علی دادخواه
علی دادخواه
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

آقا ما صدای خودمون رو دوست نداریم!





برای اولین بار که به صدای ضبط شده ام گوش دادم، گفتم این دیگه چیه ! اصلا برام جالب نبود، با خودم گفتم مردم چجوری منو تحمل می کنن !

بعدا که بازم به صدام گوش دادم فهمیدم چرا ملت صدای منو تحمل می کنن، در اصل اونا عادت کردن به این شرایط و چاره ی دیگه ای هم ندارن !

در مورد نوشتن هم همینطوره، گاهی چیزایی که می نویسم برای خودم زیاد جالب نیستن، حسش شبیه همون شنیدن صدای خودمه، فکر می کنم اصلا جذاب نیست، بعدشم با خودم میگم اونایی که می خونن چطوری این حجم از داغونی رو تحمل می کنن! البته گاهی به من لطف دارن و چیزی نمی گن تا ناراحت بشم، دمشون گرم.

ولی خوبیش اینه کسی منو نمیشناسه و راحتم :))

اما اگه تو دانشگاه یا محل کار یا تو کوچمون قرار بود ملت نوشته هامو بخونن که عمرا نمی شد از خونه بیام بیرون ! یعنی در این حد خجالتی ام !

الانم که هر بار میام یه مطلب بزارم و بعد پاکش کنم نمیشه، چون مخاطب میاد شاکی میشه و منم می مونم تو رودربایستی و نمیتونم حذفش کنم :((

آقا اجازه بدین حداقل این نوشته بصورت موقت باشه و بعد از چند روز پاکش کنم، چون حرف خاصی داخلش نیست، فقط چند کلام خودمونی صحبت کردم :))

البته بس که مطلب شکست عشقی و دوری از یار گذاشتم همه داغون شدن از این حجم غم هجران، مطلب طنز هم که بلد نیستم بنویسم، دیگه به بزرگواری خودتون ببخشید، الانم کلی دلنوشته سوزناک دارم ولی موندم منتشر کنم یا نه ؟

در پایان این مطلب نه چندان مهم تقاضا دارم که دوستان اجازه دهند این نوشته هم موقت باشد:))

مخلص همه دوستان.


حرف خودمونیکوتاه نوشته
نانوا هم جوش شیرین می زند...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید