دیروز اولین روز از برنامه هفتگی امسالم بود. صبح رو یه کم دیر شروع کردم و مشغول جمع کردن کتاب و متریال لازم برای شروع گسسته بودم. دیگه حدودای ۱۰:۳۰ رفتم سمت شرکت و بین راه هم بنزین زدم و خیلی خلوت بود پمپ بنزین بهشتی و این عجیب بود. رسیدم به شرکت شروع کردم به دم کردن قهوه و بعدش هم در پی یک پیامی تو لینکدین به من شروع کردم به رزومه تمیز کردن برای فرستادن برای اون شخص. overleaf که قربونش برم چند وقتی هست راه نمیاد و به ذهنم رسید Tex رو بیارم رو لینوکسم که همینطور بتونم راحت ادیت بزنم و بفرستم برای ملت. حالا مگه این Tex نصب می شد. بعد از گذر از دیلی شرکت و ناهار باز هم تلاش کردم ولی نشد که نشد. واقعا روز عجیبی بود. نکته ای که بود اینه که من اصلا حس نا امیدی نداشتم ولی کارا اصلا جلو نمی رفت. هر چقدر هم کارا جلو نمیرفت باز تلاش می کردم. موفق به نصب Tex Live شدم ولی مشکل package ها و tlmgr بود. حوالی ۶:۳۰ بود که آرسام به مشکلی توی فرانت خورد و من هنوز روی نصب و راه اندازی Tex Live بودم. رفتم روی دیباگ کردم مشکل آرسام و واقعا مشکل خیلی خیلی عجیبی بود. اینکه اینترنال MUI بهت ارور بده عجیب بود. بعد از کمی سرچ که هیچی دستگیرم نشد به ذهنم رسید شاید مشکل از state initialization باشه و بررسی کردم و فهمیدم مشکل چیه و درستش کردم. یکی از عجیب ترین دیباگ هایی بود که کرده بودم. دانش های خیلی پایه React اینجا خیلی کمکم کرد و مشکل رو متوجه شدم. تازه داشت روز بهتر می شد. رفتیم باشگاه و یک تمرین درست و حسابی کردیم و برگشتیم. حس خوبی داشتم که میتونم Tex رو راه بندازم. با این حال که ایده ای که داشتم برای درست کردنش بازم باگ خورد ولی گشتم مقداری و الوند منتظرم بود که بریم بیرون و همچنین باید زودتر میرفتم خونه چون دیروقت بود. با این حال خیلی خونسرد و معقول بالاخره یک راه حل پیدا کردم و جواب میداد و عالی. همین command رو alias کردم و دیگه مشکلی برای نصب package ها هم نبود. کمی هم رزومه ام رو دیباگ کردم و دیگه همه چیز عالی بود. با الوند رفتیم تجریش و تیک بستنی ساعت ۱۲ توی تجریش رو هم زدیم. خونه که رسیدم کمی تنش با بابام پیش اومد ولی اوکی بود و گذشت.