آنکه عشق را نمیشناسد خدا را نمیشناسد. اگر میگوییم ھمهچیز در این جھان، انسانی است و ماھیت و صورت انسانی دارد بدان معنا است که ھر چیزی محل ظھور جمال خدا است. و این معنای عشق است.
نگاہ عاشقانه به عالم و آدم یعنی نگاھی که در جستجوی جمال حق و دیدار با خدا است. و آنکه در مردمِ پست و زشتخوی این نگاہ را باور دارد و برایش تلاش میکند تا فطرت الھی آنھا را بیدار کند، عشق خالصانهتری برای دیدار با خدا دارد و لیاقت برتری جھت لقاءالله دارد. معراج محمدی حاصل چنین تلاشی است: عشق به ضد خداییترین انسانھا!
دین محمد، دین شناخت جمال خدا در بشر است و لذا تماماً دین عشق است و لذا این دین فقط در عشق عرفانی استمرار مییابد و لاغیر.
از پی دیدن رخات ھمچو صبا فتادہام
خانه به خانه در به در، کوچه به کوچه کو به کو
(استاد علی اکبر خانجانی، زندگینامهی ماورای طبیعی من، فصل 42 - خوابهای بیداری من)