برادر احمد توکلی؛ سلام
31خردادماه1399
اخیراً سایت الف چندین گزارش دروغ را تولید و یا بازنشر کردهاست. از ضدِّرسانه انتظاری جز دروغپراکنی ندارم. لیکن از شما بهلحاظ تصویری که از خود مینمایانید و بهپاس دیدارهای چهرهبهچهرهای که داشتهایم تا حدی آرزوی راستگویی و شرمِحضور دارم. ولی، با توجه به رویّهتان انتظار پاسخ ندارم. مسالهی من شخصی نیست. لذا، به دستگاه قضا شکایت نمیبرم. ولی میتوانم به وجدانهای بیداری که این بازیِ شوم را میفهمند پناه ببرم. با آنکه من حدود دو سال است که از مسؤولیّت وزارتخانه کنار کشیدهام به هر بهانهای هنوز نامم را به میان میکشید، قاعدتا انتظار دارید که همه باور کنند محض رضای خداست و هیچ هدف دیگری در سرندارید. البته من همواره دربارهی مسؤولیّتهای خود پاسخگو بوده و هستم و خود را بری از خطا نمیدانم و به خدای تعالی پناه میبرم. بهعنوان یک انقلابیِ سابق حتما این را میدانید که پهن کردن سفره از جیب مردم محبوبیّت میآورد. لیکن جمعکردن سفره دشمن میسازد. ولی آنکه با خدای خود عهد کرده که با مردمش روراست و صادق باشد، اگر از آسمان و زمین بر او تیر تهمت و ناروا ببارد از راه و منش خود دست نمیکشد. با اینوجود دربارهی دروغهایی که در سایت با مدیریت شما به من نسبت دادهشده است مطالبی را جهت روشن شدن ذهن مردم عزیز که قربانی این هیاهوهای دروغین هستند گزارش میکنم.
زمانی که من مسئولیّت وزارتخانه را برعهده گرفتم تعداد واحدهای تحویلشده به مردم به سختی به 620هزار واحد میرسید یعنی 30درصد کل. 56درصد کلِّ ساخت خانهها، ۵۰درصد تأسیسات زیربنایی و بیش از ۸۰درصد تأسیسات روبنایی پروژههای مسکن مهر در دوره مسؤولیّت اینجانب انجام شد. این در حالی بود که یک ریال اعتبار در قانون بودجه برای این طرح منظور نشده و علیرغم کمتوجهی دولت با پیگیریهای روزانه من و همکارانم و از محل منابع داخلی وزارتخانه به پایان رساندیم. حجم کار انجامشده در دوران من بیش از دو برابر کار انجامشده در دولت پیشین بود. چگونه 70 درصد کار مسکن مهر انجامشده بود؟ لطفا به گزارش مدیر مسؤول مسکن مهر که سه ماه پس از خروج من از وزارتخانه به این آدرس https://bit.ly/2UIGNGd اعلام نمودهاست، توجه فرمایید.
در گزارشی که شما انتشار دادهاید، آمدهاست که «با تلاش آخوندی، هیئت دولت در جلسه 8 آبان ماه 92، عملا دستور توقف مسکن مهر در دولت یازدهم صادر شد». چرا دروغ میگویید؟ این مجلس نهم بود که طی بند 5 تبصره 2 قانون بودجه سال 1392 ادامهی مسکن را متوقف کرده و اعطای هرگونه اعتباری به آن را ممنوع ساختهبود. شما عضو فعال و مؤثر آن مجلس بودید و تمام این اتفاق در زمان دولت دهم رخ داد. من اینقدر حریّت و آزادگی داشتم و دارم که بگویم من با این طرح مخالف بودم و هستم ولی چون تعهد دولت را تعهد حقوقی میدانستم، تمام توان وزارتخانه را برای اتمام آن بکار گرفتم. لذا، افزون بر عملکرد پیشگفته، 245 هزار واحد مسکونی دیگر را نیز به اتمام رسانده بودم ولی به دلیل آنکه برخی از خدمات زیربنایی آن چون برق، آب و یا فاضلاباش وصل نبود تحویل متقاضیان نکردیم. چون ما نمیخواستیم مردم بین دستگاههای دولتی سرگردان شوند. من از هرگونه نمایش و مردمفریبی بهدور بودم. شما و بسیاری از دوستانتان همهی اینها را میدانید و باز خلاف میگویید. آیا آنقدرآزادگی دارید که مسؤولیّت کاری که انجام دادید را بپذیرید؟
ما بیش از یکمیلیون و چهل هزار خانه را در این مدت به اتمام رساندیم و در اختیار متقاضیان عزیز قراردادیم. من میتوانستم دستِکم هر هفته یک پروژه را افتتاح کنم و یکی از محبوبترین وزیران در میان گروه شما و بخشی از اذهان عمومی باشم. لیکن من از دین چنین یافتم که در هیچ شرایطی نباید دروغ گفت و تزویر کرد. این آموزهی پیامبر (ص) و امامان معصوم علیهم السلام است. مبنای عمل من روشن بود. چون نمیخواستم پروژهای که بنیان آن را نادرست میدانستم ترویج کنم. پروژهای که از محل دستبردن در جیب مردم چه از طریق چاپ پول و چه از طریق جمعآوری اندوختههای مردم ضعیفی که طلاها و پساندازهای اندک و خُردِ خود را به امانت در اختیار دولت قرار داده بودند و از همان محل، 110 هزار خانه بدون متقاضی شروع کردهبود که بر مبنای راستی استوار نبود. این فرمان خداست: لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ (التوبه:108)، هرگز در آن جا مایست، چراکه مسجدى كه از روز نخستين بر پايه تقوا بناشده، سزاوارتر است كه در آن [به نماز] ايستى.
افزون بر مطلب بالا، 112 هزار واحد یابهدلیل آنکه بر زمین غیر احداث شدهبود یا با حکم دادگاه متوقف بود و یا به دلیل اختلافها درون تعاونیهای بدون تعلّق سازمانی مشخص امکان ادامه نداشتند. شما که میگویید اقتصاددان، متشرع و طرفدار حق و عدالت هستید، آیا یکبار اعتراض کردید که این کار خیانت در امانت بودهاست؟ با اجازه چه کسی دولت پول مردم را در بیابانها تلف و یا در اراضی دارای معارض هزینه کرد؟ مگر این سپرده مردم امانت در دست دولت نبود؟ چرا شفافیّت و عدالت شما در اینجا گُل نکرد؟ بسیاری از دوستان و همفکران شما در مجلس، و مشخصا تعدادی از نمایندگان مشهد به من میگفتند که این خانههایی که تحویل موکلان ما شدهاست ناقص و ناتمام بوده، لذا مجدداً تقاضا داریم که شما بانک را مکلف کنید تا به مردم وام تکمیلی بدهد تا آنها را تکمیل کنند. شما میدانید که هنوز هم تکمیل تأسیسات زیربنایی و روبنایی این طرح بیش از ۷ هزارمیلیارد اعتبار نیاز دارد که عملا اعتباری برای آن در بودجه پیشبینینشده است. این مصداق سنگی است که کسی در چاه میاندازد و صدها عاقل نمیتوانند آن را بیرون بیاورند. منتظر میمانیم تا ببینیم این دولت و دولتهای بعدی و مجلس یازدهم دراینباره چه انجام میدهند. لیکن، منظور من روی دیگر سکهی مسکن مهر هم هست.
طرفِ دیگر آن سفرهای است که برای عدهای سوداگر بازشدهبود. برای ارجاع این چندین هزار میلیارد تومان کار، کمتر مناقصهای برگزار شد. شما که بیش از چهل سال است در حوزهی سیاستگذاری ملی هستید، آیا نمیدانید که واگذاری چندین هزار میلیارد تومان طرح بدون مناقصه متحمل چه میزان فساد احتمالی است. من در دورهی مسؤولیتم هیچگاه نخواستم که این پاتیل را هم بزنم تا فضولات احتمالی آن بالا بیاید. شما میدانیدکه ساخت 55هزار واحد از همین طرح در سالی که مقام معظم رهبری سال "تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" نام نهادند به یک شرکت تُرک، بدون مناقصه و بر اساس مذاکره واگذار شد. مگر این طرح چه پیچیدگی فناورانه داشت که چنین اقدامی انجام شد؟ چرا شما و همفکرانتان که به کوچکترین مطلبی حساسیّت نشان میدهید دراینباره سکوت اختیار کردید؟
اشکالِ من از منظر برخی همفکران شما، بیتوجهی به مسکن مهر نیست. شما بهتر از هر کس میدانید که من تا چه حد دراینباره زحمت کشیدم و مسؤولیّت این بار را یکتنه به دوش کشیدم. اشکال من جمعکردن سفرهای است که عدهای برگردِ آن نشسته بودند و به نام ضعیفان شکم سیریناپذیر خود را پُر میکردند؛ و اشکال شما این است که در دام آنها افتادهاید. بگذارید به همین اندازه اکتفا کنم.
