امروز (15 بهمن 98) در لینکدین، کتابی معرفی شد با عنوان: Frugal Innovation که توسط اتاق بازرگانی تهران و انتشارات امین الضرب در تابستان امسال (98) ترجمه و منتشر شد. اصل کتاب توسط دو هندی مقیم آمریکا و توسط یک ناشر هندی در سال 2015 منتشر شدهاست.
نکته 1: در بخشی از کتاب به نقل از مدیر عامل یونیلور آمدهاست که ماهیت خواستههای افراد سه چیز است:
کیفیت
ارزش
هدف
نکته 2: مطلب بعدی به نقل از مدیر عامل یونیلور این است که "ما نه تنها موظفیم با کمترین منابع کار بیشتری انجام دهیم بلکه باید بهترین کار را با کمترین منابع انجام دهیم!"
نکته 3: مختصات نوآوری صرفهجویانه عبارتند از
صرفه جویی در منابع
صرفه جویی در هزینه
صرفه جویی در زمان
دوستدار محیط زیست
قیمت مناسب
کیفیت و دوام (ارزش مشتری)
نکته 4: بیش از 70 درصد از هزینههای چرخه عمر و اثرات زیست محیطی یک محصول، در زمان طراحی آن تعیین میشود.
نکته 5: قرن بیستم شاهد تولد سه نوآوری سازمانی مهم بود:
آزمایشگاههای تحقیق و توسعه شرکتها (توسط توماس ادیسون، موسس جنرال الکتریک)
تولید انبوه (توسط هنری فورد، در شرکت فورد)
خردهفروشی جعبه بزرگ و توزیع انبوه (توسط سام والتون، موسس والمارت)
نکته 6: نمونههایی از رویکرد شرکتها برای نوآوریهای صرفهجویانه:
سازمان CVS Health از سال 2014 فروش محصولات دخانی خود را متوقف کرده است.
شرکت گپ (GAP)، حداقل دستمزد کارمندانش را افزایش دادهاست.
استارباکس (Starbucks)، به کارمندانی که حداقل 20 ساعت در هفته کار میکنند، کمک هزینه آموزش و تحصیل پرداخت میکند.
امروزه حدود 10 میلیون نفر به اندازه کمتر از 10 دقیقه پیاده روی با یک زیپکار(ZipCar) فاصله دارند.
چه لزومی دارد شبی 400 دلار برای یک هتل در نیویورک پرداخت کنیم، وقتی ایر بی ان بی(Airbnb) برایمان با 40 دلار کاناپهای را در منهتن (یا 8 هزار شهر دیگر تحت پوشش سایت) برای استراحت و اقامت پیدا میکند؟
در آگوست 2014 شرکت Zopa، یک شرکت قرضدهی نظیر بهنظیر بزرگ در بریتانیا، اعام کرد که از زمان تاسیسش در سال 2005، پلتفرمش به تنهایی بیش از 1 میلیارد دلار وام با جریمه دیرکرد کمتر از 1 درصد پرداخت کردهاست.
نکته 7: آمارهای تکاندهنده از اقتصاد جهان که عوامل خیزش اقتصاد صرفهجویانه محسوب میشوند:
در طول دهه گذشته، طبقه متوسط در ایالات متحده، کانادا، اروپا، ژاپن، استرالیا و سایر مناطق شاهد ثابت ماندن درآمد و کاهش قدرت خرید خود بودهاند.
در سالهای 1967- 2013، میانگین درآمد واقعی خانوارها در ایالات متحده با احتساب تورم، فقط 19 درصد افزایش پیدا کرده است.
در سال 2014، فقط 44 درصد از آمریکاییها خود را به عنوان طبقه متوسط تعریف میکنند که این رقم از سال 2008، 9 درصد افت داشته است.
تعداد آمریکاییهایی که معتقدند به طبقه کم درآمد سقوط کردهاند، از 25 درصد به 40 درصد افزایش پیدا کردهاست.
از سال 2009، 95 درصد از کل افزایش درآمدها در ایالات متحده فقط به 1 درصد از افراد اختصاص پیدا کردهاست.
حالا 20 درصد از ثروتمندترین آمریکاییها مسئول بیش از 60 درصد از مخارج انجام شده در کشور هستند.
فقط 58 درصد از آلمانیها حالا خودشان را عضو طبقه متوسط میدانند در حالی که این رقم در سال 1997، 65 درصد بوده است.
در فرانسه، در فاصله سالهای 2008 تا 2012 میانگین درآمد 24 درصد کاهش یافته، درحالیکه هزینه زندگی حدود 30 درصد افزایش پیدا کردهاست.
