ویرگول
ورودثبت نام
عباس آخوندی
عباس آخوندی
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

جهان پساکرونا، ایران پساکرونا - یلدای کرونایی: حکمروایی و مسئولیت(3)


1- آیین‌های ملی از جمله یلدا که طی فرایندهای تاریخی شکل گرفته و داوم آورده‌اند، بر اساس یک نیاز واقعی ملی و راهی برای حفظ یکپارچگی جامعه‌های انسانی بوده و هستند. هرچند در فضای تعقلی محض، شاید امکان دلیل آوردن برای چرایی آنها، چگونگی شکل‌گرفتن‌شان و آدابی که با آنها تعریف می‌شوند وجود نداشته باشد، ولی، از حیث کارکردی، آثار واقعی دارند. آیین‌ها همواره رازآلود هستند و بسته به تجربیات اقوام، جامعه‌ها و ملت‌های مختلف شکل‌ها مختلفی دارند. ازاین‌رو، همواره آیین‌ها همیشه تعلق به اقوام و جاهای خاصی دارند؛ کریسمس به جهان مسیحی و نوروز و یلدا به حوزه‌ی تمدنی ایران و بیش از 400میلیون نفر در سراسر گیتی آن‌ها را عزیز می‌شمارند و مشابه چنین تعلق خاطری را در سایر تمدنها می‌توان دید.

2- آیین‌ها اغلب راهی برای تسکین درد انسان‌ها و برای لحظاتی، زمین گذاشتن بار سنگینِ رنجِ مسئولیت‌های ناشی از زندگی فردی، خانوادگی و جمعی هستند. در کنار تدبیر و خرد و در کنار تلاش و کوشش‌های روزانه، انسان‌ها لحظاتی نیاز روحی و روانی به آرامش دارند. ازاین‌رو، آیین‌ها همواره بیشتر نیازهای احساسی و روانی انسان‌ها را پاسخ می‌دهند و این کم نیازی نیست. مبادا که به آیین‌ها به دلیل نداشتن مبانی تعقلی کم‌توجهی کنیم.

3- تاکید این قلم بر ویژگی راه‌بودنآیین‌هاست. راهی برای بازنگری نسبت به همه‌چیز و باز گشت به فطرت انسانی. راهی برای نگاه خوش‌بینانه به عالم خلقت، کاستن از حسِّ بدبینی به جهان و آینده‌ی زندگی و فراموش کردن تلخی‌ها. راهی برای دیدار با نفسِ خود. گاهی ما باید به ملاقات خودمان برویم و با خودمان دیدار کنیم. ما این‌قدر درگیر کاریم که خودمان را فراموش می‌کنیم. آیین‌ها اغلب این فرصت دیدار را برای ما به‌وجود می‌آورند. ما نیاز داریم که با خانواده خودمان دیدار داشته باشیم، هم‌چنان‌که نیاز داریم با جامعه محلی‌مان با حسِّ خوب و خوش‌بینی ملاقات کنیم.

4- یلدای امسال ما کرونایی است. ازاین‌رو، باید از حیث فیزیکی از یکدیگر فاصله بگیریم ولی، نه از حیث عاطفی. از قضا، همین حسِّ از دست‌دادن امکان دیدار، باید ما را نسبت به یکدیگر بیش از همیشه دلتنگ‌ می‌کند. خوشبختانه فناوری این فرصت را برای همه فراهم آورده است که به‌صورت مجازی میهمان یکدیگر باشیم. و خاطره‌ها را با هم مرور کنیم. بی‌گمان یلدای کرونایی نیز برای ما خاطره خواهد شد و زمانی آن را سینه به سینه برای نسل‌های بعدی بازگو خواهیم کرد. یلدایی که اگر سرعت و کیفیت اینترنت اجازه بدهد، دورهمی‎ها مهمانان تازه‎ای خواهند داشت. گوشی‎های تلفن همراه و رایانه‎ها که جمع‎های از هم دورمانده را به هم متّصل می‎کند.

