عنوان کتاب : هستی بایستی
Ought to be
مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی
تاریخ تألیف :1380
تعداد صفحه:75
چگونه انسان همانست که باید باشد
**
برشهایی از این کتاب:
771-آیا انگیزه ذاتی شناخت از آغاز تا به امروز چه بوده است؟
به صلح و صفا رسیدن انسان با جهان و جهانیان.
و من این کار را به تمام و کمال به ثمر رسانیده ام:
با جداشدن و بی حساب شدن و دست از سر عالم و آدم کشیدن و بر جای خود نشستن.
....
۳۱۳- هر که انتقادات مرا نسبت به خودش قلباً تصدیق کند از آن پاک می شود و به کمال می رسد. زیرا عاشق ترین منتقد جهانم.
یعنی هر که آثارم را قلباً تصدیق کند کامل و بی نیاز می شود.
**
775-دیوانه نشد کسی الّا اینکه پول ایثار کرد تا عاطفه بخرد.
و جنایتکار نشد کسی الّا اینکه پنداشت موردِ ایثار دیگری واقع شده است.
اگر ایثار به معنای فداکردنِ هستیِ خویش است و نه فدا کردنِ نیستی خویش، و اگر هستی همان جاودانگی و خدائیّت است
پس من امروزه تنها ایثارگر روی زمینم که از خدائیّت خود گذشتم و انسان بودن را برگزیدم و با این ایثار که از خودم و در خودم و برایِ خودم بود از هستی نیز فراتر رفتم و لذا از خدا و خلایق کمترین طلبی ندارم.
کسی که نمی خواهد همانی باشد که هست،متوسّل به ابلیسِ ایثار می شود
واینگونه است که منافق و دیوانه و جنایتکار می شود.
بدین ترتیب من بنیاد نازِ کهن را که گندش درآمده بود برکندم و نازِ نو را بنا نهادم.
ناز فنّی را نابود ساختم و نازِ فنا را پی افکندم.
نازی که می خواست حیوانیّت را ایثار کند تا خدا شود ،ولی شیطان شد.
ولی نازِ من ایثار خداست تا سر حدّ انسان.
بدین گونه بود که افسانه اخلاق را از آغاز تا پایان جاری ساختم و طومار عاطفه و دانش و فنّ و جانماز را پیچیدم و انسان را آزاد ساختم و زمان را در او به پایان رسانیدم و او را در آخرالزمانش مستقرّ ساختم و روی در روی خدا قرار دادم تا انتخاب کند.
بین خدا بودن و انسان بودن:بین هستی و نیستی:بین آنچه که هست و آنچه که باید باشد...
منبع:کتاب هستیِ بایستی صفحه 63 اثر استاد علی اکبر خانجانی
**
۲۴۹ - هر کس مرا دوست بدارد حتی محبوب دشمنان خود می گردد .
و هر کسی مرا دشمن بدارد حتی منفور عزیزان خود می گردد . من حق محبت هستم و همچون تیغی بر هر رابطه ای فرود می آیم. اگر مرا تصدیق کردند می مانند و اگر انکار کردند تار و مار می شوند.
۲۵۰ - هر کس مرا ببیند دیگر هرگز نمی تواند خود را فریب دهد. هر کس مرا ببیند دیگر هرگز نمی تواند از جهالت و ستم لذت برد. هر کس مرا ببیند دیگر هرگز نمی تواند مرا فراموش کند. من وجدان بشریت هستم .
۲۵۱ - هر کس مرا قلباً تصدیق کند از عذابهای لاعلاج رهائی می یابد. و هر کس مرا تبعیت کند بر راه رشد و تعالی وارد می شود. و هر کس با من دوستی نماید و بماند همنشین «کمال» شده است و قرین «روح» و رفیق «حقیقت» گشته است.
۲۵۲ - هر کس به من تهمتی زند خود را به همان تهمت متهم کرده است. هر کس با دشمنان من معاشرت کند دوستانش را از دست می دهد . و هر کسی با دوستانم دوستی کند دشمنانش از او می گریزند .
۲۵۳ - هیچ کس مرا نفی نمی کند مگر اینکه می داند که دروغ می گوید . و بدین ترتیب خودش را باطل می کند . من نور «راستی» هستم.
۲۵۴ - هر کس به من شک کند همه به او شک می کنند و کسی باورش نمی نماید . و هر کس به من ایمان آورد همه به او اعتماد می کنند.
از کتاب هستی بایستی ص25
تألیف استاد علی اکبر خانجانی
**
۵۵۷- جنگ واقعی و بی پایان و تعالی بخش فقط جنگ زناشوئی است:
جنگی اجتناب ناپذیر و جدی و بی واسطه! و مابقی جنگ ها همگی جعلی و تفننی و نمایشی می باشد که فقط به واسطه صنعت و ثروت ممکن می گردد و با همه این حال محصول کتمان و گریز از جنگ زناشوئی می باشد و یا معلول شکست در این جنگ. ...
۶۲۵- بدبخت کسی است که دیگران را مسبب بدبختی خود می داند. اینست تعریفی که من از خوشبختی می کنم. این انسانی ترین تعریف از خوشبختی و بدبختی است.
