ویرگول
ورودثبت نام
علی‌رضا یونسی
علی‌رضا یونسی
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

چطوری حماقت رو خلق می‌کنیم؟

من و خیلی همکلاسیام روزی از این موهبت برخوردار بودیم که بهمون بگن چقد تو باهوشی و خوشحال هم بشیم. ولی چرا نباید کسی حق داشته باشه به خواهرزاده من بگه باهوش؟

اصل این مطلب توی وبلاگ خودم منتشر شده (یه کلمه اون آخرا رو سانسور کردم) اگر حسش بود یه چک کنین خیلی خوشال می‌شم!

مشکل؟

اگر بیایم مردم رو براساس جایگاه اجتماعی-اقتصادی به دو گروه دارای مشاغل اداری-حرفه‌ای و ماهرانه-نیمه‌ماهرانه تقسیم کنیم، تفاوت‌های گاه معناداری توی ارزش‌ها و انتظارات می‌بینیم. مثلا اگر از یه شخصی که درآمدش رو از جابجایی بار در میاره بپرسیم انتظارت از بچه‌ات چیه به احتمال زیاد ویژگی‌هایی با تأکید روی خصوصیات بیرونی مثل اطاعت، نزاکت، نظم و ترتیب بگه. در مقابل اگر از یه استاد دانشگاه همین سؤال رو بپرسین ممکنه بهتون بگه کنجکاوی، خشنودی، پختگی شناختی و اجتماعی. این تفاوت‌ها توی تعامل خانواده منعکس می‌شن: که یکی‌اش هست هدف‌های تحصیلی بالاتر!
تحقیقات لوتار و همکارانش بین سال‌های 2002 تا 2008 روی بچه‌های این خانواده‌های Upper Class نشون می‌ده این‌ها بیشتر از همکلاسی‌هاشون احتمال داشت با الکل و مواد مخدر دست و پنجه نرم کنن و اضطراب و افسردگی شدیدی گزارش می‌دادن. بعلاوه، بین مصرف مواد مخدر و اضطراب و افسردگی همبستگی وجود داشت که یعنی این‌ها مواد مخدر رو واسه درمان افسردگی مصرف می‌کردن که نتیجه‌اش می‌شه سوءمصرف مستمر در آینده.

Suniya Luthar is Founder & Executive Director of the nonprofit AC Groups, Professor Emerita at Columbia University’s Teachers College, and Co-Founder Emerita of Authentic Connections Co.
Suniya Luthar is Founder & Executive Director of the nonprofit AC Groups, Professor Emerita at Columbia University’s Teachers College, and Co-Founder Emerita of Authentic Connections Co.


سؤالی که پیش میاد اینه که چرا این بچه‌های غرق در رفاه انقد آشفتگی دارن؟ اگر فقط از دید یک مسئله ینی تحصیل به قضیه نگاه کنیم، می‌شه گفت والدین این بچه‌ها 'اغلب' توقع بیش از اندازه‌ای برای موفقیت دارن. برک (استنفورد-2009) معتقده کلید معما در اینه که بعضی والدین برای موفقیت بچه‌هاشون ارزش بیشتری نسبت به شخصیشون قائل هستن و این موضوع منجر به مشکلات تحصیلی و هیجانی می‌شه.

Laura E. Berk is a distinguished professor of psychology at Illinois State University, where she has taught child, adolescent, and lifespan development for more than three decades. She has been a visiting scholar at Cornell University, UCLA, Stanford University, and the University of South Australia.
Laura E. Berk is a distinguished professor of psychology at Illinois State University, where she has taught child, adolescent, and lifespan development for more than three decades. She has been a visiting scholar at Cornell University, UCLA, Stanford University, and the University of South Australia.


Adam Guettel

آدام گتل (1964) آهنگساز امریکایی از دل یه خانواده اهل موسیقی بیرون اومد؛ پدربزرگش ریچارد راجرز (1902-1979) یکی از اسطوره‌های آهنگسازی بود. مادرش همیشه عادت داشت از نبوغ خدادادی (talent) پسرش (منطقا توی آهنگسازی) حرف بزنه. سؤالی که اینجا پیش میاد اینه که همچین رفتاری درسته یا غلط؟

Adam Guettel (1964) is an American composer-lyricist of musical theater and opera. The grandson of musical theatre composer Richard Rodgers.
Adam Guettel (1964) is an American composer-lyricist of musical theater and opera. The grandson of musical theatre composer Richard Rodgers.


