خب توی قسمت اول که مقدمه ای و توضیح دادم از بازارکار سنتی و همچنین فریلنسری الان بحثم بیشتر روی فریلنسر شدن هست.
توضیح دادم که چرا باید فریلنسر شد و کاری به این قسمت ندارم .
به نظر من هر کاری که میشه به عنوان دورکاری انجام داد فریلنسری به حساب میاد مثلا یکی از دوستان خودم دوستی داشت که به واسطه روابط خوبی که در بین فروشندگان کابینت و صنایع دکوراتیو داشت موفق شده بود کلی پروژه بگیره و داخل خونه با سیستم خودش انجام بده . خیلی هم متخصص نبود و صرفا پروژه طراحی کابینت انجام میداد ، نه دانش طراحی داشت و نه شاید خیلی کابینت ها و متریالشونو میشناخت.
کاری انجام میداد که حتی خیلی از تحصیل کرده های رشته های معماری و دکوراسیون داخلی و ... دنبالش بودن چون به نسبت ، ساده تر و بی دردسر تر بود.
من این کارو نوعی فریلنسری میدونم که با کمترین امکانات و یا حتی کمترین دانش درآمد خوبی داره و هنوزم به همین کارش ادامه میده.
خب دلیل موفقیتش چیه ؟
اگه متن بالا رو دقیق خونده باشی گفتم که به واسطه روابطی که داشت در بین مغازه داران میتونست پروژه بگیره و به درآمد خوبی برسه.
نکته کلیدی فریلنسر شدن اینه که شما روابط خوبی و برای خودت شکل بدی و حوصله کنی که روابطتت به نتیجه مطلوب برسه یک فریلنسر با تجربه همیشه دنبال بهبود روابطش با بازارکار سنتی و همینطور قوی کردن صفحات مجازی خودشه حالا میتونه یک پیج در یک شبکه اجتماعی باشه و یا یک سایت معتبر.
پیج اینستاگرام من و دنبال کن قطعا به دردت میخوره
madiyar_arch
مخلص، علیرضا آقاجانی