شرح این هجران و این خونجگر/ این زمان بگذار تا وقت دگر
شما آنقدر تاریخ و سیاست میدانید که بدانید پهن کردن سفره از جیب مردم تا چه حد محبوبیّت میآورد. لیکن جمعکردن آنچه دشمنیها که بر نمیانگیزد. همان گرفتاریهایی که مولی امیرالمؤمنین با آن مواجه شد. من هم این قدر فهم داشتم که این را بفهمم. دوستان هم توصیه میکردند. ولی آنکه با خدای خود عهد کرده که امانتدار مردم و رو راست و صادق باشد، اگر از ششجهت بر او تیر و تهمت و ناروا ببارد، عهد خود را نمیشکند.
در گزارشی که منتشر ساختهاید مدعی بیعملی آخوندی در مقابله با سوداگری در بازار مسکن شدهاید. دستِکم شما میدانید که من فارغ از موضعگیری سیاسی در هر دو دورهای که مسؤولیّت داشتهام تمامقد در برابر سوداگری مسکن و مستغلات ایستادم و سوداگران زمین و ساختمان مخالفی سرسختتر از من را سراغ ندارند. ولی، مشخصا از سال 1384 با رویِ کار آمدن دولت نهم و همزمان با 12+2 سال مدیریت شهری مبتنی بر سوداگری مستغلات، جریان سوداگری در ایران شدت و ژرفای بیسابقهای یافت. بهنحویکه هماکنون بخش عمدهای از اقتصاد ایران در اختیار سوداگران حقیقی و حقوقی است. نتیجهی حاکمیت سوداگری بر اقتصاد نیز چیزی جز رانت و فساد و توسعهی فقر نبود و نیست. همان پدیدههایی که هماکنون، مغز استخوانِ گروههای کمدرآمد و یا با درآمد متوسط را میسوزاند. شوربختانه، شما خواهی، نخواهی از لحاظ سیاسی با این جریان همراه هستید.
من پیشاز این، پاسخ نامهی پیشین شما را به این آدرس https://bit.ly/2XVGHNB دادهبودم. چرا مجدداً بدون آنکه آن را پاسخ دهید، دروغ نشر میدهید؟ در آن نامهی نوشته بودید که «خانههای خالی از ۶۳۳ هزار واحد در سال ۱۳۸۵ به ۲میلیون و ۶۰۰ هزار واحد افزایش یافت!». اشارهی درستی بود. البته اولین کسی که مساله خانههای خالی را به عنوان نشان غلبهی سوداگری در بازار مستغلات ایران مطرح کرد من بودم و بدانید که تعداد خانههای خالی بیش از این رقم است. مطابق آمارگیری سال 1395، 2میلیون و 200هزار خانهی دوم هم وجود که احتمالاً میزان استفاده از آنها در سال 2 هفته هم نمیشود و بهطور منطقی باید به این رقم اضافه شود. پرسش این است که همهی این اتفاقات در چه بازهی زمانی و در دورهی مسؤولیّت چه کسی رخ داده و منشاء آن چه بود؟ دقیقا، در بازهی زمانی بین 85 تا 95 و در دورهی دهسالهی مدعی بهاصطلاح مدیریت جهادی شهرداری تهران و دورهای که دولت بزرگترین مداخلهی تاریخی را تحت عنوان مسکن مهر در بازار مسکن داشت. در ادامه بحث، موضوع سوداگری مستغلات شهری و اقتصاد مسکن در حدی که این یادداشت ظرفیت داشته باشد را بسط خواهم داد.