خانوم Carol Dweck از استنفورد میاد این ایده رو تست کنه؛ برای همین به یه سری نوجوون باهوش رو با تست IQ از بقیه جدا می‌کنه، اون‌ها رو دو دسته می‌کنه، به یه گروه می‌گه باریکلا چقد تو باهوش-بااستعداد بودی (گروه آدام گوئتل) به یه گروه هم می‌گه باریکلا چقد تلاشگر (hardworking) بودی و این حرفا. حالا شرح آزمایش رو می‌تونید توی کتاب زرد خانوم Dweck بخونید (نثر کتاب بسیار ساده است چون مخاطب عامه است و هدف فروش زیاده و شما کالا هستین)

Carol S. Dweck (1946) is the Lewis and Virginia Eaton Professor of Psychology at Stanford University. She was on the faculty at Columbia University, Harvard University, and the University of Illinois before joining the Stanford University faculty in 2004. She is a Fellow of the Association for Psychological Science.
Carol S. Dweck (1946) is the Lewis and Virginia Eaton Professor of Psychology at Stanford University. She was on the faculty at Columbia University, Harvard University, and the University of Illinois before joining the Stanford University faculty in 2004. She is a Fellow of the Association for Psychological Science.



ولی نتیجه اینکه توی مرحله دوم آزمایش، گروه آدام گوئتل اسگل شد: ینی نمی‌خواست تست دیگه‌ای بده (از ترس اینکه باهوش نبودنش اثبات شه). و برعکس، گروه مقابل می‌خواست باز هم تست بده و کلا بهش حال داده بود: ینی می‌خواست اثبات کنه بیشتر از این هم می‌تونه تلاش کنه و یاد بگیره.
وقتی دو گروه مجبور شدن تست دوباره بدن که سخت انتخاب شده بود بصورت انتخابی و نمرات خیلی افت کرد، بچه‌های گروه آدام گوئتل حس می‌کردن دیگه باهوش و بااستعداد نیستن؛ چون وقتی نمره بالا یعنی هوش بالا، نمره پائین یا متوسط چه معنی‌ای جز احمق بودن می‌ده؟
درحالیکه بچه‌های گروه مقابل برداشتشون این بود که دفعه بعد باید بیشتر تلاش کنیم و به مرور بازدهشون در تست‌های بعدی رشد کرد وقتی گروه باهوش‌ها بازدهی‌شون منفی و گاهی ثابت بود. توی مرحله بعد آزمایش از بچه‌ها خواستن نمره‌هاشون رو خودشون بنویسن و به بچه‌های دیگه نشون بدن، نتایج بررسی نشون می‌ده دستکم نیمی از دانش‌آموزهای دسته آدام گوئتل نمره‌های واقعی‌شون رو ننوشته بودن.

این نتیجه آخر آزمایش منو یاد یه اتفاقی انداخت: توی شیراز یکی از دانش‌آموزهای دستغیب1 (سمپاد) سوالای قلمچی رو خریده بود و احتمالا برای اولین بار توی تاریخ همه درس‌ها رو 100 زد. کسی که احتمالا بدون دزدیدن سؤال‌های کنکور آزمایشی هم می‌تونست به سادگی رتبه 1 تا 50 کنکور اون سال بشه، تقریبا بی‌آبرو شد.

نویسنده مایندست نتیجه می‌گیره چون تست‌هایی که از بچه‌ها گرفته شده درواقع آزمون‌های سنجش هوش بودن، گروه آدام گوئتل درنهایت عملاً حس کنن احمق هستن و نمره IQشون افت کنه که ینی واقعاً احمق بشن یجورایی.
پیشنهاد می‌کنم دفعه بعدی که خواستید هویت کسی رو با نتایجی که توی یه آزمون می‌گیره یکی کنین یا بهش بگین باهوش یا بااستعداد، حواستون به این مسائل باشه؛ خصوصاً اگر از دایره افراد نزدیک به اون نوجوون هستین.
پ.ن.: من خودم سال‌ها فکر می‌کردم توی مغزم آجره که کنکور اولم رو خیلی بد دادم، تا با جماعت اقتصاددانی آشنا شدم که داد می‌زدن افزایش قیمت بنزین تورم ایجاد می‌کنه.
اینم باحاله اگر حال داشتین بخونین، از همون کتابه عکس گرفتم گذاشتم.

منابع بیشتر برای آنانکه می‌اندیشند

  1. Berk, L. (2017). Development Through the Lifespan (7th ed.). Pearson.
  2. Luthar, S. S., & Latendresse, S. J. (2005). Children of the Affluent: Challenges to Well-Being. Current Directions in Psychological Science, 14(1), 49–53. https://doi.org/10.1111/j.0963-7214.2005.00333.x
  3. Luthar, S.S. and Becker, B.E. (2002), Privileged but Pressured? A Study of Affluent Youth. Child Development, 73: 1593-1610. https://doi.org/10.1111/1467-8624.00492
  4. Luthar, S., & Goldstein, A. (2008). Substance use and related behaviors among suburban late adolescents: The importance of perceived parent containment. Development and Psychopathology, 20(2), 591-614. doi:10.1017/S0954579408000291
  5. Luthar, S. S., & Sexton, C. C. (2004). The high price of affluence. Advances in Child Development and Behavior Volume 32, 125–162. https://doi.org/10.1016/s0065-2407(04)80006-5
آموزشرواشناسیافسردگیکنکورکتاب
.For in much wisdom is much vexation, and he who increases knowledge increases sorrow
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید