با توجه به تنوع فضایی که در استان فارس هست، سفر به این استان همواره پرنشاط است. در این سفر حدود ۲۶۷ کیلومتر از پروژه های بخش راهسازی استان افتتاح شد. تقاطع غیر همسطح جلیان، کمربندی خانزنیان (چهار خطه) به طول ۲۰ کیلومتر، احداث باند دوم تنگ ابوالحیات – قائمیه به طول ۲۵ کیلومتر، احداث باند دوم کازرون-پل آبگینه به طول ۵ کیلومتر، باند دوم محور کوار – فیروز آباد به طول ۱۳ کیلومتر، احداث راه های روستایی در سطح استان ۷۰ کیلومتر، محور سروستان- خاوران به طول ۴۳ کیلومتر و بزرگراه رونیز- استهبان- نی ریز – قطرویه به طول ۸۵ کیلومتر زیر بار ترافیک رفت. همچنین، ۶۱۲ کیلومتر از پروژههای بخش راهداری شامل ۵۱۹ کیلومتر روکش آسفالت، ۵۳ کیلومتر نصب روشنایی، ۳۳ کیلومتر نصب نیوجرسی، ۷ کیلومتر رفع نقاط پر حادثه استان و نصب ۵ دستگاه پل عابر پیاده مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
در شورای اداری نیریز که با حضور مقامهای محلی تشکیل شد، قدری در باره سیاست امنیت و آرامش ملی صحبت کردم و گفتم که چگونه این ملت در حال پرتاب شدن به حفرههای آتش، اقدامات پر خطر و خطرات بیسود بود و خوشبختانه دولت تدبیر کرد. یک بررسی کامل در مورد توسعه راهآهن در ایران انجام دادهبودیم که آنجا گزارش کردم و گفتم برای این امر به ۲۸میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم. همچنین بیان کردم که حوزه حمل و نقل هوایی نیازمند ۱۵میلیارد دلار سرمایهگذاری است. تاکید کردم که به هر حوزه که بخواهیم ورود کنیم نیاز به میلیاردها دلار سرمایه داریم. گفتم که همین اینها قابل دسترسی میباشند، تنها با یک پیشنیاز بسیار مهم و آن ثبات سیاسی و اجتماعی و کاهش ریسکهای سرمایهگذاری در ایران است تا سبب شود که علاقمندان به سرمایهگذاری به صورتی جدی وارد عمل شوند. همچنانکه در مورد آزادراهها در همان مدت کوتاه دولت با احداث هزار کیلومتر آزاد راه موافقت کرده و این نشان از جلب اعتماد سرمایهگذاران بود.
در مورد توسعه نیریز بزرگترین و تاثیرگذارترین اقدام، پروژه راه آهن شیراز – گل گهر است که از نیریز میگذرد و ارتباط ریلی این شهرستان و استان را با بندرعباس برقرار میکند و آرزوی دیرینه مردم است. خوشبختانه 20۰ کیلومتر از این محور بین ۱۵ تا ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشت و پروژه جان گرفتهبود. از آخرین وضعیت آن بیاطلاعم. همچنین گفتم که 85 کیلومتر از بزرگراه رونیز – استهبان – نی ریز-قطرویه را افتتاح میکنیم و آن را ادامه خواهیم داد تا دسترسی ایمن و روان به این منطقه وجود داشته باشد.
در ادامه از استهبان بازدید کردم و در جلسه شورای اداری آن شرکت نمودم. در راه که به استهبان میرفتم ایستادم و از ماشین پیاده شدم و از بلندی برای مدتی به محل دریاچه بختگان خیره شدم. دریاچه کاملا خشک شدهبود و عدهای از بچهها داشتند در کف آن بازی میکردند. تا سرحد گریه پیشرفتم. واقعا چه بر سرِ طبیعت و منابع زیستی این کشور رفتهاست و چگونه عدهای به خودشان اجازه دادهاند با بیتدبیری، اجازه برداشت بیحساب از آبهای زیرزمینی بدهند و با شعار و شعار اینگونه منابع زیستی مردم را نابود کنند؟ به دوست عزیزم آقای مهندس سقایی نماینده حوزه انتخابیه استهبان و نیریز که با هم بودیم گفتم سال 74 به این شهرستان آمدم. این دریاچه پر از آب بود و حتی نوعی ماهی خوش طعم و صورتی رنگ داشت که با آن ظهر از ما پذیرایی شد. و اکنون این چنین خشک و منشاء گردوغبار در منطقه است! نمی دانم آیا هیچگاه امکان احیای آن وجود دارد؟ به هر روی، در جلسه شورای اداری شهرستان شرکت کردم و راجع به این دریاچه و مابقی مسائل سخن گفتم. و تقاطع غیرهمسطح جلیان را افتتاح نمودم. در ادامه از پروژههای راهسازی شهرستان داراب که حدود 100کیلومتر بود بازدید کردم و وارد شهر شدم.
در این سفر به شهرستان نورآباد و رستم نیز سفر کردم. در این منطقه محور بسیار مهمی به نام قائمیه - نورآباد بود که پروژه چهاربانده کردن آن به طول 25 کیلومتر خوشبختانه فعال شده بود. همچنین دستور بررسی ارتقای محور بابامیدان را که از مسیرهای پرترافیک و شریانی جنوب است را دادم.
از خفر و جهرم هم بازدید کردم.۶۰ کیلومتر از بزرگراه شیراز - جهرم در حال چهاربانده شدن بود و ۱۰۰ کیلومتر هم پیش از آن چهاربانده شده بود. پروژه بسیار بزرگی که با وجود تنگنای مالی به خوبی بهپیش میرفت. پس از آن از بیمارستان جهرم و در هلی کوپتر تمام محورهای ورودی و خروجی شهر از جمله مجموعه مسکن مهر را بازدید داشتم. آن سال گشایش های بسیار خوبی در محورهای داراب به سمت فسا و بندرعباس داشتیم.
