علی دادخواه
علی دادخواه
خواندن ۱۰ دقیقه·۸ ماه پیش

چه زمانی باید به سایت شخصی مهاجرت کنیم؟




به نام خدا

چه وقتی می توان به سایت شخصی مهاجرت کرد؟

وارد ششمین سال فعالیتم در سایت ویرگول شده ام. قبلا در متمم خوانده بودم که هرجایی به غیر از سایت شخصی خودتان، خانه ای استیجاری محسوب می شود که هیچ اختیاری در آن نخواهید داشت و هر موقع صاحب خانه اراده کند، می تواند هر بلایی سر محتوای تولیدی شما بیاورد یا اینکه فعالیت شما را محدود یا به طور کلی از ادامه ی آن جلوگیری کند.

اینستاگرام، تلگرام، شبکه های اجتماعی داخلی، بلاگفا، ویرگول و هر فضایی که مال شما نیست را می توان به عنوان یک خانه ی استیجاری نام برد که اتفاقاً مستأجران زیادی را به سمت خود جذب می کنند اما افسوس که هیچ جایی مثل خانه ی خود انسان نمی شود و این موضوع را زمانی می فهمیم که خیلی دیر شده است و حاصل سال ها تلاش ما با یک کلیک بر باد می رود.

اصلاحی هست که معمولاً مستأجرها آن را شعار خود کرده اند و آن این است که می گویند مستأجری و خوش نشینی! یعنی همیشه مستأجر بودن هم بد نیست. ما که آن قدر توانایی نداریم که برویم برای خودمان شبکه‌ی اجتماعی جداگانه ای تأسیس کنیم و یا مثلا برای کسی که هدف خاصی در نوشتن ندارد، داشتن یک سایت و اداره کردن و هزینه کردن برای آن هیچ توجیهی ندارد.

پس تا اینجا فهمیدین مستأجر بودن آن قدرها هم بد نیست، حداقل لازم نیست تا خودمان را به زحمت بیندازیم و کلی پول خرج کنیم تا صاحب خانه بشویم و از طرفی بر خلاف دنیای واقعی که نیازمندیم تا حداقل پولی برای رهن و اجاره بپردازیم، در فضای مجازی هیچ هزینه ای از بابت بودن در شبکه های اجتماعی نمی پردازیم.

اما باید بپذیریم که بالاخره مستأجری برای ما محدودیت هایی هم به ارمغان می آورد که از آن گریزی نیست و در این شرایط ما به دو گروه تقسیم می شویم. گروه اول همان خوش نشین ها هستند که هدف بلند مدتی ندارند و بیشتر جهت وقت گذرانی در فضای مجازی حضور دارند و گروه دوم که هدف و انگیزه‌ی مشخصی دارند که این دسته دیر یا زود باید به فکر تأسیس خانه ای برای خود باشند تا کمتر بازیچه ی دست صاحب خانه ها شوند.

ویرگول خانه ای با صاحبانی خوب و بد

تجربه ی حضور پنج ساله‌ی در ویرگول به من ثابت کرد که به هیچ صاحب خانه ای نمی شود اعتماد کرد یا به عبارتی دیگر نمی توان توقع داشت فضایی که در آن مهمان هستید، همیشه برای شما مطلوب و دلپذیر باشد حتی اگر میزبان شما ادعا کند رسم مهمان نوازی را بلد است!

من نمی خواهم در این مطلب گله و شکایتی کنم زیرا کسانی قبل تر از من پیشنهادات و انتقادات زیادی به تیم ویرگول ارائه کرده اند، بنابراین سعی دارم برای خود و کسانی که این نوشته را می خوانند یک نقشه‌ی راه ترسیم کنم تا مشخص شود که آیا ما قرار است تا بی نهایت مستأجر باشیم یا اینکه نیم نگاهی هم به آینده خواهیم داشت.

به نظر من سایت هایی مثل ویرگول، متمم، ویراستی و با کمی اکراه بلاگفا، نقطه ی شروع خوبی محسوب می‌شوند برای کسانی که دوست دارند محتوای نوشتاری تولید کنند و از طرفی هم چون هنوز مبتدی و ابتدای کار خود هستند و شاید بودجه، امکانات و مخاطبی برای تأسیس سایت ندارند، بهتر است برای شروع مستأجر باشند تا صاحب خانه.

چه موقع از ویرگول به سایت شخصی مهاجرت کنیم؟

باید اعتراف کنم که پاسخ به این سوال حداقل برای خودم بسیار دشوار است. این را از این بابت نمی گویم که فکر کنید من به ویرگول وابسته شده ام بلکه از این جهت می گویم که کار نوشتن و تولید محتوای نوشتاری، یکی از سخت ترین کارهای دنیاست یا اینکه من این طور فکر می کنم. البته با توجه به استقبال بیشتر مردم از شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر محتوای تصویری، می توان قضاوت کرد که تولید چه محتوایی مشکل تر است. کافیست از بلاگرهای اینستاگرام و تیک تاک بخواهید به جای به اشتراک گذاشتن عکس و ویدئو، به نوشتن رجوع کنند، آن موقع خواهید فهمید که نوشتن کار هر کسی نیست.

