ویرگول
ورودثبت نام
ابوالفضل ناصری
ابوالفضل ناصریعلاقمند به سینما، نوشتن و کمی فلسفه
ابوالفضل ناصری
ابوالفضل ناصری
خواندن ۵ دقیقه·۴ ماه پیش

یادداشتی بر مستند "Am I Racist"

مقدمه؛ مواجهه با مستند

مستند آیا من نژاد پرست هستم، ساخته ی جاستین فولک و با هنرنمایی مت والش، همین سال گذشته در دسترس عموم قرار گرفت.

وقتی شما فیلم را باز می کنید، انتظار دارید از ریشه های این سنت زشت گفته شود. مثلا قاب را بچرخاند و به چند صد سال گذشته باز گردد تا بگوید چه به روز رنگین پوستان آمده است که در قرن بیست و یکم و عصر حاضر، هنوز هم عده ای وجود دارند که در هنگام حضور این عزیزان، احساس ناخوشایندی دارند. اما ظاهرا جاستین فولک و مت والش عادت کرده اند که همه را غافلگیر کنند.


نژادپرست یا ضد نژادپرستی

فیلم اینطور شروع می شود که مت دارد در مورد سیاه پوستان و نژاد پرستی با خودش کلنجار می رود؛ که در این کشور چه ظلم هایی به آنها شده است و اینکه کدام رفتار ها یا صحبت ها، نژاد پرستی محسوب می شوند!

ناگهان یک گارسون سیاه پوست می‌آید و می پرسد قهوه اش را چطور دوست دارد. او قهوه را سیاه می‌خورد؛ اما چطور باید به آن خانم بگوید که اهانت نباشد؟! :)

در ادامه ی مستند، سفری که مت در پیش می گیرد، قرار است او را به یک "ضد نژادپرست" تبدیل کند!

مسائل و اتفاقات درون مستند شاید بیشتر به جامعه ی آمریکا مربوط باشد، اما نتیجه ای که می گیرد، گریبان تقریبا همه ی کشور ها گرفته است.

شروع ماجراجویی؛ مشکل کجاست؟!

مت در تمام طول این یک ساعت و نیم، به کتابخانه می‌رود، با کتاب های مشهور این زمینه آشنا می شود و با دکترها و متخصص های این حوزه بحث و گفتگو می کند.

اکثر قریب به اتفاق آنها می گویند که سفید پوستان یک برتری ذاتی درون خود احساس می‌کنند که با دیدن یک رنگین پوست، این حس فوران می‌کند و دوست دارند که این برتری را به او هم بفهمانند. این حس ذاتی است و برای هر سفید پوستی اتفاق می افتد. پس راه حل چیست؟!

این PHD گرفته ها می گویند که "سفید پوستان باید از سفید پوستی خودشان، تمرکز زدایی کنند". به همین سادگی! 🤭

جدای از همه ی اینها، مدرک ضد نژادپرستی خیلی برایم تعجب آور است. مثل این می ماند که برای مهربانی یا انصاف، گواهینامه صادر کنند!

در ادامه هم مت والش کاملا اغراق آمیز و پر کنایه، این رویه را پیش می‌گیرد؛ تا اینکه مدرک ضد نژاد پرستی (یا همان DEI) خود را دریافت می‌کند و الی آخر...


اگر این است، پس چرا آن؟!

مت والش به عنوان یک انسان خیرخواه که می‌خواهد به همنوعان خود کمک کند؛ زندگی اش را رها می کند تا بتواند با ظلم، مبارزه کند. اما در طول مسیر متوجه می شود که اولا رسانه، نقش عظیمی در بزرگنمایی و گسترده سازی نژاد پرستی دارد و ثانیا بسیاری از افرادی که ادعای مبارزه با این مسئله را دارند، دغدغه اصلی شان پول است! ثالثا وقتی به درون مردم می خزد، متوجه می شود که آنها اصلا با سیاهپوستان مشکلی ندارند!

در یکی از صحنه ها، مت به سراغ قشر درس ناخوانده و عوام جامعه می رود و با آنها مصاحبه می کند. حرف یکی شان خیلی جالب است :

«تمرکز زدایی از سفید پوست بودنم؟! برو عموجان! مردم باید به فکر سیر کردن شکمِ زن و بچه شون باشن. من خودم رفقای سیاه پوست زیادی دارم و به دوستی باهاشون افتخار میکنم. نیازی هم به این مسخره بازی ها ندارم!»


