندگاری میتواند بر همۀ جوانب و زوایای تحصیلی دانشجو اثرگذاری داشته باشد و دانشجو نتواند قدم از قدم بردارد و باید دست تقدیر را بپذیرد و همین است که به مرور به حکمت جملۀ « خرّم آنروز کزین منزل ویران بروم» پی میبرد.
فراموش نکنید که شاید برای شما هم اتفاق بیفتد.
وقتی دانشجو با ایمیلهای فراوان سعی در قانعکردن استاد برای پذیرفتن اعتراض او برای اندکی نمره است و به نتیجهای نمیرسد، چند راه برای خالیکردن احساسات دارد. یک راه خردکردن شیشة ماشین استاد است که هزینۀ بالایی برای دو طرف ماجرا دارد. راه دیگر خالیکردن خود در فضای مجازی است که این روزها بازار توییتر[2]داغ است و دانشجویان مختلف اتفاقات روزمرة خود را توییت[3]میکنند تا شاید خالی شوند و گوش شنوایی برای حرفهایشان داشته باشند. (استاد عزیز، twit اشتباه است وtweet درست است، به ویراستار آتشین خود ابلاغ بفرمایید.)
معضل بعدی ادعایی است که گوش فلک را به طرز عجیبی کر نمودهاست؛ خودخفنپنداری و عقل کل دانستن خود.
نمرهجو خواندن دانشجو و نمرهکده خواندن دانشکده شما را عقل کل جلوه نخواهد داد؛ اما مطمئنم داشتن سیاستهای غیرشفاف در نمرهدهی شما را بد جلوه خواهد داد. دریافت معنی کلمات بهمعنای واقعی و نه استعاری در جملات منجر به زوال عقل خواهد شد. برای مثال دریافت معنی گهواره و گوراز «ز گهواره تا گور دانش بجوی» ساده است مخصوصا اگر بدانید نمونه یا مدل چیست که قطعا ادعای آن را دارید که میدانید. گهواره نشانهای از ابتدای کار است و گور نشانهای از انتهای کار و معنی کلی این جمله آن است که هیچگاه به این نتیجه نرسید که همهچیز را میدانید و لازم نیست به فردوسی توهین کنید چون در بهترین حالت اندازۀ یک نفس او هم به این فرهنگ کمک نکردهاید و گرفتن معنای لغوی کلمات و نه معنای مفهومی در موقعیتهای مختلف به فراخور منفعت یا ضرر رخ خواهد داد.
البته نظریهدادن در مورد شریفِ زیبای من خوب است، اما زیبابودن در شریف خیلی بهتر است؛ منظورم زیبایی باطنی است. همچنین نیازی به نشاندادن تفکرات خود در زمان تدریس در رابطه با موضوعات مختلف در زمینههای مختلف نظیر سیاست، اقتصاد، سلامت و مذهب هم دیده نمیشود. اشتباههای دانشجو برای او بسیار بیشتر از آن چیزی که باید، برای او مشکلزا میشود اما حرفهای متناقض استاد برای کسی قابل پیگیری نیست چون همانطور که گفتیم استاد بهمانند خداوندگار بالای سر همه ایستادهاست.
اما بدترین وضعیت آن است که اتهام واهی تقلب متوجه شما شود و بعدا متوجه شوید در حالی که چند نمره از شما بهعلت اشتباه فرد دیگری کم شدهاست؛ به نمرة دانشجوی دیگری بدون دلیل روشنی اضافه شدهباشد، حق بدهید که کینهای عمیق کاشته شود. حالا هر چه میخواهند دانشجو را نمرهپرست بخوانند و ایمیلهای آتشین برای مذمت و تحقیر دانشجو ارسال کنند اما وقتی از نمرههای 20 دانشجوهایی با معدل بالا مطلع میشوند، نگاهشان به این دانشجوها عوض میشود؛ البته که از خنگ خطابکردن همة آنها واهمهای ندارند.
خندهدارترین وجهة این قضیه آنجاست که فکر میکنید در صورت بردن شکایت به مسئولین آموزشی قرار است اتفاق مثبتی روی بدهد، در صورتی که با پاسخ «سلام و تشکر از اطلاعرسانی شما» روبرو خواهید شد. حال به دنبال کسی بگردید که ممکن است کمکی به شما بکند.
آبیست ایستاده درین خانه مال و جاه
این آب ناروان شما نیز بگذرد
این حجم از قدرت در دستان یک نفر موجب برهم خوردن تعادل خواهد شد که از اثرات آن میتوان به ناامیدی، مشکلات روانی و کینههای عمیق اشاره کرد. راه چاره هم از اخلاق نخواهد گذشت. اخلاقیسازی مسائلی که اخلاقی نیستند، صرفا به پیچیدهشدن مسأله منجر خواهد شد. قرار نیست با تکیه بر اخلاق مشکلات قرن 21 را حل کرد. نیازمند بازنگری در روابط هستیم و با صبر و بردباری هم این مسائل حل نخواهد شد، اما امید به تغییر و بهبود همیشه وجود دارد. البته این مشکل شاید در بقیۀ دنیا هم وجود داشته باشد و صرفا میزان و کیفیت آن فرق کند. نشستن و صحبت کردن در مورد موضوعاتی نظیر این به شفافشدن موضوع کمک خواهد کرد. البته که مجازی بودن اوضاع کار را سخت کرده و هیچ چیز جای جلسۀ حضوری را نمیگیرد ولی میتوان با همفکری و بیان مشکلات به راه حل مشترکی رسید و این هدف دور از ذهن نیست.
عرفان استقامت
ورودی 98 مهندسی هوافضا
[1]مخفف Recommendation
[2]Twitter
[3]Tweet