AliRezaEFY.ir
AliRezaEFY.ir
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

معرفی کتاب "بنویس تا اتفاق بیافتد"

هنوز در شک هستم که وقتی می‌خواهم کتابی را معرفی کنم اول از بدی‌هایش بنویسم یا از خوبی‌هایش؛ فکر می‌کنم اول نقد کردن و بعد از مزایا گفتن بتواند بهتر خواننده را برای انتخاب مناسب کمک کند.


کتاب "بنویس تا اتفاق بیافتد" همانطور که از اسمش مشخص است، از شما می‌خواهد که تمام آنچه را که دوست دارید برایتان اتفاق بیافتد را بنویسید، و بر روی کاغذ بیاورید. یعنی به صورت آگاهانه مسیر و اهدافی که در زندگی می‌خواهید را مشخص کنید. این کتاب مجموعه‌ای از راه‌حل‌هایی برای نوشتن اهداف را نشان می‌دهد. بعد از ارائه راه‌حل، داستان واقعی که برای یک فرد با عمل کردن به این روش رخ داده است را تعریف می‌کند. افرادی که ناخودآگاه یا با توصیه یک نفر از این روش‌ استفاده کرده‌اند و به مقصود و هدف خود رسیده‌اند. این داستان‌ها باعث می‌شود که روشی که بیان شده است را خیلی بهتر درک کنیم و البته از خسته شدن به هنگام مطالعه کتاب هم جلوگیری به عمل می‌آورد.

این کتاب در مورد معجزه‌ی نوشتن صحبت می‌کند. با خواندن این کتاب، این احساس در شما به وجود می‌آید که نوشتن در مورد هرچیزی می‌تواند به رسیدن به آن ختم شود. اینکه فقط جنبه‌های مثبت نوشتن و رسیدن به هدف را ارائه می‌دهد. درمورد اینکه این روش شاید موثر واقع نشود هیچ صحبتی نمی‌کند. کتابی که فقط جنبه‌های مثبت را نشان دهد از نظر من کتاب مناسبی نیست، چون در حال پنهان کردن واقعیت است. این کتاب از داستان‌هایی می‌گوید که به موفقیت ختم شده‌اند، چه بسا داستان‌های زیادی باشند که به موفقیت ختم نشده‌اند. درست است که مثبت اندیشی می‌تواند به ما در زندگی بسیار کمک کند و باعث پیشرفت ما شود، ولی ندیدن واقعیت و شکست‌ها می‌تواند ضربات مهلک و جبران ناپذیری را به ما وارد کند. وقتی ما با اطمینان صددرصدی از یک روش استفاده کنیم در صورت عدم موفقیت می‌تواند آثار بدی بر ما بجا بگذارد و ما را کامل ناامید از هر روشی کند. در آخرین فصل و در بخش کوتاهی درمورد عدم موفقیت و قبول شکست صحبت شده است. حتی در این بخش هم باز شکست را قبول نکرده است و آن را موفقیتی دیده است که ما با زاویه مناسب به آن نگاه نکرده‌ایم. نویسنده در این فصل هم قبول نکرده است که روش‌هایی که معرفی کرده، ممکن است با شکست مواجه شود. و همچنان به موفقیت این روش‌ها اعتقاد دارد.

