احتمالا همونطور که میدونید امروز روز معلمه. در کنارش باید بگم امروز روز جهانی نجوم هم هست. یک نفر هم در توییتر نوشته بود روز جهانی عشقه! الله اعلم! البته که هرسه به نوعی باهم در ارتباط هستند و معلمی و علاقه به آسمان شب با عشق درآمیخته است.
به هرروی، امروز هم یک روز دیگه مثل بقیه روزهای سال 99 هست و هنوز نمیتونیم تجمع کنیم! معلمی هم که سالهای سال در کنارش روزنجوم رو جشن گرفتیم هم در میانمون نیست. پس روز جهانی نجوم و اینها مثل قبل معنا نداره. فهمیدم به این وضعیت ناخوشآیند STAYHOME عادت کردم و اگه عکسها بهم یادآوری نمیکردن، حتی فراموش کرده بودم یک زمانی روز نجوم از سر صبح تا نیمه شب، از این منبر به اون منبر میرفتیم و حتی گاهی خودمون روی منبر میرفتیم! و جدای اینها چقدر این روز و کنارش دید و بازدید سالیانه دوستان بهمون خوش میگذشت. بگذریم، اومدم یک چیز دیگه بگم این همه خلاصه نوشتم.
سرظهری داشتم به این دو واژه و تاثیرشون در زندگیم فکر میکردم، به اینکه معلمهای خوب و به خصوص نجوم چقدر روی من، زندگی و راهم تاثیر گذاشتند و جهانبینی من رو تغییر دادند.
معلم برای من شخصی نیست که حتما سرکلاس درسش نشسته باشم، گاهی چنددقیقه با آدمی گفت و گو میکنی و تو همون چنددقیقه تاثیرش رو روی تو میذاره و ازش کلی چیز یاد میگیری. اون هم یک معلمه، شخصی که چیزی ازش یاد گرفتی و من به این فکر میکردم که چقدر از این معلمها در زندگی زیاد داشتم، که تجربه و نگاهشون رو با من به اشتراک گذاشتند.
نمیدونم اصلا تعریف شاگرد خوب چیه اما شاید شاگرد زیاد خوبی برای معلمهام نبودم. اونها به من با صبر و حوصله میآموختن و من در نهایت همه آموزههایی که یادگرفتم رو کنار هم میذاشتم و مسیر خودم رو پیدا میکردم و میرفتم. ولی فکر میکنم این شیوه بهینهترین نوع شاگردیه، تو از همه آدمهایی که ملاقات میکنی از همه معلمهایی که سرکلاس درسشون نشستی و به تو با صبر و حوصله چیزی میآموختند، یاد میگیری و بعدا همه آموزهها رو کنارهم جمع میکنی و در مسیر خودت به کار میبری.
میخوام بگم همه ما جدای از شاگرد بودن، به نوعی معلم هستیم، تجربه، نگاه، رفتاری که با زندگی داریم، شاید بتواند برای یک یا چندنفر راهگشا باشد. شایدم اشتباهی باشه که یک نفر از بیرون به خوبی بتونه تشخیص بده و تکرارش نکنه. موضوعی که در نوشتههای بعدی بیشتر به اون خواهم پرداخت.
به هر روی، درسته که امروز کمی بیحوصلم و حوصله نوشتن از زیباییهای دنیای علم و نجوم را نکردم. اما اگر امروز این نوشته را میخوانید یا فردا یا هر موقع دیگر، کمی سربه هوا شوید و یک امروز را بعد از غروب به ماه، و نقطه دلربای کنارش یعنی سیاره زهره چشم بدوزید و از زیباییهای آسمان لذت ببرید و فراموش نکنید ما در دنیایی زندگی میکنیم که فقط از کمی دورتر یعنی از کنار سیاره زحل و حلقههای دلربایش یک نقطهای بیش نیست.
البته فراموش نکنید ممکن زمانهای دیگر سال ماه و زهره را کنار هم نبینید، عوضش ماه و مشتری، ماه و زحل را کنار هم ببینید، چرا که زمین در محور خودش گردش میکند، ماه و سیارات هم! و تنها جایگاه ستارگان در آسمان شبی که میبینیم ثابت است.