در طی چند مدت اخیر درگیر این مجموعه از تفکرات بودم که اصلا چرا باید ارتباطات جمعی داشت؟
در واقع من زمانی که تنها هستم احساس خیلی بهتری دارم، میتوانم بر روی امورات شخصی خودم متمرکز شوم، کتاب بخوانم، با خودم تفریح های انفرادی انجام دهم، آشپزی کنم، موزیک گوش بدهم و ... در مجموع تمامی این عوامل دقیقا چیزهایی هستند که انجام دادن آنها حس بهتری به من القا میکند، همچنین در اوقات تنهایی مناسبات خاصی وجود نخواهد داشت که ملزم باشم به رعایت آن.
پس من سعی کردم تعدادی از دلایل و فوایدِ داشتنِ ارتباط جمعی را یادداشت کنم تا عاملی شوند برای اینکه کماکان ارتباطات خود را حفظ و با دیگر آدمها معشارت کنم.
من روز گذشته لیست زیر را پس از فکر کردن راجع به "انگیزهی انجام هر کار اجتماعیای مانند ارتباط با افراد بصورت آنلاین یا آفلاین ، پیوستن به گروه ها ، حفظ دوستی ها و انجام فعالیت های مشترک" ایجاد کردم. و پس از کمی فکر کردن راجع به آن احساس کردم ارزشمند است تا آن را در اینجا به اشتراک بگذارم.
در اینجا لیستی شخصی از انگیزه های اجتماعی بودن جمع آوری شده، که میتواند به شما نیز کمک کند تا اگر در مورد انتخاب یکی از این دو دچار چالش شدهاید، نگاه باز تری به این مساله داشته باشید. قطعا که شما این حق را دارید که هر کدام را نپذیرید. پس حتما برسی کنید آیا هرکدام از اینها برای شما مطلوب است؟
چرا من باید با دیگران معاشرت کنم ؟
چون فکر می کنم با هر فرد تجربه جالب و منحصر به فردی خواهد بود
زیرا افراد آن گروه توانایی ها یا درک هایی از من دارند و من دوست دارم از آنها یاد بگیرم
چون مردم را دوست دارم (یا فکر می کنم ممکن است مردم را دوست داشته باشم) و می خواهم وقت بیشتری را با آنها سپری کنم
زیرا من اغلب با حمایت اجتماعی بیشتر می توانم سریعتر در مسیری جدید پیش بروم (اقدامات بیشتری انجام خواهم داد)
زیرا می خواهم با مهارتهای اجتماعی خود به خوبی تمرین کنم
چون از فعالیت کردن لذت میبرم
زیرا من غالباً خاطرات جالب تری را با مردم ایجاد می کنم تا بدون آنها
زیرا افراد جالب توجه زیادی در جهان وجود دارد و این خطر که من میتوانم با کسی آشنا شوم که مسیر زندگی من را تغییر دهد یک قمار سرگرم کننده است
زیرا من گاهی اوقات از تجربه "پنهان کردن" در یک گروه جدید لذت می برم و می بینم که چه مدت طول می کشد تا کسی مرا بشناسد و چیزی مانند "هی ، یک لحظه صبر کن ... تو تصاویر خیلی زیبایی ثبت میکنی، عکاسی؟ یا، تو در رابطه با علم سیاست چقدر حرف داری برای گفتن، در این زمینه مطالعه میکنی؟ و... "
زیرا گاها با خانواده های خوبی آَشنا میشوم، دوستی با یک خانواده و فرزندان آنها و همچنین برقراری ارتباط با انها بسیار لذت بخش است.
