ویرگول
ورودثبت نام
آئس
آئس
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه: اضطراب موقعیت

چرا ما انسان ها نسبت به جایگاه اجتماعی خود حساسیت نشان می دهیم؟ چرا دیدمان نسبت به یک فرد فقیر و یک متمول متفاوت است؟ چرا تایید نشدن می ترسیم؟ چرا از دیده نشدن می ترسیم؟ آیا در تمام طول تاریخ وضعیت اینگونه بوده؟ آلن دوباتن نویسنده مشهور و محبوب سوییسی به ما در این باره توضیح می دهد.

معرفی نویسنده

آلن دوباتن، زاده ی 20 دسامبر 1969، نویسنده ی سوییسی/انگلیسی است.دوباتن در زوریخ به دنیا آمد. پدرش که در مصر به دنیا آمده بود، به سوییس مهاجرت کرد و از موسسان یک شرکت سرمایه گذاری شد و بعد از آن، ثروت هنگفتی به دست آورد. او یک خواهر دارد و دوازده سال اول زندگی اش را در سوییس گذرانده است.دوباتن برای تحصیل، به مدرسه ای شبانه روزی در آکسفورد فرستاده شد و زبان انگلیسی را آموخت. او در رشته های تاریخ و فلسفه تحصیل کرد و مقطع دکتری را در رشته ی فلسفه ی فرانسه در دانشگاه هاروارد آغاز کرد اما به خاطر نوشتن کتاب برای مخاطب عام، آن را رها کرد. آلن دوباتن، کتاب های فوق العاده محبوب و تأثیرگذاری درباره ی موضوعاتی بنیادین چون عشق و تأثیر فلسفه بر زندگی نوشته است.

آلن دوباتن
آلن دوباتن

اضطراب موقعیت

در گذشته و در جوامع اشرافی گری برای فردی دهقان تقریبا غیر ممکن بود که بتواند شغلی در دربار بیابد یا بعضا موقعیتی غیر از موقعیت پدرش داشته باشد. فرد خود هم از این موضوع آگاه بود و ثروتمند نبودن او به دلیل بدشانسی و زاده شدن در خانواده ای غیر اشرافی بود. در این جامعه رعیت ها تقریبا همگی در یک سطح بوده اند و همگی میدانسته اند که فقر آن ها ناشی از بدشانسی است.آنها یکدیگر را بخواطر نداشتن زندگی متمولانه یا نداشتن جامه و کفش نو سرزنش نمی کردند.

در دو سه قرن اخیر تفکری نو در جوامع پا به عرصه وجود گذاشت و آن هم شایسته سالاری بود. از این زمان بود که دیگر برای هر فردی از فرزند چوپان گرفته تا فرزند دانشمند این امکان وجود داشت که به اولین سطوح قدرت و ثروت برسند. ولی باز هم یک مشکل پیش روی افراد بود هر فرد به واسطه توانایی ها و استعدادهایش به ثروت و قدرت می رسید. در نتیجه در جامعه فقط افراد شایسته و با استعداد به سطوح بالای زندگی می رسند. تا اینجا همه چیز عادلانه و منطقی بوده است ولی مشکلی وجود دارد: اگر در گذشته فردی فقیر بود آن را ناشی از بدشانسی فرد می دانستند و کسی فرد را مورد سرزنش قرار نمیداد که چرا این وضیعت دارد. ولی باظهور شایسته سالاری هر فرد فقیر نماد یک فرد ضعیف و شکست خورده شد. فردی که توانایی و استعداد خاصی نداشته و به همین دلیل به چیزی در حیاتش نرسیده.

در نتیجه شایسته سالاری هر فرد برای فرار از برچسب شکست خورده مجبور است تا تمام تلاش خود را برای رسیدن به ثروت، رسیدن به قدرت و رسیدن به هرچیزی که در جامعه آن فرد و پیش چشم مردم آن جامعه نشان برتری و جایگاه اجتماعی است، می کند. در نتیجه اگر مردی نسبت به همسایه اش یا نسبت به دوستانش ماشینی ارزانتر یا خانه ای کوچتر و زنی نسبت به دیگر زن ها مژه هایی کم پشت تر بینی بزرگتر انگشتر و النگو طلای کمتر یا صورتی کم عمل تر داشته باشد یعنی این مرد/زن شکست خورده ای است که نتوانسته وظیفه اش را نسبت به زندگی کردنش ادا کند.

همین تفکرات و علل ها هستند که باعث به وجود آمدن چشم هم چشمی، تجمل گرایی محض در جامعه می شود. همین تفکراتند که باعث میشوند که آیفون ها به بازار سر کوچه شرکت اپل نرسیده سر از علاالدین در بیاورند. همین تفکرات باعث سست شدن بنیان بسیاری از خانواده ها می شوند و هزار یک مشکل دیگر.

این کتاب در باب این موضوعات صحبت می کند. کتاب از دو بخش کلی علل و راه حل تشکیل شده که به بررسی عواملی مانند توقع، شایسته‌سالاری و دنیاپرستی در بخش اول و فلسفه، هنر، سیاست و دین در بخش دوم می پردازد.

بریده هایی از کتاب

برای تحمل خود، اسیر محبت دیگرانیم.

حق نداریم آبروی افراد را بر اساس درآمدشان بسنجیم. مجموعه‌ای از وقایع بیرونی و خصوصیات درونی باعث می‌شود شخصی ثروتمند شود و دیگری نیازمند که در میان آنها شانس و شرایط محیط، بیماری و ترس، تصادف و تربیت دیرهنگام، زمان‌بندی خوب و بخت بد قرار دارند.

به جای اینکه سعی کنیم ماهی بزرگ‌تری باشیم، می‌توانیم انرژی‌مان را روی پیدا کردن برکه‌های کوچک‌تر یا گونه‌های کوچک‌تری از ماهی برای شنا کردن در کنار آنها متمرکز کنیم که اندازه‌مان کمتر ما را اذیت کند.

تصویر ما از خود بسیار وابسته به تصویر دیگران از ماست.

ممکن است با «کم» احساس خوشبختی کنیم، اگر «کم» چیزی باشد که انتظار داریم و ممکن است با «زیاد» احساس بدبختی کنیم، اگر به ما آموخته باشند که باید «همه‌چیز» را بخواهیم.

اضطراب موقعیت نشر میلکان
اضطراب موقعیت نشر میلکان
https://virgool.io/p/poeat4ux8uyr/%C2%AB%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D9%85%D9%88%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA%C2%BB%D8%B1%D8%A7%D8%A7%D8%B2%D8%B7%D8%A7%D9%82%DA%86%D9%87%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF
https://taaghche.com/book/37472


طاقچهچالش کتابخوانی طاقچهآلن دوباتناظطراب موقعیتکتاب
گویند که هر تیره شبی را سحری هست... ️
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید