زندگی اعتقادی یعنی زندگی وابسته به عقد که همان عهد و پیمان است و متکی به باوری باطنی و پایدار است. زندگی اعتقادی برخاسته از اعتقاد به زندگی به عنوان یک جریان ابدی است و لذا زندگی اعتقادی برخاسته از ایمان به حیات جاوید و زندگی بعد از مرگ میباشد.زندگی اعتقادی مولد اعتقاد به جاودانگیست و همه امور زندگی را جاوید میسازد، کسی که دارای یک زندگی اعتقادی است با هیچکس یا هیچ امری عهدی نمیبندد مگر اینکه متکی به اعتقاد به حیات جاوید باشد و لذا هر عقد و عهدی هم در این رابطه امری جاودانه است.لذا فقط کسی قابل اعتماد است که دارای یک زندگی اعتقادی باشد. اعتقاد به باورهای دنیوی و گذرا هرگز نمیتواند اساس رابطهای متعهد و قابل اعتماد و پایدار باشد زیرا امور دنیوی ناپایدارند و با هر واقعه و شرایط جدیدی باطل میشوند...انسان بدون اعتقاد به جاودانگی و زندگی اعتقادی، انسان بی اعتبار و بی وفا و خائن است و بیش از هر کسی بیاعتقاد و بیاعتماد و بیوفای به خودش به عنوان یک انسان میباشد...کسی که اعتقاد به زندگی جاوید ندارد و زندگی اش در عقد با آن نیست زنده نیست.🍀 دائرةالمعارف عرفانی جلد پنجم ص۲۵۹استاد علی اکبر خانجانیزندگی اعتقادی و اعتقاد به زندگی
زندگی اعتقادی یعنی زندگی وابسته به عقد که همان عهد و پیمان است و متکی به باوری باطنی و پایدار است. زندگی اعتقادی برخاسته از اعتقاد به زندگی به عنوان یک جریان ابدی است و لذا زندگی اعتقادی برخاسته از ایمان به حیات جاوید و زندگی بعد از مرگ میباشد.
زندگی اعتقادی مولد اعتقاد به جاودانگیست و همه امور زندگی را جاوید میسازد، کسی که دارای یک زندگی اعتقادی است با هیچکس یا هیچ امری عهدی نمیبندد مگر اینکه متکی به اعتقاد به حیات جاوید باشد و لذا هر عقد و عهدی هم در این رابطه امری جاودانه است.
لذا فقط کسی قابل اعتماد است که دارای یک زندگی اعتقادی باشد. اعتقاد به باورهای دنیوی و گذرا هرگز نمیتواند اساس رابطهای متعهد و قابل اعتماد و پایدار باشد زیرا امور دنیوی ناپایدارند و با هر واقعه و شرایط جدیدی باطل میشوند...
انسان بدون اعتقاد به جاودانگی و زندگی اعتقادی، انسان بی اعتبار و بی وفا و خائن است و بیش از هر کسی بیاعتقاد و بیاعتماد و بیوفای به خودش به عنوان یک انسان میباشد...
کسی که اعتقاد به زندگی جاوید ندارد و زندگی اش در عقد با آن نیست زنده نیست.
🍀 دائرةالمعارف عرفانی جلد پنجم ص۲۵۹
استاد علی اکبر خانجانی