خداوند در کتابش میفرماید آنانکه اسلام را سخت معرفی میکنند و آنرا محال و شاقّه میخوانند منافق هستند و میخواهند که راه خدا را بر مردم سد کنند. در قرآن راه هدایت معروف به صراط المستقیم است یعنی سرراست ترین و ساده ترین راه و روش زیستن.
آیا براستی دروغ گفتن راحت تر است یا راست گفتن؟ صادق بودن راحت تر است یا ریا کردن؟ وفا کردن راحت تر است یا خیانت و مکر و پلیدی کردن؟ دزدی کردن راحت تر است یا قناعت کردن؟ چاپلوسی و فریبکاری راحت تر است یا عزت نفس وصمیمیّت؟ آیا از طریق فحشاء و هرزگی جلب نظر کردن راحت تر است یا از طریق حیا و عصمت؟ آیا صبور بودن راحت تر است یا شتاب و سگ دوئی؟ آیا جنگیدن راحت تر است یا مذاکره کردن؟ آیا بخشیدن راحت تر است یا انتقامجوئی؟ و….
پرواضح است که برای یک آدم که سلامت حتی حیوانی هم داشته باشد و هنوز دیوانه نشده باشد راه دین بسیار راحت تر است و راه کفر تماماً زحمت و زجر وعذاب و جان کندن و سوختن است. پس فقط احمقها و دیوانهها به راه کفر میروند زیرا شاقّه ترین راه و روش زیستن را برمیگزینند. و احمق تر و دیوانه تر از اینها کسانی هستند که کافرانه زندگی میکنند و تظاهر به دین مینمایند یعنی منافقها.
و اما چرا بقول قرآن همواره اکثر مردمان به راه کفر و نفاق میروند؟ چرا اکثراً احمق و دیوانه اند و گوئی با خود عداوت دارند؟ آیا کافرانه زیستن خود عذاب نیست؟ عذاب چه صفتی در بشر است؟ عذاب بخل نسبت به دیگران! آنکه چشم دیدن سلامت وعزت و راحتی دیگران را نداشته باشد خودش هم نمیتواند زندگی راحتی بکند. و این مصداق سخن سعدی است که: بنی آدم اعضای یکدیگرند. در واقع بنی آدم از روح و جان و نفس واحده اند. کسی که سلامت و سعادت دیگران را نمیخواهد نمیتواند سعادت خود را بخواهد. پس بخل و حسد منشأ ذاتی کفر بشر است و لذا بقول قرآن آدم بخیل در واقع نسبت بخودش بخیل است. پس دین و ایمان و شرافت و سعادت بشر محصول مردم دوستی و عشق به مردم است و این اساس فطرت پیامبران خدا بوده است و شریعت و احکام دینی آنها محصول طبیعی این عشق بوده است. پس گوهرۀ دین و سعادت و عقل، همانا بشر دوستی و دیگر دوستی است و کمال دین و سعادت و عقل آن است که آدمیدیگران را بر خودش ترجیح دهد و این ذات نبوّت است. پس میبینیم که حماقت و جنون از شقاوت و بیرحمیبشر به دیگران است.
پس بیائیم دعا کنیم که: خدایا آتش بخل را از وجودمان برانداز!
منبع:دائرة المعارف عرفانی،جلددوم،فصل دوم،استاد علی اکبر خانجانی