علی سوگوار
علی سوگوار
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

"رسوا"

اولین ترک از آلبوم مجاز

این ترک تا حد زیاد دلنوشته های هیچکس بزرگ هستش.

واسم از چوبه‌ یِ دار یه میوه بچین

واسم از چوبه‌ یِ دار یه میوه بچین

بیا اینجا و کنارم چند دقیقه بشین

اگه حافظ واسه دیوانش و مولوی واسه مثنوی و
محمد واسه قرآن باید میرفت مجوز میگرفت چی؟
(( اینجا سلطان داره میگه که :
1. اگه مولوی و سعدی و حضرت محمد دنبال مجوز گرفتن بودن الان هیچ اثری از آثار اون ها برای ما وجود نداشت
2.یا مثلا اینکه از اونجایی که ارزش این آثار خیلی زیادن اگه مجوز نمی گرفتن الان باید چیکار می کردین؟
3.نقد شدید به وزارت ارشاد))

بگو دلای سنگ اگه کتیبه میشدن روشون چی مینوشتی؟

اینجا هم ک به این اشاره می کنه ک دلا سنگ شدن و تو چ دلنوشته ای می تونی روی این دلای سنگ داشته باشی

گفتن رنگ روشن جلب توجه میکنه و جیغِ بنفش شد جیغِ مشکی

اینجا سلطان میگه ک دارن الکی گیر میدن مثلا اینکه رنگ بنفش باعث جلب توجه میشه و هیچکس خیلی شیک میگه واسه همینه ک جیغ های بنفش از این به بعد شدن جیغ های مشکی . البته اینطوری هم میشه گفت تبدیل شادی به غم .( رنگ روشن به رنگ تیره) . یا تبدیل حجاب تنها به چادر!

بیا توو دست تقدیر پینه بشیم

اینجا شاید هیچکس به این اشاره میکنه که بیا مطیع جمه باشیم و به تقدیر بپیوندیم

مثل نوح یه کشتی بسازین و هر وقت دیدین ظرفیت تکمیله بگین :

اینجا شاید منظور این باشه که تا یک جایی و تا یک ظرفیتی مردم هستند. تا اونجایی که بتونن یا تا اون جایی که بخوان کمک می کنند.شاید هم یه جوری به وام ها و تسهیلاتی که دولت داره به مردم میده اشاره داره ک مثلا برای سیل زدگان تا یک جایی وام کم بهره دادن و ازون به بعد دیگ اون حالت عادی رو سر می گیرن.

به هر کی هم شنا بلد نیست یه جلیقه بدین

اینوبالا گفتم که بعد بایک وعده الکی کار تمومه!

میخوام آبرو‌ریزی بکنم سیل شه

اینجا هم شاید به این اشاره داره ک دلایل بی ربط رو به اتفاقات ربط می دن . مثلا اینکه چون حجاب فلانه این اتفاق افتاده!

دکترم بهم گفت «کی حس میکنی که تنهایی؟»

گفتم «وقتی که عیده»

سفره‌ی دلمو واسش وا کردم و دید هی جر میخورم

هی جر میخورم و هی جر

حالش به هم خورد شکوفه زد

فهمید هر روزِ من عیده

اینجا رو خیلی متوجه نشدم ممنون میشن کمک کنید.

دستبند به قلمه ، مجرمِ فکری

اینجا احتمالا هیچ کس داره به نویسنده هایی اشاره میکنه ک به دلیل آثارشون گرفتار شدن

نخبه‌ها سلول ، کاسبِ علمی

این جا هم هیچکس میگه که هیچ کس سر جاش نیست اونکه نخبه هست الان زندانه ولی یکی دیگ هست که بدون هیچ علمی داره به اسم علم کاسبی می کنه. مثلا اینکه دانش رو خریده و داره ازش سوء استفاده می کنه

تو که ازت بخاری بلند نمیشه

اینجا میگ توکه هیچی بارت نیست بابا اینقدر حسودی نکن! اون آتیش حسدت رو حداقل بزار زیر کتری که یه چایی درست کنیم دور همی چایی بخوریم!

حداقل آتیش حَسدو میذاشتی زیرِ کتری

واگیردار‌تر از ایدز انتقام شد

اینجا شاید به قضیه ایدز تو یکی از شهرستان های کشور اشاره داره

گفتن اعتراف کن

گفتن اعتراف کن

درک نکردم متاسفانه

مار پیله کرد ، اژدها شد

اینجا داره به پشتکار و تلاش برای رسیدن به هدف اشاره داره ک مار اونقدر پیله بود تا تهش به اژدها تبدیل شد!

من با خودم هم معذبم

احتمالا منظور این هستش که آدم به خودشناسی نرسیده

به خودم هم شک دارم ، مرددم

چرا فحش میدی میگی فحشم ندن؟

دایره لغات هر چقدر وسیع باشن ، توو یه مربعن

اینجا احتمالا داره به چارچوب و یک سری ارزش ها اشار می کنده ک میگه هرچقدر هم بزرگ باشن تهش تو یک چارچوبن

چارچوبا رو تو بشکون

من آدمی‌ ام که خیلی وقتا جرات نکرد

جلو آینه شدم با خودم طرف

داره به خودشناسی و غرور و اینجور چیزا اشاره میکنه

آینه شیکست، خورد بُتم ترک

من نه یه لاتم ، نه یه رهبر

هیچ‌کدومِ این دو تا نیستم

دین‌ دارا منو از خودشون نمیدونن

چون اونقدرا هم با خدا نیستم

کافرا منو از خودشون نمیدونن

چون اونقدرا هم بی‌ خدا نیستم

من با شما‌م و جدا نیستم

ولی از هیچ‌ کدومِ شما نیستم

رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوا

رسوا رسوا

رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوا

رسوا رسوا

رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوا

رسوا رسوا

حلاجم ، انگشت‌ نما جمع

اینجا هیچ کس به این اشاره می کنه ک من تو چشمم!

فکر میکردن من یه پارچه آقا‌م و لبامو دوختن

میخوام نخ‌ نما شم ، ساکت نباشم

اینجا هم به نقد سکوت می پردازه

بیماری و علاجم

با صدام کل شهرو بذارم رو سرم

کثافت بچکه از تاجم و

میخوام بدونین که آسمون افکار سقف نداره و

اینجا هیچکس میگه که فکر کردن ته نداره از یه تشبیه قشنگ هم استفاده کرده

دفترا نمیشن مثل کفترا جلد

اما این قسمت به نظرم خیلی جالبه. اینجا هیچ کس دار به این اشاره می کنه که تجربه از تئوری سرتره. چراکه میگه نوشته ها هر چقدر هم خوب بشن نمی تونه اثر اساسی بذاره . یعنی مثلا تو نمی تونی برای یک کفتر ی ساعت حرف بزنی که این مسیر رو بپر و خونه اینه و اونم یاد بگیره که خونه اینجاست. میگه این تجربه است که کفتر رو استاد میکنه ک یاد بگیره خونه کجاست. وشاید هم اینطور بشه که گفت تا پرواز نکنی به هدفت نمی رسی!

رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوا

رسوا رسوا

رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوا

رسوا رسوا

رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوا

رسوا رسوا

من خودم ب شخصه خیلی این ترک رو دوست دارم. کلا کاری ک با معنا باشه ب دل میشینه . امید وارم شما هم لذت برده باشین.

" خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو "

مجازهیچکسرپموسیقیهنر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید