شریعتی بدون اینکه کلامی دربارۀ حجاب بگوید ھمه را با حجاب کرد ولی اینک ربع قرن است که شبانه روز از حجاب می گویند وھمه بی حجاب شدند .
این آن حقیقتی است که باید فهم شود . ملاک آن کسی است که سخن می گوید .
بقول پیامبر اکرم (ص) کلام عالم بی عمل چون آبی بر سنگ خاراست و ھیچ نفوذی ندارد . آنچه که از دل برآید بر دل نشیند .
امر به معروف ونهی از منکری که برخاسته از " ارادۀ بقدرت " باشد حاصلی معکوس ببار می آورد .
واعظی که چون به خلوت می رود آن کار دیگر می کند بر بالای منبر فقط اشاعه ظلمت می کند حتی اگر منادی اسلام ناب محمدی باشد.
منبع از #کتاب_کند_و_کاوی_در_اصول جلد چهارم ص ۲۰ اثر #استاد_علی_اکبر_خانجانی
ماجرای وصیت نامه دکتر شریعتی
متأسفانه بسیاری ازالفاظ مقدس فرهنگ و هویت ما، لوث و واژگون شده اند از جمله واژۀ «مرید» و «مخلص». و می دانیم که این هر دو از اسماء الهی است. بگذریم. پیروان هر انسان حقّ پرست و عارفی، همواره به دو دسته تقسیم می شوند: مقلّد و مرید! گروه اوّل بخیلان و سلطه جویانند که می خواهند برای خود دکانی بر پا کنند و لذا به زودی با وجود مرجع خود به تضاد و عداوت می رسند. و این تبعیتی کافرانه است. در صدر اسلام فرق بین علی و عمر نسبت به پیامبر از همین بابت بوده است. علی یک مرید بود و عمر هم یک مقلّد. و امّا مرید در مرحله نخست دوستدار مراد و مرجع خویش است و او را برای خودش دوست می دارد و این محّبت است که تبعیتی قلبی و صادقانه پدید می آورد. ولی تقلید در همه عرصه ها باعث فساد است و فتنه ها می آفریند. مثل تقلید ما از غرب که موجب عداوت ما با غرب شده است. مقلدان دکتر شریعتی همان گروهکهایی بودند که به سودای سلطه بر مردم بر آمدند و جملگی رسوا و هلاک شدند و یا افرادی که به شیوه دیگر خواستند که خود شریعتی باشند و جای او را بگیرند که آنها هم به نوعی دگر رسوا شدند و نهایتاً حتّی اصول دین را هم انکار نموده و شریعتی را یک فریبکار و استعمارگر نامیدند و این غایت رسوایی آنها بود. در وادی دین و معرفت پدیده ای هولناکتر از تقلید نیست. کل فتنه های صدر اسلام و صدر انقلاب ما محصول تقلید از امام و شریعتی و دیگر مجاهدان و متفکران بزرگ بوده است. تقلید از یک مرجع موجب انکار آن مرجع می شود و این همان است که علی (ع) می فرمود که: از من تقلید مکنید که کافر می شوید. جاهلان می پندارند که با تقلید از الفاظ و آداب کسی می توانند به مقام وجودی آن فرد برسند و چون نمی رسند مرجع را فریبکار می نامند و با وی دشمن می شوند. تقلید ذاتاً برخاسته از کفر و انکار و بخل است.
از کتاب دائرةالمعارف عرفانی جلد سوم٬ فلسفه شخصیتها٬ اثر استاد علی اکبر خانجانی
هدایت، آل احمد، شریعتی
مثلث هویت مدرن ایرانی – اسلامی
دکتر شریعتی در مرگ نابهنگام جلال دچار چنان حزن و حیرتی شده بود که ھر گز ماقبل و مابعدش در وی مشاھده نشده بود. خود او عجب است که در میان استادان و معبودھایش ھرگز نامی از جلال نبرد در حالی که مرید راستین جلال و ادامه دھنده برحق راه او بود در عین حال که شدیداً به لحاظ عاطفه دینی بر مرادش اثر گذاشت و در ایمان عرفانیش به اسلام نقش تعیین کننده ایفا نمود .
جلال آل احمد در قلمرو سخن و ادب از صدیقین است و ھمطراز ھدایت و شریعتی و حائل و واصل بین این دو و دوست صمیمی ھر دو . براستی این سه نفر تشکیل دھنده مثلث فرھنگ نوین و خلاق ایران مدرن ھستند و جریان واحدی می باشند این سه تحصیل کرده غرب ولی بزرگترین نقّاد تمدن غرب ھستند و تنها به فرنگ رفته ای که غرب زده نشدند بلکه خویشتن خویش را یافتند .
این سه تن ، بانیان خود- شناسی ھویت ایرانی – اسلامی ما به زبان تحصیل کردگان ھستند . درباره صادق ھدایت از شریعتی سوال کردند که پس از سکوت طولانی گفت : «ھنوز خیلی زود است» آل احمد مرید ھدایت بود و شریعتی ھم مرید آل احمد . و این سه تنهایان قلمرو خود- شناسی ایرانی – اسلامی ھستند و لذا ھر سه جوان مرگ .
و اولی که بدعتگزار بود به دست خودش شهید شد و زخم این شهادت بر جگر ایرانیان ھنوز ھم می سوزد و کسی را ھم یارای دم برآوردن نیست که حتی او را به جرم این «گناه» لعن کند . آدمی ھنگامی که ھیچ شاھدی نداشته باشد خودش شاھد بر خود می شود و ھدایت رخ می دھد .
آل احمد شاید تنها کسی بود که با مرگ ھدایت از خواب بیدار شد و دید که به قول ھدایت در آخرین یادداشتش به آل احمد«ما رفتیم شما در زندگی نکبت بار خود بلولید .» و خود را از نکبت سوسیالیزم روسی نجات داد و از اینجا به بعد است که آل احمد است .
این سه بنیانگزار صمیمیت و صدق در عرصه اندیشه و قلم ایران نوین ھستند و به راستی پدران فرھنگ واقعه ای که منجر به انقلاب شد و حق این ھر سه در این انقلاب ادا نشد و لذا انقلاب ما از حقّش فاصله گرفت و نسبت به خودش دچار نفاق گردید و این ھمه بلا و مصیبت کشیده و می کشد .
منبع :استاد علی اکبر خانجانی - کتاب دائرةالمعارف عرفانی جلد سوم
عارف معاصراستاد علی اکبرخانجانی (که مسلما ادامه دهنده ی وتکمیل کننده راه و اهداف دکتر علی شریعتی است) را با بیش از170جلدکتاب که همگی بصورت رایگان دراینترنت منتشرشده اند روخدمتتا ن معرفی میکنم .
کتابها رو از کانال های زیر میتوانید بصورت رایگان دریافت کنید
https://t.me/zendegiorafa
https://t.me/khanjanyaudiobooks2
https://t.me/zenegiakharozamani/69
Telegram:
https://t.me/zendegiorafa
یا از برای دانلود مستقیم کلیه آثار کلیک کنید
یکی از کتابهای ایشان به نام رجعت شریعتی می باشد که در لینک بالا قابل دانلود هست:
عنوان کتاب :
51- رجعت شریعتی About Dr.a.shariati
(نظري بر هویت معنوي دکتر علی شریعتی)
مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی
تاریخ تألیف :1383 ه .ش
تعداد صفحه:103
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل ّاول:(«خودِ» شریعتی)
١ ـ نظری اجمالی
٢- اُمیّت
٣ ـ معبودھای شریعتی
۴ ـ تنھائی شریعتی
فصل ّدوم: (تزھا ، مکاشفات ، بدعت ھا)
١ ـ از خود ـ بیگانگی و خود ـ آگاھی
٢ ـ مذھب ضدّ مذھب
٣ ـ ایدئولوژی
۴ ـ شریعت عقلانی
فصل ّسوم :(شریعتی و انقلاب اسلامی ایران)
١ ـ زمینۀ جھانی انقلاب اسلامی
٢ ـتکنولوژیزم:ستون فقرات استکبار و قلب ابلیس
٣ ـ شریعتی و گروه ھای انقلابی
۴ ـ شریعتی و امام خمینی
فصل چھارم :(معّمای التقاط)
١ ـ تعریف التقاط
٢ ـ ماتریالیزم
٣ ـ مالکیّت دینی
۴ ـ میزان تشخیص
۵ ـ حکوت دینی
۶ ـ سکولاریزم
٧ ـ تأویل
٨ ـ تقلید
٩ ـ دروغ مصلحتی
١٠ـ حق شرک
١١ ـ تبدیل آیات
١٢ ـ و خلاصه
فصل پنجم: (اسلام منھای روحانیّت)
١ ـ سنّت وتقلید
٢ ـ شرک معیشتی
٣ ـ شرک معرفتی
۴ ـ ستون شرک
۵ ـ نتیجه
فصل ششم: (بی خودی شریعتی)
فصل ھفتم : (مرگ شریعتی)
فصل ھشتم: (شریعتی چه کرده است)
فصل نھم: (شریعتی ، شریعتی است)