ساخت فصل آخر مجموعه پربیننده شبکه نتفلیکس یعنی سریال اوزارک Ozark پاییز سال قبل آغاز شده و در سال ۲۰۲۲ پخش خواهد شد. فصل چهارم سریال اوزارک ۱۴ قسمت دارد و به دو بخش هفتقسمتی تقسیم شده است. هرکدام از این بخشها بهصورت جداگانه در دنیای سریال منتشر شده است.
بزرگترین اتفاق فصل سوم سریال در آخرین لحظات آن رخ داد. جایی که مارتی و وندی بیرد با اکراه به همراه هلن پیرس به مکزیک رفتند تا با فروشنده مواد مخدر عمر ناوارو ملاقات کنند. آنها در آنجا با استقبال شوکهکنندهای روبهرو شدند، زیرا تقریبا بلافاصله یک فرد مسلح به سر هلن شلیک کرد. به این ترتیب، ناوارو تصیم گرفت که فعالیتش را با بیردها به جای وکیل سابق خود ادامه بدهد. این پایان تکاندهنده، انتظار و اشتیاق برای فصل انتهایی سریال را تشدید کرد. اکنون فرصت آن رسیده است که ادامه داستان بهم گرهخورده و پیچیده اوزارک را دنبال کنیم.
فصل چهارم اوزراک، دقیقا پس از پایان خونین فصل سوم و مرگ هلن شروع میشود. جایی که روث از خانواده خود جدا شده است و سریال را وارد مسیر تازهای میکند. باید ببینیم داستان خانواده بیردها در این فصل که در دو بخش هفت قسمتی جداگانه منتشر میشود، در نهایت به کجا ختم خواهد شد.
بیل دوبوک و مارک ویلیامز که با فیلم اکشن حسابدار با بازی بن افلک شناخته میشوند، اوزارک را تولید کردهاند. اوزارک کار خود را در سال ۲۰۱۷ در نتفلیکس شروع کرد و به سرعت به اثری محبوب میان مخاطبان و منتقدان تبدیل شد. دو نامزدی در بخش بهترین سریال درام در جوایز امی (برای فصل دوم و سوم) و همچنین تعداد زیادی نامزدی دیگر و چند جایزه (از جمله در بخش بازیگری)، گواهی بر موفقیت همه جانبه سریال هستند. در حالی که از انتشار فصل سوم سریال حدود دو سال میگذرد، بخش اول فصل چهارم که به تازگی در دسترس قرار گرفته، به سرعت مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. هنوز زمان دقیق انتشار بخش دوم فصل پایانی سریال مشخص نشده است. فقط این را میدانیم که اواخر امسال باید در انتظار هفت قسمت پایانی این سریال باشیم.
جیسون بیتمن و لورا لینی که هدایت اوزارک را در طول ۳ فصل قبلی سریال به عهده داشتند، در فصل چهارم نیز نقشهای اصلی را به عهده دارند. اما احتمالا باید بگوییم که چهره برجسته سریال جولیا گارنر در نقش روث لنگمور است. دو جایزه از سه جایزه اوزارک در جوایز امی را جولیا گارنر برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن به دست آورده است (برای بازی در فصل دوم و سوم).
در حالی که سریال برخی از شخصیتهای محبوب خود را در طول روایت پر پیچ و تاب سه فصل قبلی از دست داده است، در فصل چهارم دوباره با چهرههای اصلی سریال دیدار میکنیم:
علاوه بر اینها، میتوان به حضور چهرههای جدیدی مانند الی استروکر بازیگر برنده جایزه تونی در نقش چازلز-ان دوست قدیمی مادر روث و ورونیکا فالکون (ملکه جنوب Queen of the South) در نقش کامیلا الیزوندرو (خواهر عمر) اشاره کرد.
