بودجه سایت تبلیغات تولیدی سالانه در بین تولیدکنندگان در حال افزایش است، اما یک سوال بزرگ برای بسیاری از مدیران عامل بی پاسخ مانده است این است که چقدر باید به بودجه بازاریابی خود در سال آینده اختصاص دهیم؟ یا برای رشد بلندمدت این سوال پرسیده شود که در هر سال چقدر باید بودجه تخصیص دهیم؟
هنگام ملاقات با مدیران عامل شرکت های تولیدی، همراه با معاونان فروش و بازاریابی آنها، به ناچار این سوال در طول مکالمه مطرح می شود که “در سال جاری چقدر بودجه برای بازاریابی در نظر گرفته اید؟”
مدیران به طور کلی یکی از ۴ پاسخ زیر را می دهند:
اکثر تیم های رهبری سازمان های تولیدی برای پاسخ به سوال «بودجه بازاریابی» مشکل دارند. اگر مدیر عامل یا معاون فروش و بازاریابی یک کسب و کار تولیدی هستید که با این سوال دست و پنجه نرم می کند، نگران نباشید. همین حالا در گوگل برای «متوسط بودجه بازاریابی برای شرکت های تولیدی» جستجو کنید و پاسخ هایی از ۱ تا ۲۲ درصد فروش سالانه را دریافت خواهید کرد. این پاسخی است که بیشتر از آن که حل کند، سؤال ایجاد می کند.
در اینجا تجربه ما به عنوان یک شرکت تجاری و برندسازی تجاری پیشرو است که به تولیدکنندگانی که از ۱۰ میلیون دلار تا ۳۰۰ میلیون دلار فروش سالانه در ۵۳ سال گذشته خدمات ارائه می دهد:
به طور متوسط، بودجه بازاریابی مشتریان تولیدی ما بین ۱٪ و ۵٪ از فروش سالانه آنها هزینه می شود.
دادههای اخیر، که یافتههای ما را تأیید میکند، در نظرسنجی CMO موجود است که تخصیص بازاریابی متوسط تولید کننده را به 3.2٪ از کل فروش کمی بالاتر از وسط محدوده ما نشان میدهد.
با کمال تعجب، متوجه میشویم که شرکتهای تولیدی کوچکتر اغلب از رقبای بزرگتر خود بیشتر خرج میکنند. همان نظرسنجی CMO این نکته را تأیید می کند و نشان می دهد که شرکت های زیر 25 میلیون دلار بیش از دو برابر بیشتر از شرکت های بیش از 25 میلیون دلار به عنوان نسبت درآمد خرج می کنند.
به طور معمول، شرکتهای تولیدی کوچکتر در مقایسه با سازمانهای تولیدی بزرگتر، سود بیشتری برای سرمایهگذاری بازاریابی خود دارند. آنها تمایل دارند نسبت به رشد در همه انواع شرایط اقتصادی – صعودیتر باشند و وقتی نوبت به ارائه محصولات و راهحلهای جدید به بازار میرسد، تهاجمیتر هستند.
در جایی که تولیدکنندگان کوچکتر تمرکز بازاریابی بیشتری را برای جذب مشتریان جدید به منظور افزایش درآمد اختصاص میدهند، شرکتهای بزرگتر تمایل دارند به طور فزایندهای بر حفظ و رشد مشتری در یک پایگاه مشتری مستقر تمرکز کنند.
به سادهترین عبارت، بازاریابی باید فرصتهای رشد «حفظ و جذب» را ایجاد کند، چه رشد از طریق گسترش روابط فعلی مشتری باشد، چه رشد از طریق ایجاد روابط جدید باشد. بهعنوان یک آژانس بازاریابی تولیدی پیشرو، ما احساس میکنیم که این استراتژی باید بخش مهمی از بودجه بازاریابی در هنگام تخصیص یک عدد به ارزش واقعی یک رابطه بلندمدت با مشتری باشد.
برای بسیاری از شرکت ها، به دست آوردن تنها یک مشتری عالی در یک سال تقویمی می تواند بیش از توجیه کل سرمایه گذاری سالانه بازاریابی باشد.
بودجه (و طرح) بازاریابی تولید کننده معمولی شامل اجزای زیر خواهد بود:
تخصیص بودجه از سالی به سال دیگر متفاوت خواهد بود زیرا در پاسخ به اهداف مختلف تجاری و شرایط بازار تغییر می کند. علاوه بر این، برخی از تولید کنندگان هزینه های پروژه های خاص را از بودجه اصلی جدا می کنند. برای مثال، یک راهاندازی محصول جدید یا رویداد تبلیغاتی ممکن است بهعنوان یک جزء فرعی از طرح اصلی در نظر گرفته شود و یک بودجه «یکباره» جداگانه به آن داده شود.