زیرا من متوجه شده ام که طی معاشرت با افراد رشدگرا به طور کلی خوشحال ترم، حتی اگر همیشه قبل از انجام آن احساس انگیزه نکنم
زیرا من هیجان های مثبت، جمع ها و میهمانیهای جالب و متنوعی را که یک دوست به زندگی من میافزاید را دوست دارم (مانند رفتن به سفر، یا رفتن به کوه و برپاکردن کمپ براییک هفته، با 5 دوست دیگر)
چون دوست دارم ببینم دوستانم یاد می گیرند و رشد می کنند
زیرا معاشرت نداشتن پس از چند مدت بسیار یکنواخت و خسته کننده خواهد بود
زیرا من میخواهم در سالیان بعد که پیر میشوم از دوستی های غنی، معنادار و سرشار از قدمت لذت ببرم
زیرا اگر تعادل بین تنهایی ها و بودن در اجتماع را متعادل کنم، ازتنهایی خودم بیشتر لذت میبرم
چون من نوع حسود نیستم و از موفقیت های دیگران به غایت لذت می برم
چون می خواهم دلیلی وجود داشته باشد که لباس های جدید بخرم
زیرا تعامل با مردم به من کمک می کند شخصیت خود را مجسم کنم
زیرا من از شخص دیگری یاد گرفتم که چگونه سریع از ورشکستگی خلاص شوم (توصیه او کارساز بود)
زیرا انسان در انزوا رشد نمی کند
زیرا اگر من از نظر اجتماعی ارتباط برقرار نمی کردم هیچ کدام از دوستانم را ملاقات نمی کردم
زیرا افراد دیگر مرتباً من را به طرق مختلف کشش میدهند و من بدون آنها تقریباً رشد نمیکنم
زیرا به اشتراک گذاشتن این سفر زندگی سرگرم کننده و ارزشمند است
زیرا سرمایه گذاری بر روی مردم باعث شده است که من در اینجا احساس هراس و آرامش کنم و این یعنی زنده ام
زیرا تعامل با مردم به من کمک می کند رابطه ام را با زندگی کشف، تعمیق و بهبود ببخشم
زیرا قبلاً زیاد از مردم اجتناب می کردم و به آنها بی اعتماد بودم، اما دوست دارم که این توانایی را داشته باشم که در کنار آنها احساس راحتی بیشتری داشته باشم (لذت بردن از میوه های این تحول دوست داشتنی است)
زیرا شفقت و مراقبت محرکهای مفیدی برای من هستند
زیرا بسیاری از تجربیات وقتی با یک یا چند نفر به اشتراک گذاشته می شوند بسیار غنی تر و به یاد ماندنی تر هستند
زیرا این بخشی از واقعیت من است که به این زودی ها از بین نخواهد رفت ، و اگر من دعوت به کاوش آن را نپذیرفتم ، همیشه فکر می کردم آیا باید در یک کاوش اجتماعی عمیق تر سرمایه گذاری می کردم؟
زیرا نفوذ افراد دیگر باعث سفر بین المللی من شد ، که زندگی من را بسیار غنی کرده است
زیرا در غیر این صورت کشف نمی کردم که من کانادایی ها را خیلی دوست دارم
چون در غیر این صورت تئاتر مستقل را کشف نمی کردم (200+ نمایش از مجریان مستقل را دیده ام)
زیرا بیشتر ارزشی که من در زندگی می دهم و می گیرم از طریق مردم جریان دارد
زیرا در غیر این صورت باشگاه رشد هوشیار وجود نخواهد داشت
در غیر این صورت هرگز هیچ رویداد زنده ای انجام نداده ام
چون در غیر این صورت هنوز فکر می کردم "اگر من روی این کار سرمایه گذاری می کردم چطور؟" در طول هر سال باقی مانده از زندگی من
از آنجا که سازندگان بازی هنوز هم همان عقب راندن را ادامه می دهند و مردم در حال حاضر جالب تر هستند ... به جز Zelda: Breath of the Wild ... این بازی کمی بهتر از بسیاری از تعاملات انسانی است ، اما حداقل پایان می یابد
زیرا پشیمانی مشترک از مرگ این بود که آنها اجازه دادند دوستی هایشان از بین برود
زیرا این زندگی و همه زندگی ما تجربیات موقتی است
چون دوست دارم عاشق باشم و می خواهم بیشتر سالهایم را در این راه بگذرانم
چون عروس شاهزاده خانم یک کار از عشق، ایجاد شده توسط افرادی که کار با هم لذت می برد و کسی که بسیاری از سرگرم کننده در طول راه بود (گوش دادن به کری الویس، عنوان شما می خواهید برای برخی از داستان های لذت بخش در مورد ساخت فیلم کتاب صوتی)
زیرا اگر اجازه ندهم خودم، با وجود چالشها، با مردم آمیخته شوم، پشیمان خواهم شد
زیرا بسیاری از مردم از نظر اجتماعی می ترسند یا مضطرب هستند و بسیاری از آنها وقتی کسی ابتکار عمل را در پیش می گیرد و برای ارتباط پیشقدم میشود، خوشحال میشوند.
زیرا بسیاری از افراد از نظر اجتماعی احساس ناخوشایندی می کنند و این برای آنها مفید است که کسی برای کمک به آنها تمرین کند در حالی که آنها را همانطور که هستند قبول کند (آنها هنوز هم می خواهند و باید به هم متصل شوند)
زیرا معاشرت مانند هر چیز دیگری صبر را میآموزد
زیرا چالش های ارتباط اجتماعی ادویه زندگی هستند
زیرا یک ارتباط خیلی خوب همه اینها را ارزشمند میکند
زیرا می توانیم به یکدیگر کمک کنیم
زیرا جهان با مشکلات زیادی روبرو است که ما نمیتوانیم به صورت جداگانه آنها را حل کنیم اما میتوانیم به صورت جمعی به رفع آنها کمک کنیم
زیرا من می خواهم زندگی غنی از عمق احساسی داشته باشم، و مطمئناً برخورد با افراد رشد گرا احساسات زیادی را برانگیخته است
زیرا اگر من در این قسمت از زندگی سرمایه گذاری نمی کردم، بدون اینکه بفهمم کوچک است، روزهایم را در واقعیتی بسیار کوچکتر سپری می کنم
و ده ها دلیل دیگر که شاید برای هر یک از شما وجود داشته باشد
به جای اینکه به دنبال یک دلیل بزرگ باشید، می توانید مجموع موارد مختلف را در نظر بگیرید :)