تلاقي بخش عاطفي و عقلاني انسان در تعامل با دیگران و تفاوت نگاه او به هنجارها و ناهنجارها؛ نگاه کوریدا، كارگردان ژاپني، روايتي مبتني بر كانون شكلگيري انسان در جامعه (نهاد خانواده) است. خانوادهاي كه هنجارهاي مخاطب از امر خوب و بد را ميشكند. نگرشی غريب، نو و انسانی از روابط میان چند فرد در خانوادهاي كه در نگاه اول، به سختي، خانواده به نظر ميرسند. اما آغاز ماجرا، رشد گسترهی ديد تماشاگر از درگيري عواطف افراد این خانوادهي درگیر فقر است كه نگاهي غني به يكديگر و جهان پیرامون خویش دارند. بزرگترين سرمايهشان، احساس سرشاريست كه پس هر ماجرا به يكديگر داشته و در برخوردشان با چالشهای پیشرو به چشم ميآيد.
فيلم، موضوعات و سؤالاتی را طرح نموده و به تماشاگر خویش ارائه میدهد كه در هر جامعه و زمينهاي قابلیت طرح شدن دارد: آيا تعريف ما از خانواده، تعريف كامل و درستي بوده است؟ آيا روابط خوني همواره تعيين كنندهي مفهوم خانواده است؟ آيا تكيه بر قوانينِ نامنعطف و مبتنی بر عقلانیتِ صرف، هميشه راهگشا خواهد بود؟ آيا قوانين عقلاني بر وجه عاطفي انسان در جامعه و روابط او توجهی دارند؟ به نظر میرسد در بخشهای پایانی فیلم، زاویهی دید تمشاگر و نیروی پلیس به دلهدزدهای فروشگاه، نگاهی توأم با احترام و ارزشگذاری بر همبستگی و فداکاری نهفته در دلِ تکتک اعضای خانواده است. از سوی دیگر، تماشاگر و نیروی پلیس در پاسخ به چگونگی برخورد عقلانی با نگاه دلهدزدهای فروشگاه به انسان و تعریفشان از خانواده در جامعهی مدرن ژاپنی، ناتوان به نظر میرسند.