در اینجا سعی کردم مطالعاتی را که در سال 1397 پیرامون سرمایهگذاری روی فناوریهای سخت داشتم، منتشر کنم.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
در دهههای اخیر، نوآوری تقریبا مترادف با فناوری دیجیتال شده است. در سالهای خیلی دور، میکروچیپ اختراع شد، که طی آن اقتصادی صنعتی بر پایه الکتریسیته و احتراق داخلی شکل گرفت که موجب مهار قدرت اتم شد و داروهای نجات بخش زندگی توسعه یافت! با این حال، این اواخر هر چیزی به نظر میرسد که دیجیتال شود. کارآفرینانی که خالق اپلیکیشنها و گجتها برای مصرفکنندهها بودند، فقط در یک دوره کوتاه یا حتی برای چند ماه! خود را میلیونر یافتند، جای تعجب نیست که سرمایهگذاران در جستجوی یافتن فیسبوک یا گوگلی دیگر باشند!
امروزه، وارد عصر جدیدی از نوآوری شدهایم، فناوری پایه که موجب قدرت گرفتن انقلاب دیجیتالی شد به مرزهای تئوری خود در حال نزدیک شدن است و بیشتر فرصتهای هیجان انگیز در فناوریهای جدید قرار میگیرد. بسیاری از اینها ریشه در جهان فیزیکی خواهند داشت همان گونه که یاد گرفته بودیم که از بیتها برای انتقال اتمها استفاده کنیم. برخی از سرمایهگذاران در حال حاضر انتقال به مدل جدید را آغاز کردهاند!
صنعتِ سرمایهگذاریِ ریسکپذیرِ مدرن این گونه متولد شده است که پس از جنگ جهانی دوم، بخشهای نظامی سرمایهگذاریهای عظیمی را در کالیفرنیای شمالی آغاز کردهاند. مهندسینِ جوانِ باهوش برای استفاده از مشاغل با درآمد بسیار خوب به طور گسترده مهاجرت کردند و در نهایت بخش زیادی از این مهندسین، شرکتهای شخصی خود را راه اندازی کردهاند. برخی از آنها پولدار شدند و شروع به سرمایهگذاری روی مهندسین دیگر کردند.
با این حال، جای تعجب نیست که مدل دره سلیکون به طور وسیع در توسعه فناوریها در دره سیلیکون نقش داشتهاست. این امر، یک کلید موفقیت در دره سیلیکون بود. از آنجا که عوامل فنی به درستی تشخیص داده شده بود و ریسک محدود شده بود به: وجود بازاری برای محصول، قدرت رقابت و نیروهای مستعد برای تیمهای کارآفرینی. کارکردن براساسِ مدلِ سرمایهگذاریِ خطرپذیر وقتی مناسب است که ریسک اولیه تنها متوجه ریسک تامین مالی باشد، مثل اینکه تیم کارآفرین بخواهد مدل کسب و کار خود را از نظر مقیاس توسعه دهد؛ با این حال این مدل وقتی که ریسک فناوری و ریسک بازار محوری باشند، به درستی کار نخواهد کرد. در اینجا موارد ناشناخته زیادی وجود دارد که نیازمند رویکردهای جدید برای سرمایهگذاری است!
در حال حاضر رویکرد رو به رشدی برای سرمایهگذاری در مرحله دانهپاشی وجود دارد که تمرکزشان روی مرتفع کردن بخشهای خاصی از ریسک فنی است. این رویکرد سرمایه گذاری به کارآفرینان علاوه بر سرمایه، فضای آزمایشگاهی و تجربیات علمی و منتورشیپ کسب و کار را ارائه میدهد. اینها بخشی از یک ترند کلی است به سمت اختصاصی شدن ونچور: اگر شما مزیت ویژهای را ایجاد نکنی، شما بیشتر یک سفته باز هستید تا یک سرمایه گذار!
فرصت واقعی در تغییر نگرش مدل سنتی سرمایهگذاری خطرپذیر وجود دارد. ما ریسک فنی را در نظر میگیریم نه ریسک بازار را. به عنوان مثال، یکی از شرکتها به نام پرِلیس (که توانایی پرنت کردن ارگان سه بعدی را داراست)، میدانیم که بازاری برای آن وجود دارد. پرسش اینجاست که آیا شما میتوانید آن را به کار بگیرید؟ بنابراین تمرکز ما روی جبران نوعی از ریسک است.
یک اکوسیستم تکاملی
آنگاه که موسسین اپوس 12 یک استارتاپ فناوری تمیز که فرایندی را برای تبدیل انتشار کربن به مواد شیمیایی مفید اختراع کردند، زمانی که در سال 2011 به دنبال سرمایهگذار بودند، دریافتند که تمایل برای سرمایهگذاری در اینکار پایین است. در نهایت و به طور تصادفی، آنها به "سیکلوترون رودز" که یک برنامه جدید در آزمایشگاه ملی برکلی در لورنس بود، معرفی شدند که علاقمند به مشارکت با کارآفرینانی اینچنینی بودند!
از آن زمان تا کنون، ساختمان انرژی این دانشگاه دو مرکز جدید راه اندازی کرد: یکی "چِین ری اکشن" در آرگون و دیگری "اینوویشنن کراس رودز" در اوکریج! هنوز هم وقتی که به ابتدای این سال با همکاری جدید در اوکریج، مینگریم، این تجربه یقینا متفاوت از تجربه اوپوس 12 بوده است. در مقایسه با حرکات شانسی و تصادفی، هر فرد به تنهایی وارد یک برنامه پشتیبان میشود: یک تغییر بسیار سریع در عرض 7 سال!
یکی دیگر از اجزای کلیدی این اکوسیستم که در حال ظهور هستند دانشگاهها هستند. به طور سنتی، دانشگاهها تلاش دارند تا یافتههای خود در آزمایشگاهها را از طریق برنامههای سنتی انتقال فناوری، تجاری کنند. اخیرا، دانشگاهها تمرکزشان را روی کمک به دانشمندان برای تبدیل شدن به کارآفرینان معطوف کردهاند! از منظر دانشگاه، ما میبینیم که تقاضای بسیار بالایی از سوی دانشجویان به عنوان منابع کارآفرینی وجود دارد. لذا خیلی چیزها به سرعت در طی 5 یا 6 سال برای پاسخ به این نیاز تغییر یافت تا برنامههای منتورشیپ، همکاری با شرکتها و راهاندازی انکوباتورهای وابسته به صندوقهای سرمایهگذاری ایجاد شود.
بافت شبکهای از افراد خبره
یکی از چیزهایی که از سرمایهگذارانی که تمرکزشان روی فناوری سخت است و به دنبال تجاریسازی یافتههای علمی هستند، شنیده میشود این است که عنصر انسانی در اینجا خیلی با اهمیت است. برخلاف استارتاپهای دیجیتالی، خبرگانی که برای تصمیمگیری به آنها نیاز است در دره سیلیکون متمرکز نیستند بلکه به طور گسترده در تعدادی از دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی و یا در میان کارآفرینانی که در گذشته در ایجاد استارتاپهای فناوری سخت فعالیت داشتهاند، پراکندهاند!
این یک کسب و کار با تعامل بالا است! به این معنی که شما نمیتوانید افراد مستعدی را که نیاز دارید آنلاین بیابید! بلکه، شما باید به طور ثابت به آنجا سر بزنید، در رخدادها شرکت کنید، افراد را یک به یک ملاقات کنید و به طور ثابت شبکهسازی کنید تا روابطی را بسازید که شما را قادر میسازد که تصمیم درست بگیرید!
جاهای زیادی وجود دارد که می توانید به پول ارزان برسید. آنهایی که میخواهند در فضای دانهپاشی کارکنند باید چیزی بیشتر و فراتر از سرمایه پیشنهاد دهند! شما نیاز دارید که برای کمک به کارآفرینان آماده باشید تا کسب و کارهای واقعی ایجاد کنند. اغلب کارآفرینانی که موفق بودهاند آنهایی بودند که شبکه خبرگانی بزرگتری داشتهاند!
رشد علاقه به سرمایهگذاری در مرحله بذرپاشی و پیش-بذرباشی موجب شد تا سرمایهگذاران سنتی بیشتری به این سو دست دراز کنند. به طور فزاینده، سرمایهگذاران خطرپذیر خوب نیز در حال توسعه روابط خود در اکوسیستمهای تخصصی هستند: شامل انکوباتورها، شتابدهندهها، برنامههای کارآفرینی دانشگاهی و همکاری با متخصصان دانشمند برای کمک به تامین و ارزیابی معاملات!
جهانی فکر کردن و محلی عمل کردن
یک تفاوت کلیدی میان عصر دیجیتال و عصر جدید نوآوری که در حال ظهور است این است که در حالی که انقلاب دیجیتال عمدتا یک پدیده ملی بود که در خلیج و چند جای دیگر متمرکز بود، این دوره جدید به طور قابل توجهی منطقهایتر خواهد بود! بنابراین می توان انتظار داشت که دولتها و نهادهای ایالتی و محلی نقش پر رنگ تری داشته باشند!
به عنوان مثال، تأسیساتی در دیترویت که توسط دولت ایالتی، دانشگاه ایالتی میشیگان و صنعت خودرو با همکاری دو مرکز تولید (یکی بر روی مواد کامپوزیت و دیگری بر روی فلزات سبک متمرکز شده بود)، شکل گرفته است. به دلیل اهمیت صنعت خودرو برای اقتصاد محلی، این سرمایه گذاری حس اقتصادی خوبی را به وجود آورده است.
به نظر می رسد که طی 5 یا 6 سال گذشته، امکانات مشابهی در جاهای دیگر ظاهر شود. شرکت دلیور اینوویشن اسپیس که در ایستگاه آزمایشگاهی دوپونت واقع شده است برای کارآفرینان محلی یک فضای آزمایشگاهی چند کاربره با مساحتی در حدود 100 هزار فوت مربع ارائه کردهاست. یوآیلبز و اِمهاب در شیکاگو استارتاپهای مبتنی بر ساخت (تولید) را حمایت می کنند. این لیست در حال رشد است و به سرعت به آن اضافه میشود.
طی دهههای اخیر تامین سرمایه کارآفرینی با مدل دره سیلیکون به طور قابل توجهی موفق بوده است. چنان موفقیتی که ما اغلب فراموش میکنیم که روشهای دیگری برای تامین مالی استارتاپها وجود دارد! همانگونه که عصر دیجیتال ظهور و افول میکند، ما به حقایقی ورای دره سیلیکون نیاز داریم و باید یاد بگیریم که خود را با عصر جدید نوآوری سازگار نماییم!
===========================================================================
============================================================================