متاسفانه فعالیت گروه های پانترک در ایران افزایش یافته و چندی پیش با وقوع جنگ قرهباغ به آنجا رسید که ما حتی در تهران شاهد شعار هایی در باب ضدیت با ایران واحد بودیم. فلذا در این مقاله قصد داریم به نژاد ترک بپردازیم.
اگر ترک هستید و از تعصباتی بهره میبرید، پانترک هستید و یا به هر روی مایل نیستید در تفکرات پیشین خود تجدید نظر کنید، خواندن این پست را به شما توصیه نمیکنم.
در طول تمامی این سالیان فلات ایران خاستگاه ایرانیان بوده. پس از شکل گیری تمدن ماد ها در ایران ماد بزرگ در نواحی مرکزی و ماد کوچک در حوالی شمال غرب کشور ساکن شدند. و این سالها ادامه پیدا میکند تا امپراطوری ساسانی که به واسطه ساخت یک آتشکده (یکی از سه آتشکده بزرگ پادشاهی ساسانی) منطقه آذربایجان فعلی از اهمیت ویژه تری برخوردار میگردد. در طی تمامی این سالها اتفاق حائز اهمیتی در ایران رخ نمیدهد تا بدانجا که در عصر حکمرانی قباد یکم ترکها با پشتیبانی امپراطوری حملات خود را به ایران آغاز کرده و در ابتدا نیز آتشکدهای که در فوق ذکر شد را تخریب میکنند. شاید اسم قوم خزری به گوشتان خورده باشد، همان قومی که اکنون نامش بر دریای خزر فعلی نهادینه شده.
لازم است یادآوری کنم که شما در حال خواندن اتفاقات سدهی نهم میلادی هستید! در طول تمامی این سالیان خزر ها اقدام به حملات متعدد به مرز های ایران نمودند و تا آنجا که توانستند پیروزی هایی بدست آورند و این اولین حضور ترک ها بود در برخی مناطق مرزی ترک نشین فعلی ایرانزمین. در طول این سالیان ایران حاکمین ترک و ترک تبار فراوانی داشته که پس از حمله مغول نیز به وفور بیشتری یافت میشوند. (حتی تا به اکنون که حاکم فعلی کشور ترک زبان است.)
از آنجا که نژاد ترک زیر شاخه زرد پوست است اولین و مهمترین ویژگی آنان داشتن چشم بادامیست که حتی بعد از چند نسل آمیزش با نژاد اریایی فرم بادامی خود را حفظ می کند.(برای مثال برخی از ساکنان افغانستان و تاجیکستان).
موی موج دار در این نژاد دیده نمی شود و انهاد دارای موهای رو به جلو و خشن متمایل به لخت دارند موی این نژاد اگر چه کم پشت تر از نژاد اریاییست اما در هنگام رشد بالای ۲۰ سانتیمتر کاملا به صورت لخت و براق و روغنی در میآید.
نقطه شروع بینی در این نژاد کمی پاینتر از ابروست و استخوان بینی انقدر کوچک است که به چشم نمی آید پهنای بینی از نیم رخ کم ولی از روبرو زیاد است.
گونه ها در این نژاد برجسته و بیرون زده می باشد بطوری که لبها عقبتر از گونه قرار دارد.
این نژاد دارای صورتی تقریبا گرد و پهن می باشد بطوری که عرض صورت با ارتفاع صورت تقریبا برابر است.
ابروها در نژاد ترک کوچک و غیر کشیده است و همچنین فاصله ابروها در این نژاد گاهی به ۴ سانتیمتر هم میرسد.
بیشتر افراد این نژاد دارای قد و قامت کوچک هستند همچنین استخوان های ترقوه و کتف ضعیفی دارند.معمولا رشد قد در این نژاد ار ۱۷۰ سانتیمتر در مردان تجاوز نمی کند.
رشد مو در اندام این نژاد تقریبا صفر است و بر خلاف نژاد اریایی که اندام نسبتا پر مویی دارند در این نژاد رشد موی بدن خیلی کم است.
شمار زیادی از مردم مغولسان دارای لکه بزرگی بر روی پوست خود هستند که در اصطلاح پزشکی لکه مغولی نامیده میشود. لکه بزرگ مادرزادی به رنگ قهوهای یا آبی یا کبود گفته میشود که معمولاً بر روی بخش پایین کمر و کپل نوزادان دیده میشود. و همچنین این لکهها بیآزار هستند .
حال پس از ذکر کردن تمامی موارد فوق بنده شما را دعوت میکنم به کمی اندیشیدن در این باره، اگر خود ترک زبان هستید بدون تعصب به نشانه های فوق بنگرید! خود را تا چه میزان ترک میبینید؟ آیا با عوض شدن حاکمین و وارد شدن حاکمانی از زبان دیگر، نژاد انسانها نیز تغییر میکند؟
زبان یکی از اولین عواملی بوده که پس از حملهی هر قوم، برای مسلط شدن آن قوم بر منطقه دستخوش تغییر میشده، حال در نظر داشته باشید که با عوض شدن زبان مگر میشود نژاد هم تغییر کنند؟ مگر هرآنکس که به زیان اسپانیایی صحبت میکند اهل کشور اسپانیاست یا آن کشور اسپانیاست؟ آیا کشور های اسپانیایی زبان آفریقا باید خود را اسپانیا و اسپانیایی بدانند؟ فکر میکنم چنین نظری معیوب باشد!
حتی ترکیه که خود را خاستگاه معاصر نژاد ترک میداند، نژاد مردمش تلفیقی از اقوام آریایی تبار نظیر کردها و ارمنی ها و یونانی ها و دیگر اقوام باستانی آریایی تبار نظیر هیتیها می باشد. طبق نتایجی که بدست آوردم با برسی نژاد مردم ترکیه آماری حدود 45تا50 درصد این کشور ترک تبار هستند.
پ.ن1: همیشه میگویم که بعید است ایرانی باشی و یک دوست ترک اطراف تو نباشد. در اغلب استانهای ایران ترک زبان وجود دارد و در حال زندگی هستند. طبق آخرین سرشماری که به چشمم خورد کسانی که در سخن گفتن به ترکی توانمند هستند حدود 20 درصد ایران را تشکیل میدهند که این آمار قابل توجهیست. ما باید در نظر داشته باشیم که پس از امپراطوری هخامنشی ایران دیگر از خاستگاه پرشیا و پارسی زبانان خارج شده و متعلق به اقوام مختلفیست با زبان های مختلف. فلذا بنده ایران و پرشیا را فرا تر از یک قوم و نژاد و زبان میدانم، بلکه گستردگی دارد به پهنای ایران و قطعا فرا تر از مرز های فعلی آن.
پ.ن2: پس از بحث کردن فراوان در رابطه با این مسئله، یکی از موضوعاتی که به آن پیبردم بیمیلی بعضی بزرگواران به این است که بخواهند بپذیرند خاستگاه نژاد ترک تفاوت چندانی با ایغور ها یا مغول ها ندارد، بعلت ذهنیت های منفی که در رابطه با چنگیز وجود دارد، این مسئله میتواند ناخوشایند باشد که چنین دلیلی تاثیرگذار باشد نسبت به نگاه ما به تاریخ. خوب یا بد، رخ داده و یکی از مهمترین اصول در مطالعهی تاریخ، خواندن روایی آن است، نه که برای قضاوت و کینه گرفتن بخوانیم.