غدیر را برترین عید امت میدانند، جشن میگیرند، شهر را چراغانی میکنند و شادی را به هم هدیه میدهند اما این عید را را نباید چنان معنا کرد که در جشن و شادیهای یکروزه حبس شود و این جفاییست در برابر این روز بزرگ! درست است که این خود، تکلیفی بر دوش شیعیان و مسلمانان میباشد، اما مسئلۀ اصلی ما دریافت حقیقت است آن هم از کاملترین و صادقترین انسانهای عالم بشریت و در داستانی سرشار از درس و حکمت. درسی که درک غلط آن منشاء بسیاری از انحرافات جامعۀ دینی بوده و تنها کسی که میتواند فرجام گروههای از هم گسسته را مشخص کند، منجی عالم بشریت است؛ هم او که خود با فهم درست غدیر معنا میشود.
عید غدیر تنها برای شیعیان نیست؛ حتی نمیتوان آن را تنها برای مسلمانان دانست. این روز برای تمام مظلومان جهان است و عدالتخواهانی که می خواهند روزی پرتوی حق و عدل در جهان بتابد و همواره در اعماق مصائب و مشکلات، روزنهای از امید در دلشان روشن است. هرچه به شخصیت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بیشتر نزدیک میشویم، معنای این روز بزرگ را بهتر درک خواهیم کرد؛ چرا که غدیر از علی(علیهالسلام) میآید و به دنبال این نام اعظم حکومتی است که در آن عدالت را رأس ایمان و گردآورندۀ احسان میدانند.
اگر عظمت این روز بزرگ را در تاریخ اسلام درک کنیم، سیرۀ انبیاء و اهلبیت را بهتر میشناسیم و در پی آن میتوانیم درک درستتری از شرایط فعلی جامعه و نقش خود در گذرگاه تاریخ داشته باشیم. در این راستا باید به این مسئله توجه کرد که چه عواملی باعث ایجاد کجفهمیها و انحرافات گستردۀ گروهی از مسلمانان از این واقعۀ بزرگ شدهاست. و درس بگیریم از آنان که با خیال پیروی از قرآن، رو در روی آن قرار گرفتهاند .
زمانی که بنای ساختمان ذهن بر مبنای تقلید و عشق کورکورانه چیده میشود در مواجهه با هر مسئله فرد دچار لغزش می شود و فرو میریزد. علی(علیهالسلام) را برای حکم به جنگ سرزنش میکند، بعد از پذیرش صلح بر پیمانشکنی اصرار می ورزد و برای باقی ماندن بر عهد او را خارج از دین میخواند.
تصمیمگیری تحت تأثیر هیجانات و احساسات و خالی از عقلانیت، از جمله دلایل انحراف گروههای مختلف در تاریخ بوده است. در این شرایط اندیشهورزی را باید از مهمترین وظایف خود دانسته و در تلاش باشیم مبنای فکری خود را بر اساس اسلام ناب حقیقی بسازیم و بایدها و نبایدها را در چهارچوب اسلام، با کنار هم قرار دادن قرآن و اهل بیت، پیدا کنیم تا در مواجهه با هر شبهۀ ایجاد شده در حالهای از ابهامات غرق نشویم و قدرت تشخیص درست از غلط را داشته باشیم. در قرآن نیز به کرات بر اهمیت تفکر تأکید شده است:«هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ» آیا آنان که میدانند با آنان که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان متذکر میشوند .
از مهمترین عواملی که برای افزایش معرفت و آگاهی در اسلام به آن پرداخته شده؛ مطالعه است. خداوند در اولین آیاتی که بر پیامبرش نازل میکند به او میفرماید: «اقرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ؛ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ...». اولین آیات نور با «اقرَأْ» بر جان و دل پیامبر اکرم جاری گشته است و این خود نشان از اهمیت و جایگاه مطالعه در اسلام دارد. انسان باید اهل مطالعه و اندیشهورزی باشد و با تفکر، به سمتی حرکت کند که به حقایق و معارف ناب اسلام دست یابد و پس از رسیدن به پایداری نسبی در نظام فکری خود، برای رشد و تأمل در اندیشههای گذشته تلاش کند. در ادامه نیز میتواند به بررسی و نقد اندیشههای دیگران بپردازد. انسان باید توجه داشته باشد نقش آفرینی فعالانه در عرصههای مختلف صرفا بر اساس احساسات و هیجانات، بدون تلاش برای درک عمیقتر کنشها ممکن نیست.
مطالعۀ زمینههای مختلف و حوزههای گستردهای دارد؛ در این میان انتخاب مرتبطترین بخش از اتلاف زمان و انرژی جلوگیری میکند و کمککننده است. در میان علوم مختلف، تاریخ یک علم هویتساز است و پلیست میان گذشته، حال و آینده. تاریخ ریشهای است که انسان را به هویت و ماهیت گذشتۀ خود مرتبط می سازد و باید با کسب آگاهی دربارۀ آن، این ریشه ها را مستحکمتر کرد. کسانی که نسبت به آن بیتوجه هستند، در برهههای حساس تاریخی گم میشوند و با وزش هر طوفان از هویت خود جدا و سرگردان میشوند . هرچه دانش ما از این علم بیشتر باشد، درخت وجودیمان در لایه های عمیقتری ریشه میدواند و آسیبپذیری ما در برابر حوادث کمتر خواهد شد؛ چرا که تاریخ تکرار میشود و با بررسی آن و پیدا کردن الگوی رفتاری اهل بیت میتوان از تکرار اشتباهات در تاریخ جلوگیری کرد و از آن عبرت گرفت. در قرآن نیز به عنوان تنها کتاب نجاتبخش عالم بشریت اشاره شده است: «لَقَدْ کَانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِاولِى الْأَلْبَابِ»؛ در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان اندیشه بود.