5- ای کاش، در دوره‌ی خاص کرونایی، می‎شد امیدوار بود که ساختار ارتباطات مجازی مستحکمی داشته باشیم که دورهمی‌های مجازی مردم را تسهیل کند و دل‌هایی را که در کالبد‌های از هم دور افتاده می‎تپند به هم نزدیک نگه دارد. در چنین موقعیتی، فیلترنیگ موجود موجب دست‌یازی مردم به فیلترشکن‌ها شده‌است. این امر ترافیک داخلی را به بیرون کشور هدایت می‌کند و موجب استفاده دوچندان از پهنای باند می‌شود. از این‌رو، افزون بر هزینه‌های مالی، به سبب افزایش تقاضا، موجب اشباع پهنای باند فرکانسی شده و کیفیت سرویس را با اختلال مواجه می‌نماید. شاید با آزادسازی باند فرکانسی ۷۰۰-۸۰۰ مگاهرتز که در انحصار صدا و سیماست می‌شد که شاهد مشکل‌های کمتری در دسترسی به اینترنت که بار اصلی آموزش را نیز این‌روزها به دوش می‌کشد می‌بودیم

6- ای کاش صداوسیمایی داشتیم که می‎شد بی‎صبرانه انتظار برنامه‎های جذابش بود. برنامه‌هایی که تنوع رفتاری ایرانیان در شب یلدا و یلدای اقوام ایرانی را بدون روتوش به تصویر بکشند و جذابیت واقعی را فراتر از کپی‌زدن بی‎مایه از برنامه‎های تلویزیونی کشورهای دیگر، به نمایش بگذارند و خلاصه اینکه حرفی برای گفتن داشته باشند.

7- با همه‌ی اینها و بسیاری از ممنوعیت‌های رفت و آمد -از جنس ساعت 8 شب تا 4 صبح که توسط دولت وضع شده و باید بشود- مانعی برای کسانی که به طور جدی مصمّم به برگزاری یلدای سلامت و بر فراز فضای مجازی داشته‌باشند نیست. به‌هرروی، در این میان، حلقه گمشده آگاهی بخشی را نباید از یاد برد.

8- آنچه در جامعه ما سال‌هاست که آسیب دیده‌است میزان اعتمادپذیری سیستم حکمروایی است که وظیفه دارد، واقعیت‌ها را در مباحث و موضوع‌های مختلف، به‌ویژه در دوران‌های بحرانی که تجربه همیشگی انسان است، با مردم در میان بگذارد. آنچه باعث شده است زمینه این اعتمادپذیری از میان برود، جایگزینی مسؤولیت‎پذیری با مفهوم نارسای "حمکرانی به جای حکمروایی" است. یکی از مهمترین سبب‌هایی که موجب از دست رفتن اعتماد شهروندان در ایران و همین‌طور بسیاری از کشورها شده‌است، جایگزینی مفهوم "حکمروا" که وظیفه‌اش خلق منفعت عمومی با همراهی مردم است با مفهوم "مسؤول" که خود را حکمران می‌داند و در فرهنگ ما متضمن فعال ما یشاء در عین بی‌مسئولیتی است. تفاوت میان مسؤول و حکمروا در روزگار مردم‌سالاری، شاید بیش از هر چیز خود را در دوران‎های بحرانی نشان می‎دهد. مسؤول که در هر حال مسؤول است و تفاوتی ندارد که برآیند اراده ایجابی و یا سلبی مردم باشد، اگر به مقطع تصمیم گیری برسد، می‎تواند از مردم بخواهد تا این تصمیم‌ها را اجرا کنند. لیکن، حکمروا مسؤولی است که در نهایت، بنا ندارد که تصمیمی خلاف منافع ملی و بدون مشارکت مردمی و بدتر آن‌که در راستای منافع شخص و گروهی خود بگیرد. به این ترتیب است که تصمیم‌ها، اجرا می‎شوند. امید که سیستم حکمروایی ایران در این روزهایی که همه نگران موج شدیدتری از شیوع کرونا در دوره پس از برنامه‎های شب یلدا هستند، بتواند فراتر از حسِّ مسئول بودن برود و بتواند با بیان واقعیت‌ها، مشارکت دادن مرم در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری و برقراری حسِّ همدلی احساس مسئول بودن را به تک‌تک شهروندان منتقل کند تا آنان نیز به اندازه دستگاه حکمروایی نگران جان خود و دیگر هم‌وطنان باشند و خود را از دیگران جدا نبینند.

کرونایلداایده ایرانجهان پساکروناایران پساکرونا
‌‌‌‌‏معلم در دانشگاه تهران و در پی ایده ایران هستم،‌‌‌‌ ایده‎ ای متضمن توسعه، بالندگی و امنیت برای همه ایرانیان، تحکیم پیوند ملت های حوزه تمدنی ایران و صلح پایدار | توییتر » ‌‏@AkhoundiAbbas
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید