ابو ریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی بزرگ ایرانی در زمینه های مختلف مانند جغرافیا، زمین شناسی، مردم شناسی، ریاضیات، اختر شناسی، فیزیک و ... است. ابو ریحان بیرونی را نه تنها می توان دانشمند عصر خود نامید بلکه او بزرگ ترین دانشمندان ایرانی در همه اعصار و پدر علم انسان شناسی و هندشناسی است.
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی در تاریخ هجدهم دی ماه سال 351 خورشیدی در شهر کاث یکی از شهرهای ولایت خوارزم به دنیا آمد. پدر ابوریحان، ابوجعفر احمد بن علی اندیجانی، اخترشناس دربار خوارزمشاه ومادر او ماما بود.
به دلیل حسادت و بدگویی پدر ابوریحان را از دربار اخراج کردند به همین خاطر او در یک روستا در اطراف خوارزم ساکن گردید و چون برای مردم روستا بیگانه بودند،آن ها را بیرونی می نامیدند.
ابوریحان بیرونی از همان کودکی علاقه زیادی به کسب دانش داشت و از همان زمان شروع به یاد گیری علوم مختلف کرد. او در دوران کودکی پدرش را از دست داد و با مادرش تنها زندگی می کرد.
ابوریحان پس از آشنایی با امیرنصر منصور بن علی بن عراق ریاضیدان و ستاره شناس مشهور آن زمان وارد دربار خوارزمشاه شد و به مدرسه سلطانی خوارزم رفت و به فراگیری علوم مختلف مشغول شد.
ابوریحان در سن 17 سالگی شروع به فعالیت در اخترشناسی نمود. او با استفاده از حلقه ای درجه دار (حلقه ی شاهیه) ارتفاع نصف النهاری خورشید در کاث را به دست آورد و موفق شد انقلاب تابستانی را در یک روستا در نزدیکی کاث رصد نماید.
ابوریحان قبل از سن 22 سالگی تحقیق و نگارش کتابی با نام نقشه کشی را آغاز کرد و به بررسی نقشه های جغرافیایی و ترسیم نیم کره زمین پرداخت.
ابوریحان در هفتم خرداد ماه سال 387 قمری، خورشید گرفتگی را رصد نمود. در زمینه اختر شناسی ابوالوفای بوزجانی نیز با ابو ریحان بیرونی همکاری نمود و او خورشید گرفتگی را به صورت همزمان با ابو ریحان از شهر بغداد رصد کرد و ابوریحان از روی مشاهده اختلاف زمانی، اختلاف جغرافیایی آن دو شهر را به دست آورد.
ابوریحان بیرونی برای فراگیری و تحقیق علوم مختلف در بیست و پنج سالگی از خوارزم به خراسان و از آنجا به ری و طبرستان و جرجان شهری نزدیک گنبد قابوس سفر کرد وگرچه در جرجان قابوس بن وشمگیر ابوریحان را به وزیر علومم دربار دعوت کرد اما او نپذیرفت و چند سال بعد به خوارزم بازگشت.
رفتن ابوریحان به خوارزم مصادف با روی کار آمدن ابوالعباس مامون بود. ابوریحان بیرونی در دربار آل مامون ارج و قرب زیادی داشت و هفت سال مشاور ابوالعباس مامون بود و آن قدر معتمد او شده بود که امیر وی را به سفرهای سیاسی می فرستاد اما او علاقه زیادی به سیاست نداشت.
بعد از حمله محمود غزنوی به خوارزم ، محمود غزنوی از دربار خوارزم خواست که دانشمندان را به دربار غزنه بفرستد. ابن سینا و جرجانی، دانشمندان هم عصر ابوریحان، به گرگان رفتند اما ابوریحان بیرونی طبق گفته برخی منابع تاریخی بعد از فتح خوارزم توسط غزنویان، به عنوان اسیر به غزنه برده شد.
زندگی ابوریحان بیرونی با حکومت سامانیان، غزنویان و صفاریان همزمان بود.
ابوریحان در دوره شاهی سلطان محمود، مسعود، مودود و حتی عبدالرشید زیست. علت درگذشت ابوریحان بیرونی کهولت سن بوده است؛ ابوریحان بیرونی در هنگام مرگ بیشتر از 80 سال عمر داشت.
ابوریحان بیرونی در تاریخ بیست و دوم آذر ماه سال 427 خورشیدی برابر با 13 دسامبر 1048 میلادی و 27 جمادی الثانی 440 قمری در غزنه در اوان انقلاب سلجوقیان و پادشاهی مسعود بن محمود غزنوی درگذشت.
مقبره ابوریحان بیرونی درمنطقه موسوم به باغ بهلول در جنوب شرقی شهر غزنی افغانستان واقع شده است. مقبره ابوریحان بیرونی ترکیب از معماری عصر غزنوی با شاخصه هایی از طرح های اسلامی است که به صورت یک ستاره هشت ضلعی طراحی شده است.
اغلب آثار ابوریحان بیرونی از بین رفته و تنها کمتر از یک پنجم از آن ها باقی مانده است. ابو ریحان در زمان حضور خود در شهر جرجان کتاب آثارالباقیه را در سن 28 سالگی نوشت. پس از ورود ابوریحان بیرونی به غزنه او باقی عمر خود را در دربار غزنه زیست؛ اما نتوانست با سلطان محمود ارتباط نزدیکی برقرار نکرد. او به اسارت خود در دربار غزنوی در مقدمه کتاب «تحدید نهایات الاماکن» اشاره کرده است.
منبع: مجله نمناک