ابوالفضل حیدریان
ابوالفضل حیدریان
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

کتاب طاعون

روایتی است از حال و روز مردمان یک شهر طاعون زده! و گمان می کنم مطالعه کتاب به دلیل همزمانی موضوع آن با وضعیت ایام حاضر که هرکدام از ما به نوعی درگیر ویروس کرونا هستیم برای اغلب کتاب‌دوستان لذت بخش یا سرگرم کننده باشد.

.

.

من از کیفیت ترجمه دیگران اطلاعی ندارم اما بیشترِ کتابخوانانِ کتاب‌شناس، ترجمه مرحوم رضا سیدحسینی را برای مطالعه پیشنهاد می‌کنند.

.

.

این کتاب را چند ماه پس از شیوع ویروس کرونا در ایران به پیشنهاد اهالیِ فرهیخته کتاب برای خواندن در ایام قرنطینه خریده ام و توفیق یافتم بعد از فراز و نشیب‌های روحی و روانی بسیار، مطالعه اش را تمام کنم.

.

.

اگر چه متن کتاب جذابیت لازم برای کشش مخاطب را ندارد و نمی تواند خواننده را مثل بسیاری از کتاب های رمان تا پایان با خود همراه کند؛ اما این خصیصه بارز را دارد که انسان را به تفکر و اندیشیدن ژرف و عمیق نسبت به اجتماع و پیرامون خود وادار کند بخصوص وقتی که گرفتار نوعی از مشکل همگانیِ اجتماعی مثل همه گیری بیماریی نوعاً کشنده باشد.

.

.

نمونه ای از متن کتاب را که شخصاً از بارها خواندن آن بسیار لذت برده‌ام، می آورم و با ارائه مشتی از نمونه خروار تفکرات فلسفی نویسنده‌ای همچون آلبر کامو، داوری نهایی را به دانایانِ کتاب خوان واگذار می کنم:


"شر و بدی که در دنیا وجود دارد پیوسته از نادانی می‌زاید و حسن‌نیت نیز اگر از روی اطلاع نباشد ممکن است به اندازه شرارت تولید خسارت کند. مردم بیشتر خوبند تا بد و در حقیقت، مساله این نیست. بلکه آنها کم یا زیاد نادانند و همین است که فضیلت یا ننگ شمرده می‌شود. نومیدکننده‌ترین ننگ‌ها، ننگ آن نادانی است که گمان می‌کند همه چیز را می‌داند."

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید