در این مقاله نمیخوام جدول مقایسهای خشک یا حرفهای تکراری بزنم. اینجا قراره تجربهی واقعی خودم رو از کار با چند مدل معروف هوش مصنوعی متنی باهاتون به اشتراک بذارم. تجربهای که حاصل ساعتها کار، آزمون و خطا، و بررسی عملکرد این مدلها در شرایط واقعی بوده.
ChatGPT بیشتر از بقیه مدلها به مرور زمان از خود کاربر یاد میگیره. یعنی هر چی بیشتر باهاش کار کنی، بهتر میفهمه چی میخوای و چطور باید جواب بده. این ویژگی باعث میشه تجربهی کار باهاش خیلی شخصیتر بشه.
توی تولید محتوا، خیلی سریع و روانه.
تو کار های معمولی که برای خودت میخوای انجام بدی خوب است اگر متخصص هستی یا آموزش دادی بستگی به خودت داره شاید بتونی بقیه را هم شکست بدی
Gemini توی زبان فارسی و انگلیسی عملکرد خوبی داره. بهخصوص در محاسبات و تحلیلهای عددی، پیشرفت محسوسی داشته و حتی در بعضی زمینهها از Claude جلو زده.
توی برنامهنویسی دقیقتر شده، ولی هنوز نیاز به راهنمایی زیاد داره.
اگر دقیق بدونی چی میخوای، خیلی خوب کمکت میکنه.
محدودیتهاش کمتره، ولی مثل یه استاد دانشگاهه: باید دقیق و واضح باهاش حرف بزنی.
Claude تمرکزش روی گسترش ایدهها و درک عمیق متنه. برای برنامهنویسی و تحلیلهای مفهومی خیلی خوبه، ولی:
محدودیت شدید تری داره و دسترسی بهش سختتره.
برای درخواستهای خیلی طولانی عالیه.
بیشتر از بقیه، به عمق میره تا سرعت.
راستش هیچکدوم بهتنهایی بهترین نیستن. بسته به نیازت، یکی از این مدلها میتونه انتخاب بهتری باشه:
مدل
مزایا
محدودیتها
مناسب برای
یادگیری از کاربر، سرعت بالا، زبان طبیعی
گاهی نیاز به راهنمایی بیشتر
تولید محتوا، گفتگو، تحلیل سریع
دقت بالا، پشتیبانی خوب از فارسی، محاسبات قوی
نیاز به دستور دقیق
محاسبات، تحلیل داده، کاربران حرفهای
درک عمیق، مناسب برای متنهای بلند
محدودیت دسترسی
برنامهنویسی، تحلیل مفهومی، پروژههای سنگین
📌 نکته آخر:
اگر دنبال یه همراه هوشمند برای کارهای روزمره هستی، ChatGPT انتخاب خوبیه.
اگر دنبال دقت و تحلیل عمیقتری، Gemini و Claude گزینههای جدیتری هستن — البته با در نظر گرفتن محدودیتهاشون.