حوزه های هزینه ای که بیشترین افزایش را در بین تولیدکنندگان داشته است عبارتند از بازاریابی محتوا، جستجو، اجتماعی و توسعه وب سایت.
تولیدکنندگان بازده بسیار خوبی از سرمایه گذاری هوشمند در محتوای اصلی، به ویژه در قالب ویدیوهایی که یک محصول یا فرآیند را نشان می دهند، مشاهده می کنند.
همزمان با محتوا، استفاده از رسانههای اجتماعی در میان تولیدکنندگان نیز در حال افزایش است، زیرا تولیدکنندگان پلتفرمهای اجتماعی را به عنوان کانالی ارزشمند برای تعامل و ایجاد رابطه میشناسند.
همانطور که جستجوی ارگانیک به طور فزاینده ای رقابتی شده است، ما شاهد هستیم که تولیدکنندگان نه تنها در بودجه سایت تبلیغات تولیدی در بخش سئوی ارگانیک، بلکه در انواع تاکتیک های جستجوی پولی و تبلیغات دیجیتال سرمایه گذاری بیشتری می کنند. ما هزینه های بیشتر در توسعه وب سایت را که در سال ۲۰۱۵ آغاز شد و تا سال ۲۰۲۲ ادامه داشت را به حرکت به سمت رابط های طراحی وب سایت واکنش گرا (موبایل پسند) نسبت می دهیم.
محاسبه بازگشت سرمایه ریال به ریال (ROI) در زمان واقعی برای برخی از تولیدکنندگان اغلب دشوار است زیرا چرخه های فروش به شدت متفاوت است، از یک یا دو ماه تا گاهی اوقات، سالها. با این حال، ROI را می توان در بلندمدت و همچنین کوتاه مدت تعیین کرد.
آنچه بیشتر مشتریان ما دنبال میکنند «فرصت بازاریابی» یا «سرنخهای واجد شرایط بازاریابی» است که از برند و طرحهای بازاریابی در طول سال ایجاد میشود. سپس میتوان یک مقدار متوسط را به سرنخهای جدید اختصاص داد، و به شرط اینکه درصد «سرنخ به نزدیک» معمولی در میان نیروهای فروش مشخص باشد، یک عدد ROI قابل پیشبینی ایجاد و ردیابی میشود.
شرکتهای تولیدی در ده سال گذشته فراز و نشیبهای خود را داشتهاند و بسیاری از آنها با استفاده از روشهای بازاریابی سنتی، بهویژه نمایشگاههای تجاری و رسانههای چاپی راحت بودند. تیمهای فروش آنها از این روش پیروی کردند و در مناطق تعیینشده خود برای ملاقات با مشتریان بالقوه و مشتریان سفر کردند و از طریق تلفن یا ایمیل پیگیری کردند.
ما در چند سال قبل از همهگیری کرونا متوجه تغییر آهسته در تفکر شده بودیم، با بیداری به نقشی که بازاریابی دیجیتال میتواند در موفقیت یک شرکت تولیدی ایفا کند.
سال ۲۰۲۰ همه چیز را تغییر داد و با لغو نمایشگاههای تجاری و بازدیدهای حضوری، بسیاری از تولیدکنندگان سرمایهگذاری خود را در بازاریابی دیجیتال تسریع کردند تا جایگزین منابع ارزشمند پیشین و فروش شوند.
در حالی که این شتاب در تبلیغات دیجیتال ممکن است به دلیل ضرورت به وجود آمده باشد، تولید کنندگان متوجه شدند که کانال های آنلاین چقدر می توانند موثر باشند و بعید است که به چنین اتکای شدیدی به تاکتیک های آفلاین بازگردند.
این فرآیندهای سنتی تولید سرنخ گاهی اوقات موثرتر، پرهزینه تر و زمان بر هستند. با محدودیت رسانه های الکترونیکی برای اشتراک گذاری و وب سایت هایی که منسوخ شده اند و سرنخ صفر تولید می کنند، فروشندگان به دنبال پشتیبانی بیشتر از کانال های دیجیتال هستند، به ویژه در شرایط فعلی فروش مجازی.
با توجه به این تغییرات اخیر، سازندگان به این فکر می کنند که چقدر باید برای بازاریابی بودجه در نظر گرفته شود و چگونه بخشی از بودجه خود را به بازاریابی دیجیتال اختصاص دهند و کدام کانال های بازاریابی برای بازاریابی یک شرکت تولیدی مناسب تر هستند؟
برای مطالعه ادامه مقاله به آدرس زیر مراجعه فرمایید
https://ad.irpsc.com/2022/06/08/production-site-advertising-budget/