حدود یک سوم مصرفکنندگان اروپایی به ویژه جوانانی که فقط در بزرگسالی رکود را تجربه کردهاند، حالا بیشتر به خرید خودروهای ارزان قیمتتر علاقه نشان میدهند تا خودروهای دارای امکانات.
خرید اتومبیل توسط آمریکاییهای 18 تا 34 ساله، در سالهای 2007 تا 2012، 30 درصد افت داشتهاست.
در ژاپن، کشوری که نرخ فقر در آن به رکورد 16 درصد در سال 2012 رسیده، مصرفکنندگان از برندهای گران به سمت محصولات ارزانقیمت تولیدشده توسط شرکتهای بزرگ و تحت برندهای فرعی در خردهفروشیها متمایل شدهاند.
بیشتر کارگران ژاپنی حالا به جای غذاخوردن در خارج از خانه، با خودشان ناهار میبرند تا مردان ظرف غذایی لقب بگیرند.
نابرابری درآمدی در اقتصادهای توسعه یافته در دهههای پیش رو گستردهتر خواهد شد، درحالیکه نرخهای رشد بلندمدت سالانه زیر 2 درصد باقی خواهد ماند.
با پیشی گرفتن تورم از درآمد در آمریکا از سال 2007، 76 درصد از بزرگسالان آمریکایی حالا بر این باورند که فرزندانشان در آینده نسبت به آنها وضعیت مالی بدتری خواهند داشت.
بیش از نیمی از مصرف کنندگان حتی با بهبود اوضاع هم به رفتار مصرفگرایانه و ولخرجیهای قبلی خود برنمیگردند.
سالخورده شدن جوامع، تغییرات مداوم هزینههای بهداشت و درمان، مسئولیت سنگین پرداخت مستمری بازنشستگان و بدهیهای سنگین و کسری بودجه از سال 2008، زمینه را برای ایجاد یک روحیه جدید گرایش به ریاضت و سادگی در ایالات متحده، اروپا و ژاپن فراهم کردهاست.
دولت محافظهکار بریتانیا نسبت به کاهش 81 میلیارد یورویی (128 میلیارد دلاری) بودجه طی چهار سال اقدام کردهاست ( 4.5 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور در سال 2014-2015).
اوباما پیشنهاد کرد که مخارج احتیاطی برای مدت سه سال ثابت بماند.
پنتاگون هم در نظر دارد ارتش ایالات متحده را به کوچکترین اندازه خود از زمان جنگ جهانی دوم برساند.
امروزه در واقع 71 درصد از مصرف کنندگان ایالات متحده در زمان خرید، مسایل محیطزیستی را هم در نظر میگیرند؛
بیش از 80 درصد از اروپاییها بر این باورند که اثری که یک محصول بر محیط زیست میگذارد، مولفهای تاثیرگذار در تصمیمگیری آ نها برای خرید است.
کسب و کارها باید در نظر داشته باشند که 90 درصد نسل هزاره یا Y (حدود 70 میلیون آمریکایی که در سنین 20 سالگی یا اوایل سی سالگی هستند و سالانه 180 میلیارد دلار خرج میکنند) ترجیح میدهند به سمت برندهایی بروند که مسئولیتهای اجتماعی و محیط زیستی بیشتری برای خود قائل هستند.
مصرفکنندگان نسل هزاره (نسل Y)|، به دلیل محدودیت بودجهشان همچنین انتظار دارند که محصولات با کیفیتتر و بادوامتر باشند.
در سال 2013 ، اغلب افراد بیش از آنکه با قطارهای فوق سریع یورواستار از لندن به پاریس سفر کنند، از بلابلاکار (BlaBlaCar) یک سیستم اشتراک خودروی پرطرفدار اروپایی استفاده کردهاند.
امروزه تعداد اتاقهایی که Airbnb سالانه اجاره میدهد، از کل هتلهای زنجیرهای هیلتون در دنیا بیشتر است.
حجم مبادلات در بازار قرضدهی نظیر بهنظیر (peer-to-peer economic model) که بانکها و کارمزدهای سنگین پنهان آنها را پشت سر گذاشته، در اوایل 2012 از مرز 1 میلیارد دلار عبور کرد.
اروپاییهای کم درآمد یک بازار دست نخورده 220 میلیارد یورویی را نمایندگی میکنند. شرکتهای غربی به شکل سنتی آنها را نادیده گرفته و به جای آن بر مصرفکنندگان پردرآمد یا طبقه متوسط تمرکز کردهاند.
*** لینک مربوط به ترجمه کتاب با عنوان "ابتکارات صرفهجویانه" از اتاق بازرگانی تهران: