بنیاد نشر آثار استاد علی اکبر خانجانی
بنیاد نشر آثار استاد علی اکبر خانجانی
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

سرّ الاسرار

کتاب سرالاسرار اثر استاد علی اکبر خانجانی مولف 179جلدکتاب
کتاب سرالاسرار اثر استاد علی اکبر خانجانی مولف 179جلدکتاب


عنوان کتاب : سرّ الاسرار

The Secret of Secrets

مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی

تاریخ تألیف : 1387 ه .ش

تعداد صفحه:64

فهرست مطالب

١ -کندوکاوی در ذات

٢ -افسانه غربت آدمی

٣ -بودِ نبود

۴ -اکنونیّت ، معرفت ، واقعیّت

۵ -آداب حضور قلبی

۶ -شرح لقاء

٧ -در وادی انتخاب

٨ -فلسفه سخن

٩ّ -سر چیست؟

١٠ -معّمای انسان مدرن

١١ -در وادی جذبه

١٢ّ -سر زناشوئی

١٣-سّر مسلمانی

١۴ -سر ھدایت و ضلالت

١۵ -سّر معرفت

١۶ّ -سر بلا – نعره خدا

١٧ّ -سر خداشناسی

١٨ّ -سر دیالکتیک

١٩ -آسمان وجود

٢٠ -فلسفه بدعت

٢١ -چرا دین اینقدر سخت است؟

برشهایی از این کتاب:

١-محمد(ص) می گوید که خداوند قبل از خلقت عالم در "عماء" بود. و عماء جائی بود که نه بالا داشت و نه پائین .

یعنی در بی جا بود در لامکان . یعنی نبود از منظری که آدمی وجود را می فھمد . ولی این نبودی برتر از بود ، بود .

این بوِد ماقبل از بود ، بود . این عرصۀ بی نیازی از وجود جمالی بود . اين ھمان " وجود در خویش " بود يعنی ذات محض بود . ولی اتفاقی افتاد و آن عشق بود . عشق آمد و آتش در لامکان زد و عدم را به وجد آورد تا بوجود بیاید و خود را جمال بخشد و کسی را عاشق بر جمال خویش نماید . و این سرآغاز خلقت است .

٢-خدا ، عاشق شد . عاشق بر چه ؟ کسی که نبود جز خودش . و خودش ھم که بی جمال بود . پس عشق چه بود ؟

این ھمان ذات عشق است بمعنای عشق به وجود آمدن . عشق به صاحب جمال شدن . عشق جمال ! و این معنای ذات عشق و عشق ذات خداست . عشق به ظھور ! " گنج نھانی بودم و به شور و عشق آمدم تا خود را عيان و معرفی کنم و لذا جھان را و انسان را آفریدم و انسان را به این امر گماشتم . "

٣-پس عشق ریشه در لامکان و قدمت ازلی ماقبل از ھستی صوری دارد ولی عشق به صورت بخشیدن است .

۴-خداوند در " عماء " ھمچون یک ایدۀ مطلق بود ، ذھن محض بود بدون اینکه در جمجمه ای باشد . شوری بود و وجدی بدون آنکه در سینه ای باشد . پس عماء ھمان بوِد نبود است .

۵-خدا در قبل از خلقت یک احساسِ محضِ بودن بود . برای درک این وضع از وجود می توان چشمها را بست و تلاش کرد که جھان ھستی را و نیز ھیکل خود را و کل گذشته و آینده را در ذھن و احساس خود زدود و زمان و مکان را فراموش کرد . اینک آنچه که باقی می ماند وجود محض یا احساس و ایدهٔ محض از ھستی است احساس وجود مطلق است و حال و اکنونیت محض است . این وضع شباهتی دارد به وجود خدا در عماء در عرصۀ قبل از خلقت . این ھمان عماء انسان است . در این حالت آدمی بسیار به خداوند ازل و به ذات ھو ، نزدیک است .

