روش طراحی-ساخت (DB) به دلیل ویژگیهایی مانند سرعت، هماهنگی و کاهش ریسک، یکی از محبوبترین روشهای تحویل پروژه در صنعت ساختوساز است. با این حال، برای برطرف کردن نقاط ضعف و تطبیق بیشتر با نیازهای متنوع پروژهها، مشتقات متعددی از این روش ایجاد شده است. در این مقاله به بررسی این مشتقات، ویژگیها، مزایا و معایب آنها میپردازیم و تلاش میکنیم تا فهمی عمیقتر از کاربرد آنها ارائه دهیم.
روش طراحی-ساخت به معنای ادغام مراحل طراحی و اجرا تحت نظارت یک پیمانکار واحد است. این روش معمولاً برای پروژههایی با زمانبندی فشرده یا نیازمند هماهنگی بالا استفاده میشود. با این حال، پروژههای پیچیده یا خاص نیازمند تغییرات در این ساختار هستند که منجر به شکلگیری مشتقات این روش شده است.
در روش Bridging، یک مشاور واسط بهعنوان نماینده کارفرما از ابتدا تا انتها درگیر است. این مشاور در تدوین نیازمندیهای اولیه، انتخاب پیمانکار، نظارت بر طراحی، و کنترل کیفیت اجرا نقش کلیدی دارد.
مثال:
ساخت بیمارستانهای بزرگ یا مراکز آموزشی که نیازمند طراحی دقیق و کنترل کیفی بالا هستند.
در این روش، بخش خصوصی مسئولیت طراحی، اجرا، و گاهی بهرهبرداری پروژه را بر عهده دارد. در عوض، کارفرما بخشی از هزینهها یا منافع پروژه را به شریک خصوصی انتقال میدهد.
مثال:
احداث بزرگراهها، نیروگاهها، و تصفیهخانههای آب.
در روش Turnkey، پیمانکار پروژه را بهصورت کامل و آماده بهرهبرداری تحویل میدهد. این روش برای پروژههایی مناسب است که کارفرما خواستار حداقل درگیری در جزئیات اجرایی است.
مثال:
ساخت کارخانههای صنعتی یا پروژههای زیربنایی مانند خطوط تولید.
در این روش، پیمانکار پروژه را طراحی، اجرا، و بهرهبرداری کرده و پس از مدت مشخصی مالکیت آن را به کارفرما منتقل میکند.
مثال:
ساخت نیروگاهها یا سیستمهای حملونقل ریلی.
مشتقات روش طراحی-ساخت (DB) ابزارهای ارزشمندی برای مدیریت بهتر پروژههای پیچیده و خاص هستند. هر یک از این روشها در پاسخ به چالشهای خاصی طراحی شدهاند و انتخاب صحیح آنها میتواند تضمینکننده موفقیت پروژه باشد. برای پروژههای آینده خود، بهتر است با دقت نیازها و شرایط را ارزیابی کنید تا بهترین تصمیم گرفته شود.