نوشتن یکی از عمیق ترین کارهایی است که انسان می تواند انجام دهد و همین امر تصمیم گیری برای آینده را با چالش‌هایی روبرو می کند. یعنی ممکن است شما ابتدا با شور و شوق و انگیزه ی بالایی تصمیم بگیرید که در سایتی مثل همین ویرگول بنویسید اما در ادامه از بازخوردهایی که می گیرید راضی نباشید و کم کم آن شور و هیجان اولیه در شما فروکش کند و تصمیم بگیرید مثلا به اینستاگرام بروید و در آنجا به دنبال مخاطب برای خود بگردید.

پیمودن این راه آسان نیست

در این سال ها که گذشت، افراد زیادی را دیدم که با این که قلم خوبی داشتند، اما خیلی زود از نوشتن در سایت ویرگول دست کشیدند و نام و محتوایشان در بین هزاران مطلب دیگر گم شد و دیگر کسی ردی از آنها را پیدا نخواهد نکرد. متأسفانه این واقعیت را باید پذیرفت که فضای مجازی بسیار بی رحم است و هیچ کس دلش برای شما و قلم شما نمی سوزد و تنها این تلاش و پشتکار و مداومت است که از شما پشتیبانی می‌کند.

لذا سایتی مثل ویرگول میدان تمرینی رایگان و دانشگاهی بدون آزمون است که به شما این امکان را می‌دهد که خود را محک بزنید و ببینید آیا می توانید انسان ثابت قدمی در امر تولید محتوای نوشتاری باشید یا نه، و اگر توانستید با تمام سختی ها، بالا و پایین ها به کار خود ادامه بدهید و مخاطب ثابتی جذب کنید، آن موقع می شد گفت که شما دیگر باید به فکر خانه ای باشید و مستأجری را رها کنید.

آیا زمان خانه دار شدن من رسیده است؟

با این که پنج سال در ویرگول حضور داشته و تقریبا با سرعت ثابتی محتوا تولید می کنم، اما هنوز شناخت درستی از خود بدست نیاورده ام و این یعنی کسی که می خواهد هدف های طولانی مدت برای خودش وضع کند، باید شناخت مناسبی از خود داشته باشد و چه بسیار کسانی که اقدام به ساخت سایت شخصی کرده و با شور زیادی نوشته اند اما در ادامه به دلیل عدم شناخت از روحیّات خود، از ادامه فعّالیت منصرف شده اند.

من هنوز هدف بلند مدتی را برای خود وضع نکرده ام، نه اینکه نخواسته باشم، هزاران فکر و ایده برای نوشتن در سرم بوده است اما با گذشت زمان فهمیده ام هنوز برای داشتن اهداف طولانی مدت بسیار خام و بی تجربه هستم، هر چه جلوتر رفته ام، به بی سوادی خود بیشتر پی برده ام. از خود می پرسم من چه چیزی برای ارائه دارم وقتی دستانم خالیست!

پس اگر خانه ی ویرگولی همچنان پا برجا باشد، ماندنم را در آن یک سال دیگر تمدید می کنم هر چند که این خانه آبادانی و جذابیت گذشته اش را ندارد اما هنوز کور سوی امیدی را به خاطر برخی از کاربران خوبش می شود در آن پیدا کرد.

مقصد همیشه خانه نیست!

البته ممکن است هدف همیشه خانه دار شدن نباشد، شاید بعد از چند سال اجاره نشینی در فضای مجازی، تصمیم گرفتم کلاً از آن خداحافظی کنم و به یک زندگی بدون انتشار نوشته‌هایم رو بیاورم. یک مستأجر همیشه آزاد است برای رفتن به هر جایی که دلش بخواهد. حتی سایت شخصی را هم می شود روزی درش را تخته کرد. پس ممکن است در آینده به دلایل شخصی محتوای تولیدی ام را از حالت انتشار خارج کنم و خب شاید این کار باعث ناراحتی برخی از مخاطبینم بشود اما باز جای هیچ نگرانی نیست، چون آن قدر مطلب خوب پیدا می شود که جای خالی نوشته های من را پُر کند.‌

یک توصیه ی مهم برای تازه واردها و شاید برای همه

اگر ننویسید خواهید مُرد!

بله، همانطور که گفتم، فضای مجازی بسیار بی رحم است و اگر ننویسید و محتوای خوب تولید نکنید، حتی اگر بهترین نویسنده هم باشید، به زودی فراموش خواهید شد. من بعد از پنج سال هنوز دنبال کننده ی زیادی ندارم در صورتی که کسانی هستند که با نصف زمانی که من در ویرگول حضور داشته ام، مخاطب بیشتری جذب کرده اند و این یعنی شاید باید سال های زیادی حوصله به خرج دهید تا بتوانید خوانندگان وفاداری پیدا کنید و یعنی این کار آن قدرها که فکر می کنید آسان نیست چه برسد که شما بخواهید سایت شخصی هم بزنید و این جاست که باید از خود بپرسید که آیا توانایی تولید محتوایی دارید که بتواند آدم ها را از دل این اقیانوس پهناور مجازی به سمت شما بکشاند؟

معضل تولید محتوا

همیشه برای تولید محصول با کیفیت نیاز به مواد اولیه ی خوب داریم و همین طور برای نوشتن و تولید محتوا هم ما بایستی از زمان و بودجه ی کافی برخوردار باشیم در غیر این صورت توان ادامه دادن و تولید کردن را نخواهیم داشت یا اگر هم داشته باشیم، خروجی آن فاقد کیفیت لازم است.

متأسفانه محتوای نوشتاری حامیان قدرتمندی ندارد و بیشتر نویسنده ها باید زحمت زیادی در سایت های خود بکشند تا با جذب مخاطب و گذاشتن تبلیغ در لابلای مطالب خود، نیازهای مالی خود را تأمین کنند. برای همین خیلی از استعدادها در زمینه ی نویسندگی در نطفه خفه می شوند.

در این چند سالی که در ویرگول حضور داشتم، یکی از معضلات بزرگی که با آن دست و پنجه نرم کرده‌ام، تأمین بودجه برای زندگی، خرید منابع و پرداختن به نوشتن بوده است. هر چند من همیشه در زندگی شخصی ام قناعت کرده ام، اما گاهی اوقات آن قدر نیازمند منابع مالی می شویم که تمام آن حسّ نویسندگی و نوشتن از سرمان می پرد و تنها چیزی که به آن فکر می کنیم، بدست آوردن لقمه ای نان است. آری گاهی کتاب هایی را لازم داشته‌ام که در هیچ کتابخانه ای موجود نبوده است و من مثلا به جای رفتن به سفر یا خرید لباس، آن بودجه را صرف خریدن کتاب های نایاب کرده ام.

من تا الان ندیده ام که کسی از سایت ویرگول درآمدی کسب کرده باشد و شاید این بزرگترین عیب این سایت می‌باشد و من به چشم خود نویسنده های خیلی خوبی دیده ام که پس از مدتی دیگر ننوشته اند، در صورتی اگر به اندازه ی حداقلی از آنها حمایت می شد، ما شاهد نویسندگانی بودیم که نبوغ خود را در اختیار خوانندگان می‌گذاشتند و فکر می کنم حداقل خواننده حاضر باشد برای خواندن محتوای خوب از نویسنده حمایت کند.

پیشنهادی برای حمایت از نویسنده

بنظرم زمان آن رسیده است که ویرگول طرحی برای حمایت از نویسندگان خود بریزد تا همان حداقل هایی که هنوز در این سایت مطلب خوب می نویسند، به جای دیگری مهاجرت نکنند. پیشنهاد من این است که به مانند سایت کافی بده، شرایطی فراهم شود که خوانندگان بتوانند از نویسنده های مورد علاقه ی خود حمایت کنند. این گونه هم نویسنده انگیزه کافی برای نوشتن پیدا می کند و هم خواننده از محتوای با کیفیت تری برخوردار می‌شود. خلاصه اینکه علامت قلب(لایک) و نظر(کامنت) و رفتن توی بخش منتخب‌های ویرگول برای نویسنده نه نان می‌شود و نه آب!

در پایان

امیدوارم امسال هم بتوانم با تمام مشکلاتی که در پیش رو دارم، همچنان به نوشتن ادامه بدهم، چون نویسندگی تنها کاری است که در چند سال گذشته در آن ثابت قدم بوده ام اما در مقابل تا دلتان بخواهد کار و شغل عوض کرده ام، به قول یکی که می‌گفت ما سندروم ماتحت بی قرار داریم و نمی توانیم در یک جا بند بشویم و دائماً باید از یک شاخه به شاخه ی دیگری بپریم. هر چند این بی قراری هیچ وقت از روی تفریح و دل خوشی نبوده است و آدم هایی که به این بیماری مبتلا هستند، خیلی دل شان می خواهد تا یک روز بالاخره به ثبات برسند و من هم همیشه چنین آرزویی در سر داشته ام، ولی این را هم بگویم که بعضی از چیزهایی که گاهی ما را شگفت زنده می کنند، محصول همین انسان های بی قرار است.





پ ن : امیدوار سال 1403 یکی از بهترین سال های عمر شما باشد.





2 فروردین 1403





سایت شخصیویرگولنقشه راه نوشتننویسندگیتولید محتوا
نانوا هم جوش شیرین می زند...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید