دوست دارم یکبار بنشینم با یکی از این اعضای فرقه به تو چه؟ به بحث بنشینم و ببینم حرف حسابشان چیست...در واقع اینکار را هم کردم، ولی خب اصلا حرف حسابی نبود!
معقول ترین ایده جنابشان_(که هیچم معقول نیست!)_این است: ما وقتی به فلان وضعی به جامعه و میاییم کسی متعرض ما نمیشود، یعنی اینکه جامعه با ما مشکلی ندارد و عرف جامعه با ما همراه است...
لازم به ذکر است_(شایدم نیست!)_ که معیار حق و باطل نزد این جماعت عرف جامعه است_(پس با این وجود یزید حق بود و امام حسین(ع)....!)_.
اما من چند نکته رو اینجا عرض میکنم:
اول: کسی معترض شما نمیشود چون که چنان آدم را به باد فحش میگیرید _(میشه تعبیر دیگه با کلمات پاچه و سگ هم ساخت!)_ که کسی جرائت نمیکند بگوید بالای چشم شما ابروست!
دوم: وای به حال جامعه ای که معیار حق و باطلش عرف جامعه باشد! عرف جامعه متاثر از خیلی چیز ها است که خصوصا در دنیای امروزی از خارج از جامعه نیز تحمیل میشود و می تواند عرف جامعه را به سمتی ببرد که نباید!کما اینکه بردند!کم اینکه میبرند! کما اینکه خواهند برد!... مثلا فرض کنید که الان شما با ماشین زمان به اروپای 1900 برگردید و بعضی از لباس هایی که بعضی زنان در اروپای 2023 میپوشند را به آنها بدهید و بگویید این را بپوش و در میان مردان_(یا حتی زنان!)_تردد کن.هیچ بعید نیست که شما را همانجا با دمپایی ابری خفه کنند... حال مگر مثلا چه چیزی درباره انسان از 100 سال پیش تا الان فرق کرده؟ شما در کامنت ها برای من بنویسید!انسان قرن21 از لحاظ فطری چقدر از انسان قرن 20 متفاوت است که میل پوشش در او تقلیل یافته است_(درستش این است که تقلیل دادند!)؟ چطور شد که سلیقه عرف جامعه ذره ذره تغییر پیدا کرد؟آن هم بدین شدت؟
پ.ن1: پوشش را مثال زدم درباره چیز های دیگر هم هست
پ.ن2 : حتی در بازه زمانی کوتاه تر، آمریکای 1940 را با آمریکای 1970... ایران 1300 را با ایران 1350 از لحاظ پوشش زنان و مردان و به طور کلی تر سبک زندگی و ذائقه عرف مورد مقایسه قرار دهید.
از بنددوم به این نتیجه میرسم_(امیدوارم شما هم برسید!)_ که عرف جامعه تا حدودی بسیاری متاثر از رسانه زمان خودش است و ممکن است در یک بازه زمانی نه چندان بلند؛ نظر عرف جامعه درباره یک موضوع کاملا فرق کند.حال این تغییر ممکن است از سمت حق به سمت باطل،از باطل به سمت حق، یا از سمت باطلی به باطل دیگر(افراط و تفریط) باشد.
پس عرف نباید مبنای قانون باشد، نباید مبنای عمل افراد، نباید مبنای حق و باطل شد... کلا دوستان من!آی آدم ها! توجه کنید که عرف جامعه افرادی نیستند که درباره مسایل مختلف بتوانند نظر بدن یا اگه نظری میدن نظرشون برآمده از یک اندیشه عمیق یا درس گرفتن از اشتباهات و تجارب گذشته باشه...عرف جامعه معمولا همون چیزی رو تکرار میکنه که توی کانالای تلگرامی میبینه. متاسفانه... :(
سوم : پس حال باید چه کنیم؟ببینید دوستان من!چیزی که در رابطه با عرف جامعه موضوعیت داره اینه که عرف جامعه باید روشن بشه، باید عرف جامعه رو با چیزی که درسته و حقه همراه کرد... همین! اگر جامعه بدونه چیزی دسته و با اون همراه باشه اون وقت تک تک افراد جامعه میشن مجری اون چیزی که درسته و این جامعه است که خوبه... و این جامعه است که همه نسبت به هم مسئولیت پذیرند و احساس وظیفه میکنند و اون وقت دیگه جماعت به تو چه ای ها نمی تونن با آرامش هر کاری بخوان بکنن....اون وقته که اگه کسی نسبت به یکی از این جماعت متعرض بشه مردم اونجا ازش حمایت میکنن....اون وقته که دنیا قشنگه :)
اینکه معیار حق و باطل چه باید باشه...موضوعی است که بعدا دربارش مینویسم...فعلا :)