باید توجه داشت که فهم درست تاریخ مستلزم آن است که درک درستی از روابط علت و معلولی حوادث تاریخی داشته باشیم. رها کردن آمیختگیها و پیچیدگیهای تاریخی و انباشته شدن علامت سوالها در داستانهای تاریخی بدون توجه به این روابط، می تواند نتیجۀ عکس داشته باشد و به استنباط غلط بینجامد. در نتیجه میتوان اذعان داشت که مطالعۀ تاریخ گام مثبتی است برای پیدا کردن بایدها و نبایدها در سیرۀ اهل بیت و آموزههای قرآنی.
از دیگر عواملی که به سازماندهی مبانی فکری کمک میکند؛ داشتن همراه در این مسیر است. درک این مبانی نیز همچون علم، علاوه بر مطالعه نیاز به استاد و راهنمایی دارد که نگاه گزینشی به تاریخ نداشته باشد و بتواند با نگرشی عمیقتر به وقایع تاریخی، برای ابهامات راهحلی درست معرفی کند. مطالعۀ گوشهای از تاریخ و نتیجهگیری از آن برای درک کلی سیرۀ اهلبیت آسیبهای بزرگی به دنبال دارد و میتواند از دلایل کجفهمیها از حوادث تاریخی باشد. علاوه بر این نکات، رجوع به کسی که در گذشته مراتب علم را در موضوعات مورد نیاز ما به صورت تخصصی طی کرده است موجب سهولت درک علل مختلف حوادث و وقایع خواهد بود.
گاهی در تاریخ با داستانهایی مواجه میشویم که در ظاهر افراد علیرغم داشتن آگاهی نسبی، دچار انحراف از مسیر حق شدهاند. تاریخ، پیوسته محلیست برای نبرد میان و حق و باطل؛ بعضی وقتها انسان فراموش میکند همواره عواملی هستند که ایمان او را نشانه گرفتهاند و در نهایت خوشبینی خود را در دنیا غرق میکند. در حالی که دنیا سرتاسر امتحان و ابتلاء میباشد و انسان دائما در حال تصمیمگیری بوده و بین مسیر حق و باطل در حرکت است. بارزترین ویژگی آن نیز، دشوار بودن تشخیص آنهاست. آنجا که قرآن سر نیزهها میکنند، کسانی همراهان حقیقی علی(علیهالسلام) میمانند که حقیقت وجود او و فریب دشمنان را شناخته باشند. با شناخت این عوامل می توان تا حد ممکن قلب را از آسیبها و انحرافات دور نگهداشت. پس از شناخت دشمن نیز باید به دنبال مناسبترین راه برای ایستادن در مقابل آن بود. در تاریخ آمده است، زمانی که حسین(علیهالسلام) با هرآنچه که دارد به نبرد باطل میرود، عدهای برای عبادت سر به بیابان گذاشتند. درست زمانی که ولی مومنان امر به مقابله با باطل میکند و در شرایطی که جبههی حق و باطل به این وضوح روشن است، کسانی که درک درستی از حقیقت دین و شرایط زمانه ندارند در گوشهای به عبادت میپردازند و به خیال خود پیرو دین هستند. شناخت درست حق و باطل و پیروی از ولی بر حق از مهمترین وظایف مسلمانان است تا تلاش کنند تا حد ممکن با گرفتن تصمیمات درست و به موقع، از کوچکترین دو راهیها در زندگی روزمره گرفته تا مهمترین آنها، خود را از انحرافات و آسیبها حفظ کنند.
حال که ما در حساسترین و حیاتیترین برهۀ تاریخ اسلام زندگی میکنیم، در دورانی که ولی عصر ما در انتظار زمان ظهور است، چقدر نسبت به این مسئله آگاهی داریم و از ولی خود تبعیت میکنیم؟ با وجود تمام منابعی که در اختیارمان قرار گرفتهاست، چقدر از این فرصتها برای رسیدن به او بهره بردهایم؟ برای شناخت او چه کردهایم؟
چقدر دشمنان او را شناختهایم و در مقابل آن ها چه کردهایم؟
در نهایت بیایید تمام این مطالب را کنار هم بگذاریم و پازل غدیر را تکمیل کنیم...
این روز برای تمام مظلومان جهان است و عدالتخواهانی که میخواهند روزی پرتوی حق و عدل در جهان بتابد و همواره در اعماق مصائب و مشکلات، روزنهای از امید در دلشان روشن است.
اگر این روز بزرگ را در تاریخ اسلام بفهمیم، سیرهی انبیاء و اهل بیت را میفهمیم و در پی آن میتوانیم درک درستتری از شرایط فعلی جامعه و نقش خود در گذرگاه تاریخ داشته باشیم.
باید توجه داشت که فهم درست تاریخ مستلزم آن است که درک درستی از روابط علت و معلولی حوادث تاریخی داشته باشیم.
تاریخ پیوسته محلیست برای نبرد میان و حق و باطل. بعضی وقتها انسان فراموش میکند همواره عواملی هستند که ایمان او را نشانه گرفته و در نهایت خوشبینی خود را در دنیا غرق میکند.