باتوجه به تمامی این نقدها، این کتاب ارزش خواندن را دارد. اولین جنبه مثبت این کتاب این است که شما را ترغیب به نوشتن می‌کند. با نوشتن، شما از آنچه که می‌خواهید بدست بیاورید، آگاه می‌شوید. افکار تا وقتی در ذهن هستند قابلیت پر و بال گرفتن ندارند. نوشتن باعث یادآوری آرزوها و اهداف می‌شود. وقتی شما اهداف خود رامی‌نویسید، در معرض دید قرار می‌گیرند و راه برای رسیدن به آن‌ها هموار می‌شود. برای درک بهتر یک پارگراف از کتاب را با هم مرور می‌کنیم. "اگر قبلاً هرگز یک موتور هوندا نداشته‌اید و حالا یک هوندای آبی خریده‌اید، ناگهان هونداهای آبی را در تمام شهر می‌بینید. شاید بپرسید این همه هوندای آبی از کجا آمده‌اند؟ اما آنها همیشه بودند؛ فقط شما توجهی به آن‌ها نداشتید. روی کاغذ آوردن یک هدف مثل خریدن یک موتور هندای آبی است؛ این کار باعث نصب فیلتری می‌شود که باعث می‌شود نسبت به برخی چیزها در محیط پیرامون خود هوشیار شوید. نوشتن باعث فعال شدن دستگاه فعال‌ساز شبکه‌ای می‌شود که به نوبه خود پیامی خاص را در قشر مخ می‌فرستد: (بیدار شو! حواست را جمع کن! این جز خاص را در نظر بگیر) وقتی هدفی را می‌نویسید، مغز شما اضافه کاری می‌کند و به شما برای رسیدن به آن کمک می‌کند و شما را نسبت به نشانه‌ها و علائمی هوشیار می‌کند که مثل هوندا آبی‌ رنگ همیشه جلوی چشم شما بودند." برای بهتر درک کردن محرک شبکه‌ای که با نوشتن آرزو فعال می‌شود، به پارگراف زیر از کتاب توجه کنید. "قوی‌ترین و آشناترین مورد از کار سیستم محرک شبکه‌ای، تجربه‌ای است که همه‌ی ما داشته‌ایم. در اتاق شلوغی هستید و صدای جمعیت نمی‌گذارد صحبت‌های فردی که با وی در حال گفت و گو هستید بشنوید. ناگهان یک نفر از طرف دیگر اتاق ظاهر می‌شود و اسم شما را به زبان می‌آورد. آن یک کلمه از میان دریای سر و صدا عبور می‌کند، و گوش‌های شما ناگهان تیز می‌شود. سر خود را به سوی گوینده می‌چرخانید تا بقیه حرف‌های او را درمورد خودتان بشنوید. آیا خبرهای خوبی دارد؟ و آماده‌اید که دربرابر خبرهای بد از خودتان دفاع کنید. این نمونه بارزی از مکانیسم نظارتی شما، یا دستگاه فعال‌ساز شبکه‌ای شما در عمل است. شما فوراً روی چیز خاصی که برایتان مفید است متمرکز می‌شوید"

تا اینجا فقط درمورد نوشتن صحبت کردیم. این کتاب بعد از توضیح دادن فواید نوشتن، شروع به ارائه انواع روش‌های نوشتن می‌کند. روش‌هایی متفاوت از دیگری که هر کدام مسیر را برای رسیدن به هدف‌های مختلف هموار می‌کند. در ابتدا ما در می‌یابیم که باید بنویسیم، ولی چگونه نوشتن به اندازه خود نوشتن اهمیت دارد. اینکه اهداف و آرزوهای خود را چگونه بر روی کاغذ بیاوریم تا بتوانیم بهترین و مفیدترین برداشت را از آن داشته باشیم. نوشتن مانند کاشتن بذر می‌باشد و چگونه نوشتن مانند آبیاری و پرورش آن می‌باشد، که در بدست آوردن محصول نهایی می‌تواند تاثیر بسزایی داشته باشد. این کتاب انواع روش‌های نوشتن را ارائه و درمورد هرکدام مفصل توضیح می‌دهد.

در آخر پیشنهاد می‌کنم اگر واقعاً دوست دارید آگاهانه زندگی کنید و زندگی خود را از حالت خودکار (اتوپایلوت) خارج کنید، حتماً مطالعه این کتاب را در دستور کار قرار دهید.



بنویس تا اتفاق بیافتدنوشتنروانشناسیهدفمعرفی کتاب
من علیرضا هستم. تصمیم گرفتم نوشته‌هایم رو با شما به اشتراک بگذارم، و از نظرات و انتقادات شما بهره لازم و کافی رو برای بهتر شدن خودم ببرم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید