در تاریخ هجدهم تیرماه آقای رییس جمهور در جلسه هیات وزیران مطالبی را در باره بخش مسکن گفتند از جمله فرمودند که "اعتراف میکنم". همین کفایت میکرد که تیرها از چله کمان بر آیند و زمین و زمان را به هم بدوزند. از این رو، روز شنبه بیستم تیر نامهای تحت تاثیر فضای ساخته شده نامهای با لحنی تلخ برای رییس جمهور نوشتم -که به پیوست است و ایشان طی شماره 12140-99/م مورخ 21/4/1399 پاسخی به شرح زیر ارسال فرمودند. همچنانکه باستحضار ایشان رساندم این مکاتبه را انتشار میدهم تا سرمشقی برای یک گفتگوی سالم و دردمندانه در جامعه باشد.
"جناب آقای دکتر آخوندی
سلام علیکم
خدمات جنابعالی به ویژه در راه، راهآهن، خطوط هوایی و بنادر همیشه در یاد و ذهن من و زبان من ذکر میشود.
در زمینه مسکن، ما همیشه وحدت نظر نداشتیم و در عین حال ناچار بودیم کار ناقص و غیر علمی انجام شده را به اتمام برسانیم. آنچه من گفتم، با آنچه برخی آن را تبلیغ کردند، تفاوت بسیار بوده و هست.
برایتان آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون دارم."
از لطف و قدرشناسی ایشان سپاسگزارم. در واقع تقدیر ایشان به تمام همکاران سختکوش من در وزارتخانه تعلق دارد و اگر توفیقی حاصل شده نتیجه همکاری همگان در دولت بودهاست.
در نامهای که نوشتهبودم تمام تلاش من این بود که صادقانه کاستی سیاستهای حوزهی مسکن را گوشزد نمایم و به باور خودم از افتادن در گردونهی راهکارهای ناموفق پرهیز دهم. ایشان در پاسخ، ضمن تاکید بر نقاط قوتِ وزارتخانه و تقدیر از آنها، از موضع صداقت، از بیان اختلاف نظر در حوزهی سیاستهای مسکن دریغ نفرمودند. و این درست است. چون مجامله در مواضع به هیچوجه راهگشا نیست. ولی دلیلی ندارد که مرزهای اخلاق و ادب در نوردیده شوند.
با توجه به بیانات اخیر مقام معظم رهبری خطاب به نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی امیدوارم که شاهد تغییر آشکار در گفتگو و نقد سیاستی در جامعه باشیم. و هر مخالف سیاستی را خطاکار نخوانیم. از سیاستهای خود دفاع کنیم و سیاست دیگری را نقد منصفانه کنیم، بدون آنکه بر کسی تهمتی وارد کنیم و یا دشنامی دهیم که به گفته ایشان "بعضیاش حرام شرعی هم هست وجایز نیست".
برای رییس جمهور محترم و همکاران عزیز در دولت و همچنین مجلس محترم و قوه قضائیهی ارجمند در خلق فضایی کارآمد برای پیشبرد امور کشور در این شرایط خطیر و کرونایی از خدای تعالی آرزوی توفیق بیش از پیش دارم.
با سپاس
عباس آخوندی - 27 تیرماه 99
جناب آقای دکتر روحانی
رییس جمهور محترم
با سلام
19/4/1399
روزگار سختی است. در شرایطی که مردم گرفتار فشارهای طاقت فرسا هستند و احساس بیدولتی میکنند و جایی را نمیشناسند که به آن پناه ببرند، و همچنین در شرایطی که غوغاسالاران در عین حالیکه در اقلیّت محض هستند با کوبیدن بر طبلهای بیشمار خود و ایجاد هیاهوهای کرکننده هرگونه گفتگو را ناممکن ساختهاند و بدون کوچکترین توجهی به منافع ملی هر یک از سرِ کینهتوزی و تعصب سنگی به دست گرفته و بر پیکر دولت نیمهجان میکوبد، من هیچ تمایلی نداشتم و ندارم که در این سنگپراکنی با آنان لحظهای همراهی داشته باشم.
آنان از هر یک کلمهی نااندیشیدهای که شما میگویید گزگی میسازند تا بر سرِ شما و دولتتان فرود آورند. شما بهدرستی در سخنان روز گذشتهتان با اشاره به گرفتاریهای بهجامانده از مسکن مهر گفتید که "اعتراف میکنم عقب ماندگی در مسکن داشته و دلیل آن این بود که برخی طرح های ما اجرایی نشد. گرفتار بودیم که مسکن ناتمام و بدون خدمات را به جایی برسانیم، بنابراین دچار عقب ماندگی شدیم". آنان به استدلال و محدودیتهای شما کاری ندارند. آنان تنها در پی شنیدن همین یک عبارت "اعتراف میکنم" از شما بودند تا دنیا را بر سر شما و همکارانتان خراب کنند. من زبانی رسا دارم. از این هیاهوها باکی ندارم و در این باره خواهم گفت و نوشت. ولی، غم همکارانی را میخورم که در سراسر کشور شب را از روز نمیشناختند تا پروژههای کجبنیادی که آنان از خود بهجای گذاشتهبودند را تمام کنند و اکنون باید سرزنش نیز بشنوند.
آقای رییس جمهور
من در باره سیاست مسکن با شما همراه نبودم و نیستم. و آنچه اکنون نیز انجام میدهید را جز بازی در زمینِ زمینخواران نمیدانم. کاری که میکنید شبیه همانی است که دولت دهم در آخر عمر خود میخواست انجام دهد؛ طرح باغشهرها که با تدبیر رهبری متوقف گردید. بیش از این به این موضوع نمیپردازم. لیکن با توجه به مطلبی که ابراز فرمودید تنها به ارسال مجدد استعفایم در تاریخ 21آذرماه 1396 که به دلیل سفر جنابعالی به ترکیه در همان روز به منظور شرکت در اجلاس فوقالعاده سران کشورهای اسلامی، در تاریخ 3دیماه تقدیمتان کردم کفایت میکنم. این استعفا تنها 4 ماه پس از تشکیل دولت دوازدهم است و من به دلیل اخلاقی تمایل داشتم که شما در پیگیری سیاستهای خودتان در بخش مسکن با کوچکترین مانعی روبهرو نباشید.
یادآوری میکنم که طراحی سیاست مسکن در تمام کشورها با توجه به ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی و وجود تضاد منافع بیشمار در آن بین زمینخواران و سوداگران از یک سو و خانهاولیها و بدمسکنهایی که در بافتهای اسکان غیرِرسمی و فرسودهی میانشهرها زندگی میکنند از سوی دیگر، از پیچیدهترین سیاستگذاریهای ملی است. و البته زمینخواران و غوغاسالاران تمایل دارند موضوع را به توزیع زمین، شهرفروشی و ثبتنام متقاضیان و متعهد کردن دولت به توزیع منابع ملی تقلیل دهند تا در پایان تمام منابع را خودشان جمعکنند. حکمرانان بیاندیشه نیز فارغ از منافع ملی و رعایت حالِ تهیدستان تنها در پی نمایش قهرمانی خود و کسب محبوبیّت از جیب مردم هستند.
در این دوران پُرهیاهو، از صمیم قلب برای شما در تدبیر امور ایرانِ عزیز آرزوی توفیق دارم. ولی، این امر تنها در سایه خردورزی و پرهیز از افتادن در دام غوغاسالاران امکان پذیر است. به عنوان یک برادر، شما را از این بابت پرهیز میدهم. باقی برعهدهی شماست.
با سپاس
عباس آخوندی