در این سالها که بازار تظاهرات در ایران داغ است، همیشه یکی از موضوعات مطرح شده از سوی رسانهها، موافقان یا مخالفان این است که پویش رخداده را چه بنامیم؟ حتی به نوعی، کلماتی که ما در توصیف تحرکات از آن استفاده میکنیم شده جبههی ما، و از آن میتوان متوجه شد که شخص سخنور مخالف این تحرکات است، یا موافق. فلذا همیشه استفاده از واژهی اعتراض یا اغتشاش جای بحث دارد از آنجایی که میتوان خط تمایزی بین این دو ترسیم کرد، بد نیست کمی به این دو بپردازیم...
قانون اساسی ایران چه نگاهی به اعتراضات مدنی دارد؟
اصل ۲۷ قانون اساسی میگوید که نباید وجه «قدسی» برای اعتراضات مردمی قائل شد. طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.» افراد و جمعیتها میتوانند و حق دارند که سخن خود و مطالبهخود را در اجتماعات مختلف و راهپیماییها بیان کنند. حکومت هم موظف است که امنیت این راهپیماییها را تامین کند. به موجب بند ۷از اصل سوم قانون اساسی، تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی از وظایف حکومت است. در این بند، کلمه «تأمین» به معنی فراهم کردن نیست بلکه ایجاد امنیت، بهمعنای دقیق کلمه «تأمین» بهکار رفته است. بنابراین حکومت موظف است که برای راهپیماییهای مردم ایجاد امنیت کند.
اگر اینگونه است چرا بسیاری از تجمعات مجوز نمیگیرند!
دارا بودن مجوز یا نبودن برای تجمعات و اعتراضات مدنی به معنای رسمیت بخشیدن به آن نیست. از نظر حقوقی گفته میشود که این مجوز گرفتن فقط برای برنامهریزی و نظم ضرورت دارد؛ برای مثال برای ساماندهی به ترافیک، پلیس، نیروی انتظامی و پلیس راهور باید در جریان برنامهها قرار بگیرند تا بتوانند نظم و امنیت لازم را برای برگزاری تجمعات برقرار کنند. نیروی انتظامی باید مراقب آن باشد که کسی متعرض راهپیمایان نشود. اما در عمل و در بیش از ۳ دهه گذشته، حکومت در برابر تقاضاهای راهپیمایی و تجمعات عمومی مردم مقاومت کرده و از صدور مجوز خودداری کرده است. ولی در نظر داشته باشید که عدم صدور مجوز به معنای قانونی نبودن آن نیست.
در دو عنوان بالا دیدگاه قانون اساسی به اعتراضات مدنی برایتان شرح داده شد. حال شما خود میتوانید که تفسیر دقیقی از چهارچوب اعتراضی خواندن کنش ها داشته باشید.
متاسفانه در تظاهرات اخیر رخ داده در کشور، عموما سلاح های گرم و سرد، اعمال خشونت و هرجو مرج، و شعار های رادیکال بکار برده شده که نه تنها در ایران بلکه در هیچ٬کجا نظیر آنرا اعتراض مدنی نمیخوانند. و در نظر دولت ها شورش یا اغتشاش نام میگیرد. برای مثال، اعتراض به قیمت بنزین بهدلیل اهمیت آن در زندگی و معیشت مردم، یک حق مدنی است. مردم میتوانند به افزایش قیمت بنزین اعتراض کنند. تا اینجا هیچ مشکلی وجود ندارد. اما اگر اعترضات بخواهد شکل مدنی بهخود بگیرد باید شعارها و رفتارها به قیمت بنزین محدود بماند. نمیشود در اعتراض به قیمت بنزین نسبت به شخصیتهای مملکتی شعار زنده باد و مردهباد سر داد و این کنش مدنی نخواهد بود.
اعتراض کنشی برای اعلام مخالفت است.
و اغتشاش، اعتراضی است که به خشونت کشیده شده.
اکنون نیز تعریفی نسبی از هر دو موضوع دارید و میتوان دریافت که تفاوت نظر رسانه ها در چگونه نامیدن این کنش ها در چیست.