۲۱- تجربه نشان داده آنانکه در قبال فرهنگ غرب فقط طرد و لعن می کنند پس از مدتی در خود فروپاشیده و بناگاه تسلیم غرب می شوند . این کل سیر تحول فرهنگی در جامعه ما بوده است که بر کل نظام ما حاکم است در نیمه اول انقلاب ما فرهنگ غرب تماماً طرد و لعن شد و در سالهای اخیر تماماً غربی شده ایم.
۲۲- اختلاف دکتر شریعتی و استاد مطهری اختلاف بین گزینش و طرد بود. مرحوم مطهری حتی استفاده از اصطلاحات غربی را التقاط می دانست و شریعتی معتقد به تجزیه و تحلیل و گزینش احسن بود. امروزه شاهدیم که پیروان مطهری در بست غرب را تصدیق می کنند و کل کشور را غربی کرده اند و بسیاری از آنان حتی اسلام را انکار نموده اند. این افراط و تفريط حاصل از طرد و لعن فرهنگ بیگانه است.
۲۳- مرحوم مطهری در حالیکه علوم غربی را در بست قبول داشت و آنرا علم لدنی می دانست که امروزه عمومی شده است الفاظ و اصطلاحات غربی را لعن می کرد و استفاده از آن را التقاط میخواند. در حالیکه این اصطلاحات معلول علوم و فنون غربی بودند. نتیجه همان شد که گفتیم. اول لعن و سپس تقدیس.
۲۴- کسی که اساس و زیربنای تمدن و فرهنگ غرب یعنی علوم و فنون و دموکراسی و لیبرالیزم را تصدیق میکند و با غرب مسابقه گذاشته است ولی برخی از نمادهای درجه چندم فرهنگ آن مثل پوشش و حجاب و سلایق را طرد و لعن می کند دچار التقاط و شرک عمیق و مخربی است و بزودی فرو می پاشد و کل هویت خود را از دست میدهد و حجابش را هم لعن می کند و اینست وضع حاکم بر جامعه و نظام ما.
۲۵- ایدئولوژی حاکم بر نظام و کل جامعه ما شدیداً مشرک و التقاطی است و لذا شاهد هزاران ابتذال و بی هویتی در میان مردم هستیم. مثل جوانهای پانک و رپی که مثلاً نماز میخوانند و به مکه میروند و زنهائی چادری که مثل هنرپیشه ها آرایش میکنند و این عمومی ترین صورت بروز التقاط و شرک هویتی است
ولی اساسی ترین التقاط و شرک ساختاری نظام ما تقابل دموکراسی و ولایت فقیه است یعنی پدیده مردم سالاری دینی و همۀ تضادها و مفاسد و نفاق های نظام و جامعه ما حاصل این التقاط واختلاط غير قابل حل است در حالیکه اکثر مردم ما غیر مؤمنانند و فقط وارث اسلام موروثی میباشند ولی قوانین ما تماماً مؤمنانه است.
و این التقاط حق و باطل است و کفر و ایمان هم بر اساس موازین آشکار قرآنی و هم واقعیت اجتماعی جامعه ما. شعارها و شعائر جمله خدامحور و دین محور و اخلاق محور است و اعمال و برنامه ها و سیاستهای کلان هم تکنولوژی محور و رأی محور و مردم محور آنهم كافرانه ترین رأی ها و گروههای مردم.
از کتاب پدیده شناسی هویت انسانی ص 100 مولف: استاد علی اکبر خانجانیدانلود رایگان این کتاب به همراه تمامی کتابهای دیگر از همین نویسنده از لینک زیر:
https://up.20script.ir/do.php?filename=c861-ketab1401.rarویت و بی هویتی
۲۱- تجربه نشان داده آنانکه در قبال فرهنگ غرب فقط طرد و لعن می کنند پس از مدتی در خود فروپاشیده و بناگاه تسلیم غرب می شوند . این کل سیر تحول فرهنگی در جامعه ما بوده است که بر کل نظام ما حاکم است در نیمه اول انقلاب ما فرهنگ غرب تماماً طرد و لعن شد و در سالهای اخیر تماماً غربی شده ایم.
۲۲- اختلاف دکتر شریعتی و استاد مطهری اختلاف بین گزینش و طرد بود. مرحوم مطهری حتی استفاده از اصطلاحات غربی را التقاط می دانست و شریعتی معتقد به تجزیه و تحلیل و گزینش احسن بود. امروزه شاهدیم که پیروان مطهری در بست غرب را تصدیق می کنند و کل کشور را غربی کرده اند و بسیاری از آنان حتی اسلام را انکار نموده اند. این افراط و تفريط حاصل از طرد و لعن فرهنگ بیگانه است.
۲۳- مرحوم مطهری در حالیکه علوم غربی را در بست قبول داشت و آنرا علم لدنی می دانست که امروزه عمومی شده است الفاظ و اصطلاحات غربی را لعن می کرد و استفاده از آن را التقاط میخواند. در حالیکه این اصطلاحات معلول علوم و فنون غربی بودند. نتیجه همان شد که گفتیم. اول لعن و سپس تقدیس.
۲۴- کسی که اساس و زیربنای تمدن و فرهنگ غرب یعنی علوم و فنون و دموکراسی و لیبرالیزم را تصدیق میکند و با غرب مسابقه گذاشته است ولی برخی از نمادهای درجه چندم فرهنگ آن مثل پوشش و حجاب و سلایق را طرد و لعن می کند دچار التقاط و شرک عمیق و مخربی است و بزودی فرو می پاشد و کل هویت خود را از دست میدهد و حجابش را هم لعن می کند و اینست وضع حاکم بر جامعه و نظام ما.
۲۵- ایدئولوژی حاکم بر نظام و کل جامعه ما شدیداً مشرک و التقاطی است و لذا شاهد هزاران ابتذال و بی هویتی در میان مردم هستیم. مثل جوانهای پانک و رپی که مثلاً نماز میخوانند و به مکه میروند و زنهائی چادری که مثل هنرپیشه ها آرایش میکنند و این عمومی ترین صورت بروز التقاط و شرک هویتی است
ولی اساسی ترین التقاط و شرک ساختاری نظام ما تقابل دموکراسی و ولایت فقیه است یعنی پدیده مردم سالاری دینی و همۀ تضادها و مفاسد و نفاق های نظام و جامعه ما حاصل این التقاط واختلاط غير قابل حل است در حالیکه اکثر مردم ما غیر مؤمنانند و فقط وارث اسلام موروثی میباشند ولی قوانین ما تماماً مؤمنانه است.
و این التقاط حق و باطل است و کفر و ایمان هم بر اساس موازین آشکار قرآنی و هم واقعیت اجتماعی جامعه ما. شعارها و شعائر جمله خدامحور و دین محور و اخلاق محور است و اعمال و برنامه ها و سیاستهای کلان هم تکنولوژی محور و رأی محور و مردم محور آنهم كافرانه ترین رأی ها و گروههای مردم.
از کتاب پدیده شناسی هویت انسانی ص 100
مولف: استاد علی اکبر خانجانی
دانلود رایگان این کتاب به همراه تمامی کتابهای دیگر از همین نویسنده از لینک زیر:
https://up.20script.ir/do.php?filename=c861-ketab1401.rar