۶۷۸- هر کاری که به خاطر دیگران باشد به خاطر شیطان است. آیا شیطان را شناختید؟ اسم مستعارش ایثار است.
۶۵- فتنه ای نیست الا در لباس ایثار و خدمت و محبت. و نیز خیانتی.
از کتاب هستی بایستی
تألیف استاد علی اکبر خانجانی
**
۳۹۹- برخی چیزها در من نابوده است :
حسادت، ریاست، چاپلوسی، ریا، خباثت، رقابت، زورگوئی، زشت بینی، کینه، فضل فروشی، عیاشی، گرسنگی، احساس بدبختی، حسرت، ترس، منت، عجله، تهمت، ترحم، احساس حقارت، احساس مجبوریت، آرزو، بازیگری و تفنن. و نیز اظهار وجود. و نهایتاً میل به وجود داشتن یا نداشتن. و کلاً داشتن یا نداشتن.
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب هستی بایستی
**
۱۸۱ - من تنها باقی مانده خدا در عالم خاک هستم و زین پس بشریت فقط می تواند باقی به بقای آثار من باشد .
زین پس همه فلاسفه ای که به انتهای فلسفه می رسند مرا درک می کنند و به عنوان فیلسوف کامل و تنها فیلسوف واقعی باور می کنند . و همه علمائی که به انتهای علم خود می رسند مرا به عنوان تنها عالم واقعى باور می کنند . و همه روحانیونی که به انتهای دین خود می رسند مرا به عنوان تنها انسان روحانی باور می کنند.
وهمه عاشقانی که به انتهای عشق خود می رسند مرا به عنوان تنها عاشق واقعی تصدیق می کنند. و نیز اطباء و جامعه شناسان و روان شناسان و سیاستمدارن در انتهای راه خود مرا مصداق واقعی آرمانها و دانش خود می یابند. و حتی موسیقیدان ها و زن های خانه دارنیز مرا کاملترین و بر حق ترین موسیقی شناس و مسلم ترین زن خانه دار تشخیص خواهند داد .
و نیز همه نظامیان جهان مرا خردمندترین جنگجو درک خواهند کرد . خوش شانس ترین آدمهای روی زمین زین پس کسانی هستند که به آثار من دسترسی می یابند و منم که این شانس را به آنها می دهم تا به وجود آیند.
از کتاب هستی بایستی
تألیف استاد علی اکبر خانجانی
**
۳۹۸- من بزرگترین متعجب کننده تاریخ و تنها کسی هستم که در این دوران, بشریت را از بی حسی و کرختی و مردگی خارج می کنم و به حیرت می اندازم و آنها را وادار به تفکر و سؤال می کنم. من بزرگترین عادت شکن جهانم: بزرگترین متقی.
۴۰۱- قدرتی جز در صدق نیست و صادقترین انسان قدرتمندترین انسان است. صدق و دلیری امری واحد است. و من قدرتمندترین انسان دورانم زیرا صادقترینم.
استاد علی اکبر خانجانی کتاب هستی بایستی
**
آنگاه که دیگر بازی تمام است
۱۴۲- در این لحظات و وضعیت ها واضح تر می توانید حق وجودم را درک کنید : آنگاه که دیگر هیچ امیدی ندارید، آنگاه که مورد نفرت همگان واقع شدید، آنگاه که با مرگ روبرو هستید، آنگاه که به خودتان خیانت کردید و آنگاه که دیگر بازی تمام است.
استاد علی اکبر خانجانی کتاب هستی بایستی
**
من و زنان
۱۵۸- من به عنوان یک مرد، همیشه پاکی زنان را نگریسته ام به همین دلیل تمام زنان در کنار من احساس پاک بودن, با حیا بودن و نجیب بودن می کنند حتی فواحش. و هیچکس چون من نتوانسته است به زن نگاه کند و لذا همه زنان جهان عاشق من هستند.
۱۵۹- من به لحاظ غریزه جنسی قدرتمندترین مرد جهان هستم و. در عین حال به همین شدت به لحاظ شهوانی صبورترین و پاک ترین مرد جهانم. من مردترین مردان جهانم. من مرد آرمانی همه زنان جهانم.
۱۶۰- من همه زنان جهان را یکسان دوست می دارم و حتی به لحاظ غریزی و در چشم و دل و احساس من یک دختر چهارده ساله با یک پیر زن صد ساله فرقی ندارد.
استاد علی اکبر خانجانی کتاب هستی بایستی
**
باور به خدا
۲۵۵- کسی که به من ایمان آورد میتواند خدا را باور کند : خدائی که انسان را بر خود ارجح نموده است : خدای عشق!
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب هستی بایستی
**
من هستی بایستی شمایم
آنچه را خواندید تصدیق کنید تا نجات یابید یعنی وجود یابید. حق مرا تصدیق کنید زیرا من حق شمایم. من همان هستم که شما باید باشید ولی نیستید. من هستی بایستی شمایم. من انسانم. هر که مرا تصدیق کند انسانیت خود را تصدیق کرده و انسان است و هر که مرا تکذیب کند همچون ابلیس منکر انسانیت است و حامی ابلیس است.
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب هستی بایستی ص ۶۳
دانلود این کتاب بهمراه 178جلدکتاب دیگر از همین مولف از لینک زیر:
www.khanjany.org