این پست یادداشتیست کوتاه و نه چندان کامل، در خصوص آنچه که راجع به خوزستان بدان میاندیشم. با توجه به مسلط نبودن من به تمامی ابعاد ماجرا و همچنین عدم وجود منبع بیطرف، که دربارهی این موضوع با شفایفیت اطلاع رسانی کند، تمامی اطلاعات کسب کرده خود از منابع مختلف را جمع بندی کرده و در یک نقطه نسبتا منطقی به هم رسانیدم.
در برهه زمانی فعلی که بشر به شکل های گوناگون چالش های پیش روی خود را پشت سر گذاشته و هر کدام را به نحوی مرتفع ساخته، محیط زیست و تهدیدات زیست محیطی که محصول برهم خوردن چرخه طبیعت حاصل از توسعه بشریاند، از مهمترین چالش های مقابل انسان هستند.
در چین صنعتی و قطب تولیدات جهان، دو روزه به اندازه 8 ماه باران میبارد، خیابان ها بسته شده، مترو پر از آب میشود و انسانها از بین میروند.
در آلمان سیل به نحوی غیر منتظره خانه ها را با خود برده و شهر ها را تخریب میکند.
در آمریکا، به شکل مداوم طوفان خرابی به بار آورده و سازه های بشری را مسطح میکند.
و در این میان، ایران با تامین آب که مهم ترین عنصر زندگیست، دچار چالش اساسی شده.
تامین آب از گذشته تا کنون از اصلی ترین راهبرد های انسانی بوده و پس از این هم خواهد بود. اصلی ترین چالش بشر در تمام دورههای زندگی. در گذشته تمدن ها بر پایه رود ها شکل گرفته، جنگ ها بر سر رود ها بوده و قطع به یقین در عصر فعلی نیز حکومت های این روند را در پیش خواهند برد.
در عصر ما، حکومتها ناشیانه، از سر کمخردی و منفعت طلبی زود بازده و همچنین و بی توجیهی به اصول اساسی محیط زیست توسعههای ناهنجار و ناهمگون را به بار آوردهند. و اما در خصوص ایران و خوزستانِ تشنه، مجموعهای از عوامل (که بدان خواهم پرداخت) هستند که نقش آفرینی کرده و از عمده دلایل رخ دادن بحران های جاری میباشند. دلیل تاخیر من در ورود به موضوع، شاید نیاز مبرم به رسانه های بی طرف بود برای درک آنچه که درحال رخداد است. تمرکز رسانه های داخل در عادی جلوه دادن شرایط و بهتر بودن شرایط بود، و تمرکز رسانه های فارسی مستقر در خارج از ایران، بر توجه به نا آرامی ها بود. به گونه ای که بنا بر منافع خود، هیچ یک حاضر به پرداختن به ریشه های مشکل نبودند. شاید لازم بود در این خصوص مدتی را صرف فقط گوش دادن به موضوع میکردم، زمانی را به بررسی آن اختصاص میدادم و از آنچه که مردم محلی، متخخصان و مسئول محلی و تمام این چند روز و پیش از ان میگفتند، میشنیدم. و تلاش کردم در مدت زمان کوتاهی آنها را مرور کرده و به جمع بندی تمامی نکات دست پیدا کردم. نهایتا در این بررسی مختصر لازم است ایرادات اساسی زیر را مطرح کنم.
اشکالاتی از قبیل:
- پایین بودن قیمت آب
قیمت آب به نسبت دیگر کشور های جهان بسیار پایین است. این اختلاف قیمت فاحش آب آنقدر گسترده است که با در نظر گرفتن عوامل بسیاری از قبیل میزان درآمد، اختلاف نرخ ارز، کیفیت و سایر عوامل نیز قابل نادیده گرفتن نیست و ابعاد آن خودنمایی میکند. قیمت هر متر مکعب آب در ایران، با میانگین دستمزد 3میلیون تومان، برای هر متر مکعب آب، 550 تومان بوده، درحالی که این میزان برای چند کشور اروپایی با متوسط دستمزد 2400 یورو، حدود 7 یورو است. حتی اگر بخاطر متغیر های گوناگون این اختلاف قیمت را به صورت نصف انچه که هست محاسبه کنیم، باز هم بسیار ارزان است.
- دولتی بودن اقتصاد کشور
دولتی بودن اقتصاد کشور عاملی شده برای ضرورت دخالت دولت در قیمت گذازی تمامی حوزه ها. این امر عاملی شده برای ناتوانی حاکمیت در تعیین قیمت آببها، فرسودگی شبکه انتقال آب و فشل شدن سیستم مدیریت تامین آب به دلیل عدم تخصیص بودجه و در نتیجه عدم پاسخگویی این نهادهای دولتی.
