سه روند و روشی که آینده صنعت کسب و کار ما را متحول خواهد کرد
همانقدر که می توانیم روشها و روندهایی را انتخاب کنیم که بتواند کسب و کار ما را متحول سازد به همان اندازه هم نمیتوانیم بگوییم این روش ها واقعاً میتواند در هر محیطی به همان اندازه موفق باشد که در محیط های قبلی مشاهده شده است. بنابراین هر محیطی بسته به نوع بستر و جایگاهی که دارد بر اساس عوامل محیطی استراتژی خود را حاصل میکند. وقتی ایده ای برای کسب و کاری نوشته می شود این فقط بخش شیرینی از اولین بخشهای پیشرفت در کسب و کار مان است. یک ضرب المثل انگلیسی می گویند:
If you don't want your industry to blow your business up in smoke, you need a real plan,
اگر نمی خواهید صنعت شما در کسب و کار شما در دود منفجر شود به یک پلن واقعی نیاز دارید. یک برنامه و راه کامل می تواند ما را به جایگاهی هدایت کند که چگونه به درستی از منابع مالی و مدیریتی خود در جهت قوت و فرصت مورد استفاده قرار دهیم ، ما برای رشد بیشتر و سریعتر کسب و کار خود، بایستی به عنوان یک فرد و سازمان و به عنوان یک کارآفرین در سه زمینه اصلی متمرکز باشیم :
۱-استراتژی ۲-تفکر ۳-جاری سازی
این موارد طوری به هم مرتبط هستند که از سویی اگر در هر یک از این عوامل به گونه ای کم کاری شود همه پروسه به تنگنا خواهد پیوست. بدون استراتژی، شما در نهایت با تلاش های هماهنگ و جاری سازی و اقدامات متمرکز و متفکر ، مطمئنا بر روی چیزهای نادرستی خواهید بود به طریقی که شما یا هیچ نتیجه ای دریافت نمی کنید و یا نتایج بسیار محدودی را برای سازمان به ارمغان خواهید آورد. بنابراین، با اینکه که استراتژی بسیار مهم است، در مقایسه با تفکر و جاری سازی کمتر اهمیت دارد. این در صورتی است که سازمان اگر با توجه به زمان کافی، اجرا و نگرش صحیح داشته باشد، استراتژی از خود مراقبت خواهد کرد ولیکن در تئوری درست هر سه یک قطب را تشکیل میدهند.
برای تسلط بر استراتژی، آنچه داریم با آنچه تقاضا میخواهد را هماهنگ میکنیم و هنگامی که فهمیدیم بازار چه می خواهد و پس از اینکه پیشنهاد خود را با آن هماهنگ کردیم، تعیین میکنیم که چگونه می توانیم آن را به طور سودآور در مقیاس خود ارائه دهیم و بایستی همیشه به افراد بیشتری دسترسی پیدا کنیم و آنها را به طور مداوم، قابل اعتماد و سودآور به مشتریان خاص خود تبدیل کنیم.
با این حال است استراتژی به گونه ای نوشته خواهد شد که محیط میخواهد محيط میتواند راهنمای خوبی برای ارائه یک سیستم جدید براي سازمان ما باشد. شرکت ما در حوزهی محصولات گلخانه ای در شمال و جنوب کشور فعالیت خود را از سال ۹۷ آغاز کرده است. از آنجایی که به این امر معتقد بوده ایم که کلیه استراتژی های نوشته شده همیشه در مرحله اجرا با مشکلاتی مواجه هستند به همین دلیل بر سدد این آمده ایم طوری استراتژی تعیین کنیم که بتواند اجرا را در خودش بیشتر ببیند و در نهایت استراتژی اجرا را به مرحله جاری سازی برساند. جاری سازی جزو عناصر کلیدی در وجود هر استراتژیست اینکه استراتژی های کلی سازمانی چقدر به مرحله اجرا میرسند از پیش گام مدیریتی سر باز مینهد که چگونه این سازمان مدیریت میشود. اما با این حال نبایستی از تدوین هم چشم پوشی کرد با اینکه اجرا بسیار مهم است اما اگر طراحی درست وجود نداشته باشد همانند این است که اصلا اجرایی صورت نگرفته است. از طرف دیگر هم بدون اجرا، ایده ها و بینش های عالی زیادی خواهیم داشت، اما این موضوع هیچ نتیجه ای در بر نخواهد گرفت. ممکن است افرادی را بشناسید که باهوش هستند و به نظر میرسد پاسخهای درستی دارند، اما به میبینیم که هیچوقت پول یا تاثیری به دست نمیآورند. دلیلش این است که آنها ممکن است استراتژی و طرز فکری صحیحی را داشته باشند، اما وقتی این استراتژی ها به اجرا نرسد هیچ معنایی در پی نخواهد داشت. اکثر مردم گمان می کنند اجرا فقط سخت کار کردن است بله، این در مورد کار کردن وجود دارد، اما فقط سخت کار کردن هوشمندانه است که شما را به رشد عالی دعوت خواهد کرد. جاری سازی به توانایی کارکنان و یا حتی مدیر ارشد در انجام کارها اشاره دارد.برای تعیین استراتژی درست و مثمر ثمر لازمه آن شکستن تنگناهای موجود در کسب کار است وقتی تنگنا را شناسایی کنیم میتوانیم باریک ترین بخش های کسب و کار خود را پیدا کنیم و سپس با شکاف در آن میتوانیم حداقل دوز موثر را تجویز کنیم ، با نگاه بر این که استراتژی یک پروژه نیست بلکه یک پروسه است بخش تحقیقاتی خود را در شرکت دایر کرده بودیم که با افرادی که در اختیار داشتیم که با ویژگی محقق بودن به خوبی میتوانستند اطلاعات را از محیط کشف کنند و پس از آن از این توانایی ها برای طراحی درست استراتژی استفاده میکردیم. به عنوان مثال ما برای ارائه خدمات به فروشگاه زنجیره ای فوت سیتی نیاز به اطلاعاتی داشتیم که نوع بسته بندی و حتی ارتباط روانی مشتریان را نسبت به نوع محصول ارائه شده انالیز کنیم بنابراین با سفر های میدانی و کشف اطلاعات عمیق تر استراتژی بهتر توانست در پروسه غرق شود.
سخن آخر
تا به اینجا در رابطه با موضوعاتی صحبت کرده ایم که توانایی این را داشتند که ما را به تحولی عظیم در کسب کار مان سوق دهد اما ایا تحول برای یک سازمان میتواند کافی باشد یا اینکه ماندن در تحول گزینه ای کلیدی تری به نظر میرسد. بله کاملا درست است گزینه ای در لابلای این سه پروسه نهفته است که رعایت ان همانند تکانشی سازمان را در برنامه های خود حفظ خواهد کرد تکانشی که ما برای رسیدن نسبت به شادی ، آگاهی و رشد و سکونی عمیق همواره در تلاش این بوده ایم که عادت را در سکون و سکون را در پیشرفت ایجاد کنیم. این کلید مداومت نام دارد که وظیفه این مداومت مراقبت و نگهداری از ارزش هاییست که توسط استراتژی تفکر و اجرا به یک پیروزی در جهت هدف یک استراتژی رسیده است.
Abed sekhavat - عابد سخاوت#