تفاوت شعار و ادعا با حقیقت نفسانی
۱۷۶- امروزه بسیاری از اهالی نوپای معرفت، شعار و ادعا و بایدها را با
هستی و واقعیت نفسانی اشتباه می گیرند.
مثلا می پندارند همین که بدانند و بخوانند که ذات "من" ، هوست پس لابد مظهر هويت الهی شده اند در حالیکه فاصله وجودی از من تا هو در جان آدمی کل راه سیر و سلوک عرفانی و جهاد في الله در جریان همه عمر یک سالک مؤمن است.
این نوع افراد یا بسیار ساده لوح هستند و یا شیاد!
این همان تصور و توهمی است که موجب شده بسیاری از مطالعه کنندگان معارف وحدت وجودی بخود این اجازه را بدهند که دین و حدود الهی و شریعت را زیر پا نهند و تقوا را مزاحم توحید پندارند.
این یک توهم شیطانی است که اینهمه عرفانهای دجالی ببار آورده است که بواسطه معارف الهی با خود خدا در ستیزند!
۱۷۷. مسئله اصلی اینست که عمده مردمان می پندارند که حکمت و معرفت همان اخبار و اطلاعات حکمی-عرفانی است و
هر که این اخبار و اطلاعات را بداند یا بخواند، حکیم و عارف شده است.
بزرگترین آفت و ضلالت ناشی از معارف وحدت وجودی در عامه مردمان از این بابت است.
مسئله اینست که از شنیدن تا فهمیدن، از فهمیدن تا دیدن و از دیدن تا تحقق وجودی هر حقیقتی، از زمین تا آسمان فاصله است: اخبار عرفانی، درک عرفانی، شهود عرفانی و تحقق عرفانی در جان آدمی هر یک واقعه ای دگر است.
بسیاری از مردمان این معارف را می شنوند یا می خوانند بدون آنکه حقيقتأ شنیده یا فهمیده باشند و حداکثر چند تا شعار و جمله قصار را حفظ می کنند جهت توجيه جهالتها و ضلالتهای خود به همين دليل شاهدیم که
بریده های شعارگونه و شاعرانه این معارف ناب الهی در نزد افراد و گروههای تبهکار و گانگستر و قاچاقچی جهت تقديس مفاسد و جنایات بکار می آید و این سنتی کهن است که از تشکیلات فراماسونری تا فرقه های شبه درویشی در سراسر جهان از این کاربری شیطانی برخوردارند.
این جریانات زمینه های تاریخی شیطان پرستی هستند. از آنجا که ابلیس دشمن قسم خورده و رسالت يافته ای از جانب خداست تا انسان را در جهت وصول فطرت الهی خود بیازماید و نالايقان و جاهلان و بازیگران و مشرکان را رسوا و تنبیه کند این معارف وحدت وجودی و فطری بیش از هر حکمت و معرفت و علم و شریعت و مذهب دیگری به وسوسه ها و ابتلائات شیطانی نزدیک است: "اگر نبود که مؤمنان را از غير مؤمنان تفکیک نمائيم شيطان امکان دسترسی به بشر را نميداشت." قرآن-
تفکیک مؤمن از غير مؤمن یعنی
تفکیک کسانی که براستی بر یگانگی فطرت خدا و بشر ایمان دارند و زندگیشان تماما متعهد به این حق عظیم است از کسانی که این حقیقت را بخدمت بازیهای کافرانه و بولهوسانه خود گرفته اند و عاليترين حقایق وجود را به مکر و بازی و تبهکاریهای خود آلوده اند تا غرایز حیوانی و امیال استکباری خود را ارضاء کنند که دسته دوم بازیچه شیطان می شوند به امر خدا!
و عاقبت رسوا و هلاک می گردند و دست از این معارف می کشند.
--------------------
برگرفته از کتاب : فطرت خدا و فطرت بشر،اثر استاد علی اکبر خانجانی
صفحه : ۳۱
تاریخ تالیف کتاب: ۱۳۹۴
**