سد سازی دولتها در راستای تامین برق برای فروش آن به جهت درآمد زایی و رفع کمبودات نیز از دیگر عواملی است که با توجه به دولتی بودن اقتصاد کشور به وجود آمده و مشکلساز شده.
- تبعیض در اعمال سیاست
ساخت سد در مراتع بالا دست، انتقال آب به شیوه های گوناگون، اختصاص آب بیشتر به کشاورزان محلی با نفوذ بیشتر و اجازه برداشت های غیرقانونی آب در مسیر های رود تا سد و سد تا رود، به وسیله پمپ.
* برای مثال بازگشایی سد کرخه که خروجی آن از مسیر 300 کیلومتری را تا هورالعظیم طی خواهد کرد. هنگام بازگشایی سد خروجی آن 170 متر بر ثانیه است اما در میانه را با توجه به کشت های غیرقانونی صورت گرفته و پمپ های برداشت غیرقانونی چیزی حدود 25 تا 26 متر بر ثانیه آب به هورالعظیم خواهد رسید.
که از این برداشت ها توسط مسئولین محلی، چشم پوشی شده.
- رعایت نشدن طرحهای آمایش سرزمینی یا درست اجرا نشدن آنها
به زبان ساده منظور از طرح های آمایش سرزمینی، طرح هایی جهانیست که با استفاده از ارزیابی نظاممند عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… تلاش میکنند آنچه که هست را به خوبی مدیریت و توزیع کنند تا در مقیاس های گوناگون بتوان از پتانسیل ها بهره برداری کرد.
که حداقل بخش عوامل طبیعی آن در خوزستان به خوبی اجرا نشده.
- اشکالات اساسی الگوهای کاشت، داشت و آبیاری کشاورزی
سنتی بودن شیوه های کشت، کشت محصولاتی با نیازمندی به آب فراوان، آبیاری شیوه های آبیاری غرقآبی، معیوب بودن سیستم آبرسانی و آبدهی نیز از جمله عومل ضعیف شدن منابع آبی این منطقه هستند.
- رقابتهای مخرب دولتمردان برای گرفتن سهم بیشتر از آب خوزستان
سیاست های معیوب اجرایی دولت های مختلف در راستای انتقال آب از خوزستان به دیگر استانهای کشور.
- کم آب شدن سرچشمههای زاگرس
کمبود بارش ها و در نتیجه تضعیف شدن سرچشمه های آبی یا خشک شدن سرشاخهها.
- توسعه صنعتی در مرکز فلات ایران
صنعت کشور فقط در مرکز متمرکز شده که این امر را میتوان متاثر از نا امنی های تاریخی که در حاشیه مرزها بوده دانست. و این متمرکز شدن توسعه صنعتی در مرکز کشور، عاملی شده برای عدم رشد صنعت در استانهای مرزی و در نتیجه کمبود شغل و روی آوردن بخش کثیری از جامعه به کشاورزی های سنتی.
- عدم حکمرانی آب
حکمرانی آب به معنای سیاست گذاری و مدیریت منابع آبی به نحوی است که از نظر اجتماعی پذیرفته شده و هدف آن استفاده صحیح و پایدار از منابع آبی باشد. که این به درستی صورت نگرفته.
- عدم توجه به تهدیدات اقلیمی
تهدیدات اقلیمی آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفته اند و در طول سالیان، اخطار های کمبود و نبود آب، به جای زنگ خطر تبدیل به کلیشه شده و حتی توسط مدیران اجرایی نیز به اندازه کافی جدی گرفته نشده اند.
- تغییرات الگوی آب و هوا
و در نهایت، بیتوجهی به تغییرات الگوهای آب و هوایی جهان در ایران.
اینها هر کدام به نوعی، عوامل بسیار مهمی هستند به جهت از بین رفتن، تضعیف منابع آبی و سایر مشکلاتی که وضعیت کشور را به ورشکستگی آبی رسانده. عمدتا برای حل چنین موضوع پیچیده و چند وجهیای باید تصمیمات سخت، کارشناسانه و بلند مدت گرفت.
اکنون اعتراضات آرام گرفته، و چند فیلم نیز از رهاسازی آب سد نیز منتشر شد که در واقع مسکن موقتی است برای زخمی بسیار کهن و دردی که برای سالهای بسیاری با ما خواهد بود.