لطفا به نمودار 1 توجه کنید. قیمت مسکن همزمان با اجرای مسکن مهر، طی یک دوره 8 ساله 6 برابر و قیمت زمین که قرار بود از قیمت تمامشدهی مسکن حذف شود به 9 برابر در تهران افزایش یافت. نکته بسیار مهم در نمودار اول آنکه از سال 13۸۴، شاخص قیمت زمین و مسکن از شاخص تورّم فزونتر بوده است. این اتفاق بسیار نادری در بازار مسکن در طی یک دورهی پنجاهساله بود. در سالهای 13۸۶-13۸۵ با رشد قیمت زمین و مسکن شاخص بهای آن تا دو برابر شاخص تورّم رشد کرد. و در سالهای 13۸۹-13۸۸ بهرغم فروکش کردن قیمت زمین و مسکن، منحنی شاخص آن هنوز از شاخص تورّم بالاتر بود. در سالهای 13۹۱-13۹۰، هر دو شاخص روند صعودی یافته، ولی میزان رشد شاخص قیمت زمین و مسکن با سه برابر رشد نسبت به تورّم حرکت کرد. این نتیجهی واقعی سیاست مداخلهی دولت در بازار مسکن و مدیریت سوداگرانه شهرداری تهران بود. حال آنکه در تمام دورهی پنج ساله مدیریت من در وزارت راهوشهرسازی تورم بخش مسکن همواره کمتر از تورم عمومی بود.
اگر آمار مربوط به سالهای بالای 150000 واحد مسکونی که 40% بیش از این میانگین هستند، از سری زمانی نمودار 2 خارج شوند، میانگین آمار پروانههای صادره 90000 واحد مسکونی خواهدشد که با واقعیّت و عملکرد درازمدت سازگاری دارد و نشاندهندهی دامنهی ظرفیت ساختوساز در شهر تهران طی یک دوره 22 ساله است. بههرروی، تنها طی 7 سالِ 1386 تا 92 برای احداث یکمیلیون و 142هزار واحد مسکونی، یعنی 80% بالاتر از میانگین، پروانه صادر شدهاست. آمار سالهای نزدیکتر به سال 1392 که سال انتخابات است، 2.5 برابر میانگین است. عمدهی این پروانهها در منطقههای یک الی پنج و 22 صادرشدهاند. تنها طی این 22 سال برای ساخت دومیلیون و395هزار واحد مسکونی معادل 88.7درصد تعداد کل خانوارهای ساکن تهران پروانه صادر شدهاست. با توجه به رواج تراکمفروشی در شهرداری، میتوان از این رقم حجم توافقهای خارج از مقررات قانونی و فساد احتمالی متضمنِ آن را حدس زد.
ظرفیت جمعیتی پیشبینیشده در طرح جامع شهر تهران برای منطقه یک 350000 نفر است. درحالیکه در حال حاضر ظرفیت سکونتی ایجادشده در آن 650000 نفراست و هنوز بیش از 35 هزار واحد در حال ساخت است. آیا ساخت این تعداد واحد مسکونی در یک منطقهی اعیانی شهر با ضریب قیمتی حدود پنج برابری نسبت به جنوب شهر نشان از رونق بازار مسکن دارد و یا تنها نشان سوداگرایی است؟ به گفتهی شهردار فعلی تهران «از ابتداي انقلاب تا قبل از سال 85، در تهران تعدادي برج داشتيم. از سال 85 تا سال 96 تقریباً همانقدر برج ساختهشده. مثلاً از هزار ساختمان بلندي که در تهران داريم، ميتوانيم بگوييم حدود 500 مورد آن قبل از سال 85 و بقيه بعد از سال 85 ساختهشده است. اين عارضه است؛ براي اينکه همه اين 500 ساختمان ساختهشده نيز در جاي درست، ساخته نشدهاند. اساساً اين حجم از بلندمرتبهسازي در منطقه 22 نداشتيم...منطقه 22 اساساً همینالان هم بيشتر از ظرفيتي که در برنامه طرح جامع براي آن پیشبینیشده، جمعيت پذيرفته و براي آن پروانه صادرشده است. طرح جامع تهران، 350 يا 370 هزار نفر ظرفيت براي آن دیدهشده است...اينکه در سه سال متوالي، هر سال 30ميليون مترمربع پروانه صادر کنيد، به اين معني است که اجازه داديد هر سال در اين شهر، يک شهر 700،600 هزارنفری ايجاد شود. ما اصلاً به اين کار اعتقاد نداريم و آن را به مصلحت هم نميدانيم. مطمئناً تبعاتي دارد که جبرانناپذير است».