به کازرون نیز سفر کردم و تا منطقه خشت رفتم. در آنجا پروژههای مهمی در جهت چهار بانده کردن مسیر شیراز به کازرون بود که برخی از آنها افتتاح شد. کازرون شهر تاریخی بسیار مهمی است. در طول بازدید مرحوم حجت الاسلام محمد خرسند امام جمعه محترم کازرون ما را همراهی میکرد. فردی خوش برخورد و سرزنده بود. دقیقا یادم هست که از طرح آزادسازی قیمت هواپیما تعریف میکرد و میگفت که این طرح موجب شده که در اوقات غیر اوج مردم عادی از این خدمت بهرهمند شوند. و میگفت که خودم در روزهای تعطیلی نوروز از قضا در کیش بودم و ضرورتی پیدا شد که به کازرون بازگردم. چون آن زمان مشتری برای برگشت از کیش به شیراز بسیار کم بود، لذا با قیمت 23هزارتومان به شیراز پرواز کردم. بههرروی، شوربختانه بعدها در سال 98 ایشان در حالی که به اتفاق همسر خود از مراسم احیای شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان (شب قدر) باز میگشت با سلاح سرد مورد حمله قرار گرفت و به شهادت رسید. رحمت خدا بر او باد. در ادامه این سفر، از محل تونل محرم نیز بازدید و نحوه شروع آن را مورد بررسی قرار دادم. در منطقه خشت نیز پل خوبی ساخته شده که به منطقه شبانکاره و گناوه متصل میشود که این محور نیز فعال شد.
در شیراز سه پروژه بسیار مهم را مورد توجه قرار دادم. یکی بازآفرینی شهری بود. از بافت قدیمی این شهر دیدن کردم. یک پروژه بزرگ و قدیمی در دست طراحی داشتیم که دارای ۸۶ هزار مترمربع فضا بود و در واقع یکی از بزرگترین پروژه های نوسازی بافت های تاریخی شهری در ایران بود. طراحی آن را به مسابقه بینالمللی گذاشته بودیم. همچنین از سراهای شیراز بازدید و از روند بهسازی بناهای خانه های مشاهیر شیراز از جمله مرحوم آیت الله شیرازی، مرجوم آیت الله محلاتی و محل شهادت مرحوم شهید آیت الله دستغیب بازدید کردم.
پروژه دوم، با توجه به موقعیت بینالللی شیراز بحث احداث ترمینال بینالمللی فرودگاه شیراز بود که مورد بازدید و تاکید من قرار گرفت. و در نهایت پروژه سوم که از همه مهمتر بود، بحث مکانیابی محل ایستگاه راهآهن شهر شیراز بود. در وضعیت فعلی متاسفانه ایستگاه راه آهن شیراز خبر در خارج از شهر و با فاصله بیش از 12 کیلومتر از شیراز احداث شده، لذا دسترسی به آن بههیچ وجه آسان نیست. نکته شگفت و یا خطای باورنکردنی در مکانیابی ایستگاههای راهآهن این بود که توسعه خطوط آهن در سه محور به شیراز میرسید ولی، در شیراز همدیگر را ملاقات و قطع نمیکردند. محور اصفهان-شیراز در نزدیکی شهر جدید صدرا قطع میشد. محور شیراز-بوشهر و شیراز بندعباس نیز در بیرون شهر تمام میشدند. نظریه من این بود که این سه محور باید تا درون شهر شیراز امتداد پیدا کنند و در یک ایستگاه با شبکهمترو مرتبط گردند و از سوی دیگر ارتباط روشنی با فرودگاه شیراز پیدا نمایند تا مفهوم شبکه یکپارچه حملونقل ریلی فارس و شیراز و همچنین مفهوم حملونقل چند وجهی محق شود. بنابراین تصمیم گرفتم که با مدیریت متروی شیراز جلساتی برگزار شود و نسبت به ایجاد یک ایستگاه مشترک با مترو که بتواند سهولت بیشتری برای دسترسی به شبکه شهری شیراز را فراهم آورد همفکری شود. و افزون بر آن بتوان ایستگاهی مشترکا با مترو در مرکز ترمینال فرودگاه شیراز احداث کرد که مترو در داخل ترمینال گشوده شود. از استاندار خواستم که در این زمینه اقدامهای لازم و هماهنگیهای لازم را داشته باشد. البته مقاومت در برابر آن زیاد بود. از یک سوی، میگفتند هزینه آن زیاد میشود. که پاسخ من این بود که ما میلیاردها دلار هزینه میکینم تا این خطوط آهن را احداث کنیم و بعد در بیابان رها میکنیم. لذا این هیچ مطولبیتی برای مردم ایجاد نمیکند و نرخ بهرهوری از خطوط آهن را به شدت پایین میآورد. و دیگر اینکه میگفتند تملک در شهر پرهزینه است که باز بحث من این بود که نهایتا دعوت به حلونقل عمومی و ایمن و ریلپایه چارهای جز این پیوستاری ساختاری ندارد. اگر در بقیه کشورها این بحث موفق شده، راز آن همین پیوستگی است. از مدیرعامل راهآهن خواستم که بحث را پی بگیرد و او سفرهای متعددی به استان داشت، طرحهای فراوانی تهیه شد ولی، بحث به نتیجه نهایی نرسید. این کار نیاز به حمایتی در سطحی فراتر از وزیر راهوشهرسازی و در حد ریاست جمهوری داشت و دارد.