تبلیغات جزء کلیدی استراتژی تبلیغاتی یک شرکت است. این شامل پیام های پولی است که از طریق رسانه های مختلف، از جمله تلویزیون، رادیو، روزنامه ها و مجلات، دیجیتال و تعاملی، بیلبوردها، دایرکتوری ها، حمل و نقل و بازاریابی مستقیم ارسال می شود. تکنیکهایی که انواع سايت تبليغات آگهي در ارائه پیامهای تبلیغاتی استفاده میکنند به جلب توجه مشتری و تأثیرگذاری بر قصد خریدار کمک میکند.
تحقیقات بازاریابی که با گروههای متمرکز یا نمونههایی از بازار مشتری انجام میشود، میتواند تعیین کند که چه نوع پیام، تصاویر و محتوای برند دارای بیشترین تاثير بر افراد است. با استفاده از این تحقیق، تبلیغکنندگان آگهیهای بازرگانی را طراحی میکنند که بر احساسات و عواطف مشتریان خود تاثير بگذارند.
اکثر پیام های تبلیغاتی شامل یک فراخوان برای اقدام، یک بیانیه ضمنی یا بیان شده مستقیم است که مخاطب هدف را به انجام کاری هدایت می کند. فراخوانهای نرمافزاری شامل پیامهای کمتر قاطعانه میشود. در فراخوانهای اقدام سختتر، هدف اصلی تبلیغکننده ترغیب مشتریان به خرید سریع است.
به جای تلاش های مصرف کنندگان برای اجتناب از پیام های تبلیغاتی سنتی در تلویزیون، رادیو یا اینترنت، انواع سايت تبليغات آگهي، تبلیغات را در محصولات سرگرمی القا کرده اند. نمایشهای تلویزیونی، فیلمها، ویدیوهای موسیقی، بازیهای ویدیویی و پارکهای موضوعی قالبهای سرگرمی رایجی هستند که پیامهای تبلیغاتی در آنها وجود دارد. قرار دادن محصول، نمایش بصری یا ذکر شفاهی یک برند یا محصول خاص یک نوع سرگرمی است.
زمانی که برادران وارنر در سال 2010 فیلم “Inception” را اکران کردند، نوع جدیدی از موضوع درام ظاهر شد. در این فیلم، دومینیک کاب با بازی لئوناردو دیکاپریو و تیمش ایدههایی را در ضمیر ناخودآگاه یک مدیر اجرایی در حالی که او خواب است، مي كارند. وقتی از خواب بیدار میشود، فکر میکند ایدههای کاشته شده متعلق به خودش است. بازاریابهای حرفهای که فیلم را دیدند به این فکر افتادند که مخاطبان هدف خود را به اين باور سوق دهند که خرید محصولات یا عمل به یک پیشنهاد ایده خود مخاطب است. از آن نقطه، یک مفهوم بازاریابی جدید نیز ظاهر شد كه به آن “بازاریابی اولیه” مي گويند.
در سبک علمی تخیلی، تیم حاضر در این فیلم از یک فناوری توسعه یافته نظامی به نام “به اشتراک گذاری رویا” برای ورود به ناخودآگاه مدیران استفاده می کند. یکی از اهداف این تیم این است که مدیران اجرایی شرکت خود را تجزیه کنند. بازاریابان اولیه تاکتیک های فروش مستقیم را رد می کنند. آنها بر این باورند که مخاطب هدف اگر ایده ای را متعلق به خود بداند، به جای ایده دیگری، احتمالاً نوعی اقدام انجام می دهد.
بازاریابان اولیه بر این باورند که یک پیام ساده، بهویژه با مخاطبان وسیع، بهترین طنیناندازی را دارد. برادران وارنر نه تنها “Inception” را در چندین کانال رسانه ای بازاریابی کرد، بلکه پیام ها را در پست ها و جاهای دیگر در چند کلمه مبهم نگه داشت.
بازاریابان اولیه از کلمات و عبارات برای تحریک احساسات مخاطبان خود استفاده می کنند. فیلم این مثال را با پیشنهاد غیرقابل تصور نشان داد که ذهن انسان صحنه جنایت است. بازاریابان اولیه پیام بعدی را در ذهن مخاطب کاشتند، که باعث می شود فکر کند می تواند استرس ناشی از کلمه یا عبارت تحریک کننده احساسات را از بین ببرد. این روش قرار است باعث شود مخاطب هدف از استرس خلاص شود و در صورت خرید محصول یا انجام اقدامات دلخواه دیگر، مشکل را حل کند.
تبلیغات پیامی است که توسط یک شرکت به آن پرداخته می شود و از طریق یک رسانه جمعی در دسترس مخاطبان هدف قرار مي گيرد. آگهی های بازرگانی نمونه هایی از تبلیغاتی هستند که به طور خاص در رسانه های پخش مانند تلویزیون و رادیو اجرا می شوند. انتخاب رسانه مناسب برای متقاعد کردن مخاطبان هدف، یک عنصر حیاتی در تبلیغات موفق است.