هرچند من هیچگاه در پی مقایسه نرخ تورّم در بخش مسکن در دوران مسؤولیّتم در وزارتخانه با دورهی پیشین نبودم. چون عوامل مختلفی بر آن مؤثر و دخیلاند و هیچ وزیری نمیتاند ادعای قهرمانی کند. لیک حال که شما مطلب را طرح نمودهاید، به جدولها و نمودار 3الی6 نگاه کنید. نرخ متوسط رشد پنج ساله بخش مسکن در دورهی تصدی من 10.3درصد بودهاست، در حالیکه نرخ میانگین تورم عمومی در همین دوره 15.8درصد بودهاست. حتی در نیمه اول 1397 که بازار دچار شوک قیمتی میگردد، باز رشد پنجماهه قیمت مسکن نسبت به پنج ماه سال پیشین 45درصد است در حالیکه همین شاخص برای ارز 101درصد، سهام در بازار بورس 66درصد و طلا 122درصد است. آیا باز هم میتوانید آن ادعاهای دروغ را با افتخار بازنشر کنید؟
و اما درباره مالیّات بر خانههای خالی، دستِکم شما بهتر میدانید که این چیزی جز یک هیاهوی تبلیغاتی ضدِّرسانه نیست. چراکه کل مبلغ مالیّات وضعشده معادل اخذ سالی 3.4میلیون تومان از واحدهای بالای 150 مترمربع در تهران و 1.2میلیون تومان برای واحدهای بالای 200 مترمربع در سایر شهرهای با جمعیت بالای 100هزار نفر است؛ یعنی هیچ. چون بخش اعظم خانههای خالی از شمول مالیّات خارجاند و آنها که شاملاند مبلغ مالیّات آنها نزدیک صفر است. مشکل اصلی این مالیات از سال 1352 تاکنون نحوهی شناسایی واحد خالی بوده و چندین بار مجلس آن را لغو نمودهاست. وزارتخانه در دورهی مسؤولیّت من بر اساس مطالعهی تطبیقی که با سایر کشورها انجام داد به این نتیجه رسید که تنها راه موفقیت در این کار، احاله مسؤولیّت به شهرداریهاست که دارای اطلاعات محلی از واحدهای خالی هستند. ازقضا بعدها گزارشی را از وزارت امور اقتصادی و دارایی در همین باره دیدم که بر همین نکته تأکید کرده بود. از همین رو در تاریخ 31/4/1397 لایحه اصلاحیه دوفوریتی به دولت ارسال کردم. مطمئناً، شما از این موضوع مطلع هستید ولی بهجای آنکه موضوع را باگذشت حدود دو سال از تقدیم لایحه، از دولت پیگیری کنید، موضوع را به من نسبت میدهید. بامید خدا دراینباره گزارش مستقلی را تهیه و به مردم ارائه خواهم کرد تا معلوم گردد "هر که در او غش باشد".
بههرروی شرایط سخت است و مردم گرفتار. لیکن، مشکل مردم با دروغگویی و نسبت دروغ به دیگران دادن حل نمیشود. باید به دلِ مساله رفت. وا قعیّت آن است که در شرایط نبود رشد اقتصادی، تجارت آزاد و مبادلهی بینالمللی، بیش از همیشه، سوداگری جایگزین تولید ثروت و خلق فرصتهای کار و اشتغال شدهاست. در چنین فضایی همهچیز از ارزش کارکردی خودش خارج گشته و بهجای آن ارزش سوداگری پیدا کردهاست؛ اتومبیل، سهم، ارز، طلا و زمین. در چنین فضایی، با شیوع بیماری کرونا، تورم و بیکاری سه میلیون نفر از شاغلان موجود کار سختتر میشود. شما بهجای طرح واقعی موضوع، بحثهای حاشیهای را به میان میکشید. اگر خیرخواه مردماید لطفا به اصلِ مساله بپردازید. این کار نزد خدا و خلق پسندیدهتر است.