
۱۸ دیماه ۱۴۰۳ اولین سالیاد شهلا لاهیجی نویسنده، مترجم و از نخستین ناشران زن ایران است.
شهلا لاهیجی برایم یادآور حداقل چهار ویژگی بارز است:
اول: پیوسته و پرشور در زندگیاش برای احقاق حقوق زنان ایرانی جنگید.
برای دوام آوردن در حوزه کاری مردسالار و پر از خفقان ایران مرارتهای بسیار کشید گرچه نام انتشاراتیاش گواه خیلی از چيزهاست: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان ایران.
دوم: او ناشر اختصاصی اثار یکی از شجاعترین و ظلمستیزترین هنرمندان ایرانی بود یعنی بهرام بیضایی.
وجه جالب دیگر این است که زن در آثار بیضایی جایگاهی تعیینکننده دارد و از آن طرف یک زن سرسخت و متفاوت هم انتشار آثار بیضایی را برعهده داشت!
سوم: لاهیجی سالها پیش کتابی مینویسد به نام سینمای زن در آثار بیضایی که بعد از آن زنان پژوهشگری که میخواستند از "سینمای بیضایی" یا "زن در سینمای ایران" بنویسند از این کتاب تقلید میکردند و بهره میجستند بدون آنکه نامی از شهلا لاهیجی ببرند.

چهارم: در کنار نوشتهها و ترجمهها، مصاحبههای لاهیجی را نیز با اشتیاق فراوان دنبال میکردم. مصاحبههایی پر از انتقاد، صراحت، دغدغه، دانش و ژرفاندیشی.
شهلا لاهیجی کولهباری از دردها و تجربهها و راهحلها بود همیشه دوست داشتم حرفها و خاطراتش را از دو جهت ثبت و ضبط شود.
اول: خاطرات و خطرات و مشاهداتی که به عنوان یک زن فعال در فرهنگ و هنر ایران در دهههای مختلف پشت سر گذاشت.
دوم: نقدها و نگرشهایی که به جامعه مردسالار داشت و راههایی که متصور بود برای گسترش فعالیتهای زنان در ایران.

بخشی از مصاحبه زندهیاد شهلا لاهیجی با انصاف نیوز:
فضای حاکم بر مطبوعات چه؟ ما هنوز به آن دوران طلايی مطبوعات در دورهی آقای خاتمی برنگشتهايم؟
لاهیجی: هیچ وقت ما دوران طلايي نداشتيم! يك دوران مسی يا شايد نقرهای داشتيم! وقتي میتوانند آنهمه روزنامه را در يك روز ببندند، اين كجايش طلایی است؟
پس بهار مطبوعات نداشتيم؟!
لاهیجی: يك پایيزکی داشتيم. هوا هم خوب بود. برگها هم یککمی سبز و زرد بود و ما فكر میكرديم اين بهار است ما نمیفهميم! وقتی آقای خاتمی در نامهای از من خواسته بودند نظرم را راجع به ايشان بگويم، برايشان نوشتم كه شما برای این کار مناسب نبوديد! شمارا ملت بهزور بر روی دوش خودشان گذاشتند و آوردند برای رياستجمهوری. چون او آدمی فوقالعاده مصالحهجو بود. سياست اين حرفها حالیاش نمیشود. در سياست بايد زدوخورد كرد.
همین مصاحبهی کوتاه دو چیز را عیان میکند:
شهلا لاهیجی چقدر صریح بود و چقدر میل به سرسختی و جنگیدن داشت برای رسیدن به جهانی روشنتر.
از طرفی شناختش از سیاست بسیار عمیقتر از بسیاری از مردان سیاستمدار پرمدعاست. چون او دقیقا همان حرف "ماکیاولی" را میزند:
"سیاست کمترین علاقهای به اخلاق ندارد، نه به این دلیل که اخلاق قابل تحقیر است، بلکه خیلی ساده، به این دلیل که اگر سیاست را با اخلاق قاطی کنیم، ماهیت هر دو شان از بین میرود."
از درگذشت او عمیقا اندوهگینم چون همیشه برایم ستودنی و الهامبخش و روشنگر بود هم رفتنش از قوت فرهنگ ایران و ژرفای جامعه زنان ایران کاست. اندیشه بلند او پیشرفت زنان در خدمت اعتلای وطن بود.
روحش شاد، نامش جاویدان و راهش پر رهرو باد.
✍ آقای دغدغه | علیرضا سیف