سه معیار متداول برای تعریف پیام شرکت به عنوان یک تبلیغ وجود دارد. باید بهای آن را پرداخت کرد، از طریق رسانه های جمعی ارائه کرد و سعی کرد به نحوی مخاطب را متقاعد کند. انواع سايت تبليغات آگهي معمولاً دپارتمانهای تبلیغات داخلی یا آژانسهای خارجی دارند که استراتژی خلاقانه یک آگهی را توسعه میدهند، آن را طراحی میکنند و برای توزیع، تولید میکنند. معمولاً تبلیغات ترکیبی از عناصر تصویری بصری و کپی شفاهی یا نوشتاری است که در مجموع سعی در افزایش آگاهی شرکت، تقویت تصویر برند، تغییر نگرش مشتری یا تأثیرگذاری بر رفتار خرید دارند.
کانال های رسانه ای موجود برای ارائه تبلیغات تقریباً نامحدود هستند. رسانه های سنتی شامل رادیو و تلویزیون به همراه مجلات و روزنامه ها هستند. اینترنت همچنین از اواخر قرن بیستم یک رسانه اصلی تبلیغات بوده است. اخیراً، شرکت ها با استفاده از فناوری تلفن همراه به عنوان مکانیزم های تحویل، به فضای تبلیغات دیجیتال و تعاملی گسترش یافته اند. بیلبوردها، ترانزیت ها، نیمکت های اتوبوس، آنتن ها و دایرکتوری ها نمونه های رایجی از رسانه های پشتیبانی هستند که برای قرار دادن تبلیغاتی که پیام های شرکت را تقویت می کنند، استفاده می شوند. روش های تعاملی بازاریابی مستقیم مانند پست مستقیم و ایمیل نیز رایج هستند. شرکتها انواع سايت تبليغات آگهي را تجزیه و تحلیل میکنند تا تعیین کنند که آیا نسبت بالایی از مخاطبان یا خوانندگان متناسب با بازار هدف است یا خیر. راندمان بالا در سرمایه گذاری برای تبلیغ کنندگان مهم است.
همراه با رادیو و تلویزیون سنتی، پخش ویدئو و تبلیغات صوتی اینترنتی و موبایلی در اوایل قرن بیست و یکم رایجتر شده است. چیزی که اين نوع تبلیغات را از سایر تبلیغات متمایز می کند، ماهیت پویای پیام است. تبلیغات چاپی و بیلبوردها دارای پیام های ثابتی هستند که حرکت نمی کنند و برای روایت داستان به ترکیب تصاویر تکیه می کنند. تبلیغات تلویزیونی و رادیویی و اينترنتي بین ۱۵ تا ۶۰ ثانیه پخش می شود و پیامی پویا ارائه می دهد که شنونده یا بیننده باید برای درک و جذب آن را دنبال کند.
وقتی تبلیغات به طور موثر انجام شود، می تواند به یک جنبه اساسی از فرهنگ ما تبدیل شود. شعارهایی مانند “تازه بخور” سابوی یا “فقط انجامش بده” نایک خود را در روان جمعی ما جا انداخته اند، صرفاً به این دلیل که ترکیبی از احساسات انسانی را جذب می کنند. تبلیغات با درگیر کردن حس شوخ طبعی، تفکر منطقی، تمایلات جنسی یا ترس های ما، مشتریان را با توسل به طیف وسیعی از عقل و احساسات به سمت خود می کشاند.
برخی از تبلیغاتی که بیشتر در مورد آنها صحبت می شود خنده دار هستند. برای مثال، برند اسنیکرز با کمپین “تو وقتی که گرسنه ای تو نیستی” به استاد تبلیغات طنز تبدیل شده است. این آگهی تبلیغاتی در جریان Super Bowl سال 2010 با بازیگری به نام بتی وایت که در آن زمان 80 ساله بود آغاز شد و از آن زمان تاکنون افراد مشهور و کمدین های مختلفی از جمله جو پسی، آرتا فرانکلین و ویلم دافو به نمایش درآمده اند. این کمپین موفقیت آمیز بوده است. شوخ طبعی در تبلیغات به جنبه ای اساسی از طبیعت انسان توجه می کند.
گاهی اوقات، تبلیغکنندگان محصولات یا ایدههای خود را با توسل به حس ترس مصرفکننده میفروشند. موضوع می تواند طیف وسیعی از ترس های شخصی، مانند بوی بد دهان، تا ترس های گسترده تر در مورد چشم انداز سیاسی یا اقتصادی را شامل شود. استفاده از ترس، در واقع، یک تاکتیک رایج در پیشگیری از مواد مخدر و الکل و در تلاش برای درخواست کمک های مالی برای اهداف اجتماعی یا کمپین های سیاسی است. به عنوان مثال، کمپین “این مغز شما با مواد مخدر است” در سال ۱۹۸۷، که حاوی یک تخم مرغ در ماهیتابه است، یکی از موفق ترین کاربردهای کمپین ترس محسوب می شود، در واقع آنقدر موفقیت آمیز بود که در سال ۲۰۱۶ دوباره احیا شد.
برای مطالعه ادامه مقاله به آدرس زیر مراجعه فرمایید
https://ad.irpsc.com/2022/05/16/types-of-advertising-ads-sites/