«نژادپرستی نمرده است، بلکه توسط سه گروه به شدت محافظت می شود : سیاستمداران، کلاه برداران نژادپرستی و مردمی که با نژادپرست خطاب کردنِ دیگران، احساس برتری می‌کنند!» توماس ساول

در نتیجه این مستند نه درباره‌ی نژادپرستی، بلکه درباره‌ی نژادپرستی‌فروشی است.


بررسی کلی

در پایان باید اشاره داشت که مستند آیا من یک نژادپرست هستم، یک روایت جالب و به ظاهر ساده ای دارد که بوسیله ی کنایه ها و طنز های کارشده، میخ انتقاد خودش را در ذهن مخاطب می کوبد. عطش مت برای یک ضد نژادپرست شدن تا اواسط فیلم خوب است. اما پس از چندی موجب خستگی و زدگی می‌شود؛ چرا که خود مت هم در مصاحبه ها تلاشی برای روشن شدن مسئله برای مخاطب نمی کند (گرچه این عمدی است؛ چون خود کارگردان این مطالب را قبول ندارد که بخواهد برای شما توضیحش بدهد). اما هر چه به پایان نزدیک می‌شویم ذهنیت نویسنده برایمان روشن تر می شود. و در آخر، جواب!

نقدی بر انتقادات

در نگاه اول می‌توان این ایراد را به داستان گرفت که خب واقعا نژادپرستی یک معضل اجتماعی است؛ حتی در همین آمریکا. پس چرا این مستند ادعای عکس آنرا دارد؟!

اولا که مستند چنین ادعایی ندارد. حتی در جایی که می‌گوید جرم های بدلیل نژادپرستی، آن مقداری نیستند که توسط رسانه گزارش می شوند؛ با آمار حرف می زند.

ثانیا من از جانب مت والش و کارگردان می‌گویم که شما اگر یک هسته ی هندوانه بکارید، بوته تان هندوانه می شود؛ نمی توانید انتظار گوجه یا بادمجان داشته باشید. در این مستند هم کسانی روی ترازو قرار گرفتند که برای یک مصاحبه ی ساده، پول‌های کلانی دریافت کردند. حداقل چیزی که برداشت می شود آن است که یک جای کار می‌لنگد!

از آن طرف نمی‌توان به کسی ایراد گرفت که چرا بجای خودِ نژادپرستی، روی سوء استفاده از آن تمرکز کرده است! در نتیجه به خیلی از انتقادهای به این فیلم، انتقاد دارم.


لُب کلام را بچَسب!

این مستند بیش از آنکه بخواهد به نژاد پرستی به عنوان یک ابژه نگاه کند، سوژه های نژاد پرستی و مدعیان مبارزه با آنرا نشانه گرفته است. خیلی آرام و در طول مستند به شما می‌گوید : "نژادپرستی را ول کن! یک عده دارند از این مسئله پول به جیب می زنند و از انسان دوستی شما سوء استفاده می کنند!"

خلاصه اینکه مسائل زیادی در این دنیا وجود دارد که آنطور که رسانه ها و برخی سیاستمداران می گویند نیست. اگر حواسمان به موج سواری چنین اشخاصی نباشد، گردن ما را به پلی تبدیل می‌کنند تا رسیدن به اهداف شخصی را هموار کند!

و این همان نکته ای است که هر کسی باید به آن توجه داشته باشد. جدای از اینکه یک مسئله درست است یا نه، باید دید اولا اهمیت آن چقدر است. آیا قضیه همانقدر بزرگ است که در ذهن ما گنجانده اند یا اینکه از حس خشونت و ترحم ما می‌خواهند سوء استفاده کنند؟!


فقط محض اطلاع!

این مطلب درباره ی موج سواری های عوام فریبانه است؛ نه ظلم واقعی! فلذا اصلا ربطی به نسل کشی فلسطینیان توسط اسرائیل کودک کُش ندارد!


نظر شما

در نهایت ممنونم که وقت گرانبهای خودتان را صرف این متن کردید. به شما پیشنهاد میکنم که این مستند نسبتا خوب را ببینید! اگر نظر یا نقدی به این نوشته یا درباره ی خود مستند دارید، دوست دارم بشنوم....

✍️ ابوالفضل ناصری

مستندنقد فیلمسینمانژادپرستیمعرفی فیلم
۱۰
۶
ابوالفضل ناصری
ابوالفضل ناصری
علاقمند به سینما، نوشتن و کمی فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید