بهار بود
اما کلاغی از پاییز می خواند
و بر روی درختان
به جای شکوفه
انار شب یلدا روییده بود
همه چیز زیبا بود
هر فصلی
آواز خود می خواند
یکی از منقار کلاغی
و دیگری از شاخ درختی
اما من هم می خواستم
مثل برگ های رنگارنگ پاییز
و مثل داغی تابستان
خود را نشان دهم
تا شاید روزی
در دست تو
فصل من هم
شکوفه زند...
1 تیر 1400
علی دادخواه