عملکرد لورا لینی در نقش وندی در فصل چهارم ترسناکتر از قبل شده است، زیرا در حالیکه ظاهر او صداقت و سادگی را نشان میدهد، تمام کارهایش به شر تبدیل میشود. همچنین، شخصیت مارتیِ جیسون بیتمن مطالعهای درباره این موضوع است که یک حسابدار عملگرا تا چه اندازه میتواند تا اعماق شرارت و تباهی پیش برود، بدون آنکه هیچ فشاری در چهرهاش احساس شود.
اوزارک سریالی غرق در یک فضای خاکستری آبی غمانگیز است که انجماد فضای پیرامونی آن با سردی درونی سوژههایش منطبق است. سریالی که همچنان یکی از بهترین مجموعهها بازیگران را در تلویزیون به نمایش میگذارد. سریالی که مدتها است به عنوان ویترینی برای یک نمایش زنانه غولآسا محسوب میشود.
هرچقدر که طرح داستانی سریال اوزارک، با همه رشتههای متزلزلش، پیچیده و تحمیلی بنظر برسد، هرگز تصنعی احساس نمیشود. کریس موندی، نویسنده و تهیهکننده اجرایی در کنار سایر اعضای تیم فیلمنامهنویسی، کار فوقالعادهای انجام میدهند که هرگز به تعلیق ناباوری (Suspension of disbelief) سریال لطمهای وارد نمیشود.
هفت قسمت اول فصل چهارم اوزارک به تازگی منتشر شده است و هفت قسمت انتهایی در پایان سال در دسترس خواهند بود. اما به سادگی میتوان از آن عبور کرد. پیرنگ داستانی سریال که همیشه در مرز میان باورپذیری و غیرقابلباور بودن حرکت میکرده است، در قسمتهای جدید کاملا مضحک میشود.
سالونی گاجار | اوزارک از همان شروع پخش خود در سال ۲۰۱۷، سعی کرده است خود را از زیر سایه سریالهای تلویزیونی معتبری مانند بریکینگ بد به رهبری برایان کرانستون، موجه، نارکس و آمریکاییها بیرون بکشد. اگرچه اوزارک به اندازه همتایان خود قدرتمند نیست، اما در طول سه فصلی که از آن گذشته به رشد خود در قالب یک اثر هیجانانگیز منحصربفرد ادامه داده است. جلوه پرنقش و نگار سریال از شخصیتها و اقدامهای غیرقانونیشان، شاید کاملا اصیل نباشد، اما به روشهای هیجانانگیز و مضطربکنندهای توسعه پیدا کرده است.
جذابیت اوزارک در بسیاری از تقابلهای پیچیده قدرت میان مارتی (جیسون بیتمن) و وندی بیرد (لورا لینی)، نهفته است. مارتی یک مشاور مالی موقر و جذاب است که دوست دارد مشکلاتش و حتی انبوهی از موقعیتهای تهدیدکنندهتر را به شیوه خودش برطرف سازد. پیشینه سیاسی وندی، او را بیشتر به یک مغز متفکر جنایتکار تکانشی (شخصی که از روی هوس و بدون فکر قبلی دست به عمل میزند) تبدیل میکند. در فصل چهارم، بیردها عمیقا به فعالیتهای رهبر کارتل عمر ناوارو (فلیس سولیس)، نزدیک شدهاند. در نتیجه، روشهای مبارزه آن دو در این فصل باعث میشود، ریسکها و خطرات زیادی که از پیش آنها را تهدید میکردند، شدت بگیرد. علیرغم کشمکشهای داخلی شدید میان آنها، جنگ میان مارتی و وندی، تکیهگاهی برای ماهیت پرآشوب سریال است. شیمی رابطه میان بیتمن و لینی، قدرتمند و چشمگیر است، چراکه آنها از شکنندگی پیوند میانشان عبور میکنند. ذوق استادانه بیتمن در کمدی، جلوه بیروح و خشک مارتی را خنثی میکند. شوخیهای شریرانه آنها باعث میشود که رابطه محکوم به نابودیِ میان این آدمهای هراسآور، همزمان غمانگیز و سرگرمکننده بنظر برسد.
مارتی و وندی، پس از کشته شدن وکیل و رابط عمر ناوارو، هلن پیرس (جانت مکتیر)، به افراد مورد علاقه او تبدیل شدند. عمر از مارتی و وندی میخواهد که پس از تسلیم کردن خودش به مقامات، به او در آزادیاش کمک کنند. این دو، از اعتماد او به نفع خودشان استفاده میکنند تا از طریق همکاری با مامور مردد افبیآی، مایا میلر (جسیکا فرانسیس دوکس)، برای فرار از اوزارکس نقشه بکشند. البته در این میان، خواستههای مداوم عمر، معرفی خواهرزاده بیپروا و حریصش خاویر (آلفونسو هررا)، همراه با برخی چالشهای دیگر، نقشههای وندی و مارتی را تهدید میکنند. چالشهایی که آنها تجربه میکنند بیشتر از جهت شخصی خُرد کننده هستند، مانند جایی که که آن دو باید با نقش وندی در مرگ برادرش بن (تام پلفری)، روبهرو میشوند. او به روشهایی غیرمنطقی با پیامدها مقابله میکند. لینی با گرفتن تصمیمهای نسنجیده، وندی را به حفرهای تاریکتر هل میدهد و به این ترتیب چالشی شدیدتر به وجود میآورد.
مارتی، حمایت کارآموز مستعد خود، روث لنگمور (جولیا گارنر) را از دست میدهد. سیر تکاملی روث، از دزدی تازهکار به یک تاجر تیزهوش، جذابترین جنبه اوزارک را شامل میشود، زیرا او به راحتی بهترین شخصیت نوشته شده سریال است. این سریال حول محور زوجی ساخته شده است که سعی میکنند سلامت خانواده خود را در میان موقعیتهای وحشتناک حفظ کنند، اما پیوند محکم آنها با انزوای رو به رشد روث در تضاد است. روث، با کمترین تصوری از خودیابی و حفظ خود، در گذشته اغلب جانب مارتی را گرفته است. او عمویش را کشته، پدرش که او را مورد اذیت و قرار میداده رها کرده و از پسر عموی محبوبش ویت (چارلی تاهان) دور افتاده است.
گانر با چرخش خیرهکنندهاش در فصل چهارم، برای سومین موفقیت خود در جوایز امی، دورخیز کرده است. اجرای دردآور گانر، حزن و ناامیدی روث، به ویژه اکنون که معشوقهاش بن را از دست داده ، را به تصویر میکشد. روث که میداند وندی مسئول مرگ او است، مجبور میشود خانواده نوعی که برای خود پیدا کرده بود را ترک کند. روث دانش و آگاهی خود را نزد ویت و نامزدش دارنل اسنل (لیسا امری) میبرد. کسی که تجارت خود یعنی قاچاق هروئین را با قدرت کامل دوباره شروع کرده است. مشاهده این مشارکت، به دلیل فاصله بین نسلی آنها، خندهدار است. دارلین به سرعت متوجه میشود گانر، که میخواهد به هیپیها مواد مخدر بفروشد، با گروهی از جوانهای گستاخ کار میکند.
اوزارک در اولین بخش از پرده پایانی خود، چندین داستان پیچیده را طرح ریزی میکند، بنابراین زمانی برای کاوش در رابطه قطع شده مارتی و روث وجود ندارد. خوشبختانه در قسمت هفتم، مشخص میشود که سریال پایان خود را به پیوند غیرمنتظره مربی و شاگرد گره زده است که قدرت آن تعیین میکند داستان چگونه برای بیردها (مارتی و وندی) به پایان میرسد.
روث، جونا بیرد (اسکایلر گرتنر) ۱۴ ساله را به سمت خود میبرد تا به پولشویی برای عملیاتش کمک کند. باتوجه به اینکه جونا از نقش مادرش در قتل بن خشمگین است، روث کارسختی در پیش ندارد. قوس حرکتی آزاردهنده جونا در قلمرو «نوجوانان مزاحم تلویزیونی» قرار میگیرد؛ به عنوان نمونه، دانا برودی در هوملند و کیم باور در ۲۴ را در نظر بگیرید. طغیان او باعث میشود که مارتی و وندی انتخابهای غیرعادی احمقانهای داشته باشند. این انحراف، تنها نقطه ضعف فصل چهارم سریال تاکنون است. از طرف دیگر، روزهای آزادی شارلوت بیرد (سوفیا هابلیتس)، پشت سر او است و او اکنون کاملا در تیم والدینش قرار دارد.
فصل چهارم، مانند یک درگیری تایتانها میان بیردها، ناواروسها، اسنلها، لنگمورها و بزهکاران کانزاس سیتی، توسعه مییابد، چراکه هر یک از طرفین با قلمرو و تجارت خود مبارزه میکنند. همه این خطوط داستانی پیچیده تا قسمت هفتم با شدت بسیار زیادی با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند. نیمه اول فصل پایانی اوزارک به گونهای پیش میرود که به شکلی آشکار از پایان شوم آن خبر میدهد. تصور اینکه داستان وندی و مارتی پایان خوشی داشته باشد، سخت است. البته، این هفت اپیزود به عنوان فصل کوتاهتری از سریال، به خوبی عمل میکند. اوزارک بازگشته است تا ارزش خود در ژانر را با باقیماندن در قالب یک درام جنایی پیچیده و رضایتبخش، ثابت کند.
ما در طول خود پروسه تولید فصل چهارم و البته در همان اوایل به این نتیجه رسیدیم. ابتدا فکر کردیم که شاید آن را در ده قسمت بسازیم. سپس ۱۴ قسمت شد. بنابراین، ابتدا هفت قسمت اول را ارائه دادیم و سپس هفت قسمت بعدی به شکلی مجزا از راه میرسند. امیدواریم هنگامی که همه این قسمتها را کنار هم قرار دادید، نتیجه آن منطقی باشد.
چیزهایی بود که حتی تا آخرین ثانیهها نمیدانستیم. اما چیز اساسیای بود که از فصل دوم میدانستیم قرار است به آن برسیم. البته من از همه جزئیاتی که قرار است ما را به آنجا ببرد اطلاعی نداشتم. ما در فصلهای قبل سعی کردیم مصالح داستانی را لایهبندی کنیم. اما چیزهایی وجود دارد که همه ما را غافلگیر کرد. صادقانه بگویم که پایان را تغییر دادیم.
من همیشه خواهان خاتمه دادن هستم. دوست ندارم احساس در هم ریختگی داشته باشم. بلکه دوست دارم بگویم: بله. این پایان داستان بود. بنابراین امیدوارم که مخاطبان نیز در پایان سریال احساس کنند که واقعا داستان به سرانجام رسیده است. از لحاظ لحن، به شکل عمیقتری به خانواده و پیوندهای میان آنها میپردازیم. آیا خانواده عالیترین پیوند است؟ یا دوستی؟ یا ازدواج؟ چه زمانی ماندن در یک پیوند درست نیست، حتی اگر آن شخص را دوست داشته باشید؟ ما با مارتی و وندی به بررسی این موضوعات خواهیم پرداخت. امیدواریم نیمه باقیمانده همچنان سرگرمکننده و هیجانانگیز باشد.
ما در اتاق نویسندگان واقعا با جدیت همه چی را بررسی میکنیم. بله همه ما نگران هستیم. ما دوست داریم مردم احساس واقعا رضایتبخشی از سریال داشته باشند. همچنین میتوانم بگویم که برای این ۱۴ قسمت پایانی بسیار هیجانزده هستیم. چرا که تولید آن به دلیل فیلمبرداری در طول شیوع پاندمی مدتی طول کشید. برای هفت قسمت پایانی این هیجان با استرس و فشار بیشتری همراه است، چراکه دیگر سریال به معنای واقعی کلمه پایان خواهد یافت.