علی دادخواه
علی دادخواه
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

سکه هایی که دیگر از سکه افتاده اند !



با آمدن کارت های بانکی، دیگر حمل پول مثل گذشته رونق ندارد. کیف ها را طوری طراحی می کنند که بیشتر جا برای چندین کارت بانکی داشته باشد. البته کم کم پول های جدید یا همان رمز ارزها جای خود را نه در کیف های دستی بلکه در کیف های مجازی باز خواهند کرد و ما احتمالا باید با کارت و پول های کاغذی خداحافظی کنیم.

اتفاقی که چند سالی است که برای سکه افتاده و حداقل من شخصا دیگر جایی را نمی بینم که از آن استفاده کنند. این را هم باید گفت که به علت از بین رفتن ارزش پول ملی، دیگر رقم های پایین از رونق افتاده و بلا استفاده شده اند.

بازار سکه چندین سال است که از سکه افتاده است و حتی حالا گدا هم به پول های خرد اعتنایی نمی کند در صورتی که زمانی یک قران هم ارزش داشت که معدل یک دهم ریال امروزی محسوب می شود. حال سکه جزوی از نوستالژی ها شده است و معمولا سکه های پنج هزار ریالی را در مراسم ها یا عید های خاص می شود به صورت عیدی دریافت کرد که بیشتر جنبه ی تزئینی دارد.


البته اسکناس های صد، دویست و پانصد ریالی هم زمانی خیلی کاربرد داشتند و جز پول توجیبی دورانی بودند که من به دبستان می رفتم. با یک اسکناس پانصد ریالی یا همان پنجاه تومانی خودمان، از بوفه مدرسه یا مغازه، کلی خوراکی می توانستیم بخریم.

آن زمانی حتی بلیط اتوبوس هم مثل پول بین مردم دست به دست می شد طوری که اگر مغازه دار پول خورد نداشت، به جایش بلیط اتوبوس می داد. بعضی اوقات هم پیش می آمد که همه ی پول هایمان خرج می شد و بعد اگر می رفتیم مغازه می توانستیم با بلیط اتوبوس هم چیزی بخریم و این کاری رایج در آن زمان محسوب می شد.

این چند تا بلیط رو هنوز نگه داشتم
این چند تا بلیط رو هنوز نگه داشتم


در بین سکه ها، سکه های بیست و پنج توامنی که حلقه ی طلایی رنگی داشتند را بیشتر از همه دوست داشتم و همیشه از پدرم درخواست می کردم از آن ها به من بدهد تا در قلک پلاستیکی ام بیاندازم. داشتن حجم زیادی از آن سکه ها حس خوبی برایم ایجاد می کرد.


معمولا داخل جیب همه مقداری سکه وجود داشت که هنگام راه رفتن صدای برخورد آن ها به یکدیگر به گوش می رسید. داشتن پول خرد جزو واجبات بود، چه برای خرید و چه برای وقتی که می خواستی از تلفن سکه ای استفاده کنید. این را هم باید بگویم گاهی پیدا کردن پول خورد هم مکافاتی داشت.

تاکسی ها ظرف کوچکی داشتند که پر از سکه های مختلف بود. معمولا برای اینکه همیشه پول خورد داشته باشند، یا آن را از بانک تهیه می کردند یا اینکه از دکه های روزنامه فروشی می گرفتند. موقعی که داخل بازار فروشندگی می کردم، یکی از معضلات همیشه گی که با آن مواجه می شدم، خرد کردن اسکناس های درشت بود. حال که الان دستگاه های کارت خوان بانکی این مشکل را برطرف کرده اند و دیگر نیازی نیست از این بابت نگران باشیم. حتی بعضی از تاکسی ها هم از این دستگاه ها دارند و از همه راحت تر شیوه ی پرداخت الکترونیکی است که از تمام روش های پرداخت آسان تر می شود از آن استفاده کرد.

بعد از گذشت سال ها، دیگر خبری از سکه ها نیست و شما دیگر برای پرداخت وجه هیچ مشکلی بابت ریزترین مبالغ را ندارید و نگران نیستید که به خاطر نداشتن پول خرد به مشکل بر بخورید. کارت ها مثل معجزه ای همه چیز را آسان کرده اند و از طرفی باعث شدند پول های فلزی کم کم به تاریخ بپیوندند و به خانه ی ابدی خود یعنی موزه ها کوچ کنند.

آیندگان هیچ درکی از سکه و نقش آن در زندگی مردمان گذشته نخواهند داشت و فقط می توانند داستان آن ها را در موزه ها بخوانند و ببیند. ما با سکه های رنگارنگ خاطره هایی داشتیم و نسل جدید که نیازش را با کارت های بانکی برطرف کرده است، هیچ نخواهند دانست که صدای برخورد سکه ها وقتی داخل جیب هایمان بودند چه لذتی را برایمان ایجاد می کردند.

نکته ای دیگر که من همیشه به آن توجه داشتم، تاریخ درج شده روی سکه ها بود که مشخص می کرد که در چه زمانی ساخته شده اند. معمولا سکه هایی نو را بیشتر دوست داشتم، علت این علاقه این بود که بر اثر استفاده و دست به دست شدن زیاد، براقی خود را از دست نداده بودند.

پول در گذر زمان دچار تغییرات زیادی شده است و همچنان این روند دگرگونی در شکل و ساختار آن ها ادامه خواهد داشت. با توجه به بی ارزش شدن پول ملی بعید نیست که شاهد عوض شدن پول های رایج فعلی باشیم و مطمئنا در سال های آینده نوع جدیدی از پول در بازار وجود خواهد داشت.

اما دیگر هیچ وقت مثل گذشته سکه بازارش سکه نخواهد شد و تمام خاطراه های نسل ما در زمان مدفون خواهد شد و کسی یادش نخواهند ماند که روزگاری سکه جزو با ارزش ترین پول ها محسوب می شده است.






3 شهریور 1401

علی دادخواه




سکهکارت بانکینوستالژی
نانوا هم جوش شیرین می زند...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید