ویرگول
ورودثبت نام
ابوالفضل طالبلو
ابوالفضل طالبلودانشجوی رشته جغرافیا دانشگاه تهران، علاقه‌مند به دنیای نظامی و ادبیات، گاهی عمیقاً به این دنیا فکر میکنم .
ابوالفضل طالبلو
ابوالفضل طالبلو
خواندن ۳ دقیقه·۱۰ ماه پیش

چرنوبیل،یک انفجار انسانی!

(تصویری از رآکتور شماره 4 نیروگاه اتمی چرنوبیل پس از انفجار)
(تصویری از رآکتور شماره 4 نیروگاه اتمی چرنوبیل پس از انفجار)

سلام به شما خواننده عزیز، من ابوالفضل طالبلو هستم و قصد دارم در این نوشتار پنجره‌ای متفاوت برای نگاه کردن به فاجعه هسته‌ای چرنوبیل باز کنم، امیدوارم از مطالعه این نوشته لذت ببرید.

شب ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، انفجار مهیب رآکتور شماره 4 نیروگاه اتمی چرنوبیل در اوکراینِ اتحاد جماهیر شوروی، جهان رو در سکوت عمیقی فرو برد. ابرهای رادیواکتیوی که به آسمان اروپا رفتند، نه تنها فاجعه‌ای زیست‌محیطی، بلکه شکافی عمیق در هیبت ابرقدرت شرقی ایجاد کردند. در اوج جنگ سرد، این حادثه پرده از ضعف‌های پنهان رقابت‌های هسته‌ای برداشت و تبدیل به نمادی شد از شکست های پنهان حزب کمونیست شوروی. چرنوبیل، داستانی است درباره غرور و سرکشی بی‌پایان انسان، پس از آن انفجار ویرانگر، امواج سکوت و انکار از کرملین تا روستاهای دورافتاده اوکراین گسترش یافت.

رهبران شوروی، در ابتدا سعی کردند فاجعه را زیر ردای سنگین «رازداری دولتی» پنهان کنند. حتی هنگامی که ابرهای مرگبار به سوئد رسیدند و جهان متوجه این فاجعه شد، تبلیغات رسمی حزب حاکم همچنان بر «ثبات و کنترل» تأکید داشتند. اما این فاجعه تنها یک نقص فنی نبود؛ زخمی بود بر پیکر یک ایدئولوژی که ادعای شکست‌ناپذیری داشت. هر جرقه رادیواکتیویته، ظواهر دروغین را میسوزاند و هر قربانی، پرده آهنین را نازکتر میکرد.

مسیر پرتوهای رادیواکتیو با استفاده از داده‌های جمع‌آوری‌شده از کشورهای اروپایی بازسازی شده است. بیشتر تشعشعات رادیواکتیو منتشر شده در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ اتفاق افتاد.
مسیر پرتوهای رادیواکتیو با استفاده از داده‌های جمع‌آوری‌شده از کشورهای اروپایی بازسازی شده است. بیشتر تشعشعات رادیواکتیو منتشر شده در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ اتفاق افتاد.


در میان خاکسترهای سمی، قهرمانانی پا پیش گذاشتند که تاریخ نامشان را کمتر به یاد می‌آورد: آتش‌نشان‌هایی که بدون تجهیزات کافی به قلب شعله‌های آبی مرگ دویدند، مهندسان جوانی که در تاریکی تونل‌های زیر رآکتور، مسیرهای مرگشان را حفر کردند، و ده‌ها هزار «سرباز نامرئی» که با فداکاری خود، قاره‌ها را از فاجعه بزرگتر نجات دادند. اینان، قربانیان غرور سیاستمدارانی بودند که ترجیح دادند به جای واقعیت، به افسانه‌های قدرت چسبیده باشند.

پاکسازی بقایای رادیواکتیو از پشت بام واحد شماره ۳
پاکسازی بقایای رادیواکتیو از پشت بام واحد شماره ۳


چرنوبیل، اما تنها پایان یک رؤیا نبود؛ آغاز بیداری بود. مردم برای اولین بار جرئت کردند فریاد بزنند: «اگر درباره چرنوبیل دروغ گفته‌اند ، پس درباره چیزهای دیگری هم چنين کردن؟» این سوال، بمبی بود که بنیان‌های اتحاد جماهیر شوروی را لرزاند. گورباچف سال‌ها بعد اذعان کرد: «چرنوبیل شاید مهمترین دلیل فروپاشی شوروی بود؛ حتی بیشتر از پرسترویکا.»

امروز، سه دهه پس از آن شب، طبیعت پیروزمندانه به شهر پریپیات بازگشته است. درختان از میان آسفالت خیابان‌ها سر برآورده اند و گرگ‌ها در ساختمان‌های متروکه پرسه میزنند. اما این احیا، فریبنده است. زمین هنوز نفس‌های رادیواکتیو میکشد و نسل‌ها با زخمهای ژنتیکی دست و پنجه نرم خواهند کرد. چرنوبیل به ما یادآوری میکند که پیشرفت، وقتی با تکبر همراه شود، نه یک پیروزی بلکه خودآیینی است برای نابودی.

یک مدرسه‌ی متروکه در پریپیات، اوکراین که چند مایل با نیروگاه هسته‌ای سابق چرنوبیل فاصله دارد.
یک مدرسه‌ی متروکه در پریپیات، اوکراین که چند مایل با نیروگاه هسته‌ای سابق چرنوبیل فاصله دارد.


در دنیای امروز که انرژی هسته‌ای دوباره به عنوان راه‌حلی برای تغییرات اقلیمی مطرح میشود، چرنوبیل فریاد میزند: «تکنولوژی هرگز از خطاهای انسانی مصون نیست.» شاید درس واقعی این فاجعه، نه در ترس از اتم و مطیع کردن قدرت اورانیوم، که در ضرورت فروتنی انسان در برابر طبیعت و شفافیت در برابر حقیقت باشد بسا که همین حقیقت یعنی عدم زندگی توأم با دروغ، الکساندر سولژنیتسین در سخنرانی معروف خود به نام «زندگی بدون دروغ» (۱۹۷۴) که پیش از تبعیدش از شوروی منتشر شد، بیانیه‌ای قدرتمند دربارهٔ امتناع از زندگی بر پایه دروغ ارائه داد. او در این متن که به شکل نامه‌ای سرگشاده خطاب به مردم شوروی نوشته شد، از جمله می‌گوید:

«بیایید از امروز تصمیم بگیریم که دروغ را در زندگی خود راه ندهیم! بیایید از مشارکت در آنچه قلباً باور نداریم، دست بکشیم. این ساده‌ترین و در دسترس‌ترین راه برای مبارزه با ستم است... اگر همه ما، هر کدام در جای خود، از دروغگویی خودداری کنیم، دروغ یکباره بی‌پناه و بی‌ریشه خواهد شد.»
آلکساندر سولژنیتسین
آلکساندر سولژنیتسین


و شاید همین دروغ بود شالوده کمونیست را پوساند، جسارت سوال کردن در خصوص عمیق ترین باور تنها در با شهامت ترین افراد دیده می‌شود. غرور، همیشه نخستین قدم به سوی سقوط است... و چرنوبیل، یادگاری است سنگی بر گور امپراطوری‌های که این را فراموش کرده‌اند.

امیدوارم از این نوشته لذت برده باشید، لطفا نظرات و پیشنهادات ارزشمند خودتون رو برام بنویسید، براتون طلب شادی و آرامش دارم.


چرنوبیلجماهیر شورویتاریخشورویسیاست
۴
۱
ابوالفضل طالبلو
ابوالفضل طالبلو
دانشجوی رشته جغرافیا دانشگاه تهران، علاقه‌مند به دنیای نظامی و ادبیات، گاهی عمیقاً به این دنیا فکر میکنم .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید