تعریف موفقیت برای هرکس متفاوت تر از فرد دیگری است زیرا فردی موفقیت را در آرامش داشتن می داند در حالی که فردی دیگر موفقیت را در پول و ثروت میبیند ولی به طور کلی می توان تعریف موفقیت را رسیدن به آن قله ای در نظر گرفت که در طول عمر در تلاش برای فتح آن هستیم.
در ادامه موفقیت را از جنبه های مختلف مانند موفقیت در کسب و کار ویا موفقیت در تحصیل و یا موفقیت در روابط به شما آموزش خواهیم داد همچنین ۱۰ گام برتر برای موفقیت را به شما آموزش خواهیم داد.
تعریف موفقیت برای همه ما یکسان نیست زیرا اگر فقط یک تعریف واحد و کلی راجب موفقیت وجود داشته باشد پس باید همه انسان ها یک مقصد داشته باشند. موفقیت را می توان فتح آن قله ای در نظر بگیریم که حاضریم برای آن شبانه روز هم از نظر ذهنی و هم از نظر بدنی کار کنیم موفقیت در کار و یا در دانشگاه و… نوعی از آن هستند.
موفقیت را بدین گونه معرفی کرده است که اگر فکر می کنید که موفقیت صرفا داشتن پول زیاد است، پس شما یک شکست خورده هستید.
درست است که موفقیت از نظر هر کس متفاوت تر از فرد دیگری است اما برای رسیدن به موفقیت در زندگی چهار چوب ها و قوانینی وجود دارد که می تواند ما را به آن برساند.
شاد بودن و موفق شدن هدف نهایی ماست به طور مثال فردی که به دنبال ثروت است می داند که اگر ثروتمند شود انسان شادتر و موفق تری خواهد بود. اگر درون خودتان را دقیق بررسی کنید خواهید دید که شما نیز از اعماق وجودتان مایل به موفق شدن و رسیدن به شادی دائمی هستید؛ فرقی ندارد چند سالتان است و یا کجا زندگی می کنید و چه شغلی دارید در هر صورت شما عاشق موفقیت و شادی هستید.
موفق شدن موضوعی فراتر از پول داشتن و پیدا کردن مشتریان جدید است. موفقیت واقعی به معنای این است که شما به دنبال علایق و آرزوهای خود بروید و هدفمندانه زندگی کنید. از لحظه لحظه زندگی خود لذت ببرید.
عامل موفقیت در زندگی به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود: دسته اول عوامل بیرونی مانند زور بازو، کار، توانایی و مهارت های فیزیکی و… و دسته دوم که به مراتب مهم تر از اولی هست مانند افکار، احساسات، توانایی و مهارت های ذهنی و… است. به اعتقاد ثروتمندان و افراد برتر جامع ۹۹ درصد عوامل داخلی و ۱ درصد عوامل بیرونی در موفقیت ما سهیم هستند.
گام اول هدف گذاری
در گام اول، شما باید مسیر موفقیت خود را ترسیم کنید. برای این کار، باید علائق خود را به خوبی بشناسید. قبل از دستیابی به هر گونه موفقیتی، شما باید فکر کنید و مشخص کنید که موفقیت برای شما چه معنایی دارد؟ ممکن است سالها زمان ببرد تا تشخیص دهید که از زندگی خود چه می خواهید؟ چه علایقی دارید؟
کدام ارزش ها و اهداف در زندگی شما اولویت دارند؟ با این کار، شما به زندگی خود معنا می بخشید و می توانید اهدافتان را مشخص کنید. اگر شما در تعیین اهداف و علائق خود مشکل دارید، از دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده خود بخواهید به شما کمک کند
فهرستی از اهدافتان مشخص کنید
کارهایی که برای رسیدن به آنها باید انجام دهید را لیست کنید. مطمئن شود که هم اهداف کوتاه مدت و هم اهداف بلند مدت خود را لیست کرده اید. فراتر از اهداف مالی و شغلی خود فکر کنید. به موضوعاتی چون بهبود روابط خانوادگی، بهبود شخصی، ارتقای مهارت، یادگیری موضوعات جدید و تبدیل شدن به انسانی بهتر فکر کنید.
یک مهلت برای هر هدف تعیین کنید و متعهد شوید که در آن زمان به هدفتان دست پیدا می کنید. در تعیین اهداف خود، به یاد داشته باشید که اهداف شما باید مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط با مهارتهای شما و زمان محور باشند. در ابتدای راه، اهداف خود را به هدفهای کوچکتر بشکنید ؛ مثلا اگر رویای جهانگردی را دارید، هدف خود را طوری تعیین کنید که تا چند سال آینده، پول پس انداز کنید و ۱۰ کشور دنیا را ببینید. بعد از رسیدن به این هدف، هدف بزرگتری برای خود تعیین کنید. در صورتیکه احساس میکنید در این زمینه به یک استاد نیاز دارید ناپلئون هیل یکی از بهترین هاست
هدفمند زندگی کنید. برای رسیدن به آرزوهایتان و تبدیل شدن به انسانی که دوست دارید، شما باید به کارهایی که انجام می دهید، دقت داشته باشید. دائما از خودتان بپرسید: «این کارهایی که انجام می دهم، مرا به هدفهایی که در زندگی خود دارم می رساند؟»
اگر دائما احساس بی حوصلگی می کنید، مدام در گذشته هستید و روزهای خود را بیهوده سر می کنید، به این خاطر است که شما فراموش کرده اید چه فرد بزرگی هستید و چه اهداف بزرگی دارید.
باید مراقب وقت خود باشید. از زمانهای آزاد خود برای انجام کارهای مورد علاقه تان استفاده کنید تا انرژی شما بیشتر شود. مثلا به جای تماشای تلویزیون در آخر هفته، سرگرمی های دلخواه خود را انجام دهید یا به ملاقات شخصی که دوستش دارید بروید. فعالیتهایی که انجام می دهید باید برای شما جذاب و لذت بخش باشند. شما می توانید اوقاتی در روز را به تجسم خلاق آرزوهایتان اختصاص دهید و هیچ کار فیزیکی در آن زمانها انجام ندهید.
به خود تعهد بدهید و به تعهدات خود وفادار باشید. تنها برنامه ریزی کافی نیست. شما باید به اهداف و قولهایی که به خودتان می دهید، متعهد باشید. هم چنین خوش قولی را در تعهداتی که به دیگران می دهید نیز رعایت کنید. اگر به کسی می گویید که کار خاصی را انجام خواهید داد، پس انجامش دهید. هم چنین اگر برای انجام کاری مطمئن نیستید، قول انجام دادنش را ندهید.
درباره توانایی ها و محدودیت های خودتان صادق باشید. از لغو برنامه هایی که با دیگران می گذارید، خودداری کنید. به خودتان تعهد بدهید و به آنها بچسپید! تعهداتتان را روی کاغذ بنویسید و آنها را در جایی آویزان کنید که می توانید آنها را ببینید. مطمئن شوید که تعهدات شما، باعث پیشرفت و حرکت شما به سمت اهدافتان می شود. هر از گاهی، اهداف خود را مرور کنید تا مطمئن شوید که آنها، شما را به مسیر درست هدایت می کنند.
به یاد داشته باشید که گذشته ناموجود هست و فقط اکنون است که واقعا وجود دارد. زندگی در اکنون جریان دارد. تلاش کنید تا افکار منفی را از ذهن خود بیرون کنید تا بتوانید از لحظه حال لذت ببرید. اگر فکر منفی به ذهنتان خطور کرد، به جای مقاومت در برابر آن، فکر را به عنوان یک اندیشه منفی بپذیرید و کنارش بگذارید.
مقاومت کردن در برابر افکار منفی، سبب قوت گرفتن آنها می شود. اگر هر روز تمرین کنید که از زندگی در اکنون لذت ببرید، میزان آرامش و شادی شما به تدریج بیشتر می شود. عادت کنید که موضوعات کوچک اطرافتان را ببینید. از احساسات خوب کوچک قدردانی کنید؛
مثلا حس گرمای خورشید روی پوستتان، احساس تماس پاهای خود با زمین، تماشای منظره های طبیعی و دیدن آثار هنری از جمله حس های خوب روزانه هستند. با اهمیت دادن به این حس ها، شما می توانید ذهن خود را به آرامش دعوت کنید و قدر تک تک لحظه های زندگی خود را بدانید.
زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنید. متاسفانه، بسیاری از مردم موفقیت های خود را با موفقیت دیگران می سنجند! اگر می خواهید احساس خوشبختی و خوشحالی کنید، زندگی خودتان را فقط با ملاک ها و معیارهای خود ارزیابی کنید. خیلی ها عادت کرده اند که نقاط ضعف زندگیشان را با نقاط قوت زندگی مردم مقایسه کنند.
به یاد داشته باشید که برخلاف تصور شما، در زندگی افرادی که آنها را شاد و خوشبخت می دانید، ناراحتی، ناامیدی و مشکلات وجود دارند و در پشت پرده زندگی آنها وجود دارد. شاید شما هرگز این ناراحتی ها را نبینید ولی وجود دارند.
برای ترک این عادت، استفاده از شبکه های اجتماعی را محدود کنید و به خودتان یادآوری کنید که زندگی هر کس، چالش ها و سختی هایی دارد. به جای مقایسه خود با افرادی که به نظر بهتر از شما هستند، خود را با انسانهای پایین تر مقایسه کنید و درصدد کمک به افراد ناتوان، فقیر و بیمار کنید. با انجام کارهای خیر، میزان شادی و اعتماد به نفس شما بیشتر می شود.
نعمت هایی که در زندگی خود دارید را بشمارید و سپاسگزار باشید. اگر همواره تمرکز خود را روی نداشته هایتان بگذارید، همواره احساس ناراحتی و کمبود می کنید. به جای تمرکز روی آنچه ندارید، روی داشته های خود تمرکز کنید و زمانی از روز را برای قدردانی کردن بابت داشته های خود صرف کنید. از موضوعات ظاهری فراتر بروید و از خدا بابت موضوعات والاتر مانند سلامتی، عشق، خانواده و دوستان، همسر، لحظات شاد و آرامشتان سپاسگزاری کنید.
شما باید به موفقیت های بیرونی نیز دست پیدا کنید. برای این که به موفقیت برسید؛ گاهی لازم است در زمینه موردنظر خود آموزش ببینید. مطالعه و آموزش دیدن، به شما دانش، مهارت و اعتبار می بخشد تا حداکثر توانایی را برای رسیدن به اهدافتان به دست آورید. آمارها نشان داده است که هرچه بیشتر آموزش ببینید، می توانید پول بیشتری به دست آورید و به جایگاه بهتری برسید. منظور از آموزش، حضور در دانشگاه نیست. برنامه های آموزشی و کارگاه ها نیز می توانند باعث ارتقای مهارتها و دانش شما شوند. یادتان باشد همواره از آموخته های جدید خود لذت ببرید.