۶-تفاوت بین عدم و عماء اینست که عدم نه وجود دارد و نه می داند که وجود ندارد . ولی عماء وجود ندارد ولی می داند که وجود ندارد . اين معنای خدا در عرصۀ عماء یعنی قبل از خلق مکان و زمان و زمین است . در اینجا وجود چیزی مترادف با احساس محض بودن است و ھمین . اين وجود محض است‌ و فرقش از موجود می باشد .

خدا در ازل ، وجود محض بود ، بودن مطلق !

٧-آدمی اگر بتواند کل گذشته و تصورات آینده خود را از یاد ببرد و چشمانش را بھم نھد و تولید ھیچ ایده و احساسی ھم نکند وضعی در عماء را می تواند درک کند .

٨-نزدیک شدن به قلمرو عماء ھمان نزدیک شدن به ذات و یگانگی و بی نیازی و بی تائی و جاودانگی است.

٩-این ھمان حالی است که در استغراق و خلسۀ عارفانه و یا در حالات یوگا کمابیش حاصل می آید که البته درجات دارد که غایتش مقام اتّحاد با ھستی است و حضور در محضر خداوند .

و این تجربه و درک بوِد نبود است‌ که حسی ترین تجربه از توحید و مقام فناست .

١٠-به بیان دیگر "عماء" و ھستِی عمائی ھمان خودآگاھی عدمی است بدین معنا که عدم آگاه است که نیست . و این نطفۀ ھستی و سرآغاز وجود و مرز بین بود و نبود است یعنی بوِد نبود ! ایده و حسّ وجود در عدم

استاد علی اکبر خانجانی

📚سرالاسرار ص۴

...

7-آدمی اگر بتواند کل گذشته و تصوّرات آینده خود را از یاد ببرد و چشمانش را بهم نهد و تولید هیچ ایده و احساسی هم نکند وضعی در عماء را می تواند درک کند.

***

23-نیاز عدم به وجود آمدن و موجود شدن و صاحب جمال گشتن و خود را تماشا کردن.

این همان گوهره عشق است ،عشق به آفرینش خویشتن و کسی که خود را به او بنمایاند و در او خود را تماشا کند.

این کل داستان خلقت است.

**

30-آری انسان نشانه پیروزی عشق مذکور خداست و خود را در مخلصین و عشاق خود ،به نظاره نشسته است.

و خلق کل کائنات برای چنین رویاروئی بوده است.

مومنانی که دارای پیر و امامی زنده هستند

در دستیابی به این حضور راه و روشی بس آسانتر دارند

و آن ارادت و اطاعت از پیر است و

جمال و یاد پیر را بر سر نماز در مقابل روی خود و در دل حاضر ساختن

و از این طریق وسواس شیاطین و ناس و خیالات واهی را از ذهن و دل زدودن.

در اینجا امام به مثابه سپر بلای رسوخ شیاطین به نفس مومن است

و امام همچون شمشیری که رخنه شیاطین را بر نفس مانع می شود

و از دل مومن بیرون می سازد.

و اینست که رسول اکرم می فرماید که بی امام را صلوه نیست.

منبع:کتاب سرالاسرار،صفحه 16اثر استاد علی اکبر خانجانی

...

9-خداوند عالم هستی و انسان را از عدم آفریده و می گوید

که می خواهم جاودانه باشی و کل هستی هم خانه شخصی تو باشد

فقط کارهایی را که من میگویم گوش بده و انجام بده و کل زحمات تو همین چندسال عمری است که در عالم خاک هستی.

آیا در قیاس با حیات جاوید ارزش کارکردن ندارد؟

منبع : کتاب سرالاسرار صفحه 64اثر استاد علی اکبر خانجانی

دانلود این کتاب بهمراه 178جلدکتاب دیگر از همین مولف از لینک زیر:

www.khanjany.org


جاودانهعالم هستی
#بنیاد نشر آثار استاد علی اکبر خانجانی:آخرالزمان# قیامت# امام زمان# معراج#عرفان #عرفان اسلامی #عرفان شیعی # وحدت وجود# معرفت شناسی#منجی موعود#منجی آخرالزمان#
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید