نویسنده مقاله «با رقیب خود با احترام (و کمی کمدی) تعامل داشته باشید» پروفسور برایان کیتینگ، کیهانشناس دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو است. او همچنین مجری پادکست"Universe with Brian Keating" است.
در این مقاله، کیتینگ استدلال میکند که حتی اگر با مخالفان خود مخالف باشید، مهم است که با آنها با احترام تعامل داشته باشید. او معتقد است که این بهترین راه برای داشتن یک مکالمه سازنده و یادگیری از یکدیگر است.
کیتینگ همچنین پیشنهاد میکند که اضافه کردن کمی شوخطبعی به تعاملات با مخالفان مفید است. او معتقد است که شوخطبعی میتواند به شکستن یخ کمک کند و مکالمه را لذتبخشتر کند.
در حساب Medium خود، کیتینگ در مورد طیف وسیعی از موضوعات مرتبط با کیهانشناسی، علم و فرهنگ مینویسد. او همچنین داستانهای شخصی و بازتابهایی از زندگی و کار خود را به اشتراک میگذارد.
در ادامه یکی از یادداشتهای اخیر او ترجمه میکنم. این یادداشتی است دربارهی گفتوگو کیتینگ با «میچیو کاکو»
در اپیزود اخیر پادکست INTO THE IMPOSSIBLE با حضور میچیو کاکو، موارد زیادی برای تحسین و زیر سوال بردن وجود داشت. کاکو، یک آیندهنگر در فیزیک نظری، دیدگاههای جذاب و جالبی دربارهی نظریه ریسمان و پتانسیل آن برای تبدیل شدن به «معادلهی خدا» - نظریهای که میتواند تمام قوانین فیزیکی را متحد کند - ارائه کرد. وسعت دانش کاکو ستودنی بود و فیزیک ذرات، کیهانشناسی و حتی پیامدهای متافیزیکی نظریه ریسمان را پوشش داد.
با این حال، این گفتگو بدون عیب هم نبود. ستایش بینظیر میچیو کاکو از نظریه ریسمان تقریباً به موعظهی علمی شباهت داشت. در حالی که این رویکرد بدون شک زیبا و ظریف است، همچنان یک نقطه اختلاف در جامعه علمی باقی مانده است، به ویژه به دلیل عدم قابلیت آزمایشی تجربی.
من معتقدم دیدگاه کاکو میتوانست از تحلیل انتقادیتر محدودیتهای نظریه ریسمان، بهویژه در مقایسه با چارچوبهای نظری مانند گرانش کوانتومی حلقه، بهره مند شود. علاوه بر این، اگرچه پادکست به تردیدهایی که جوایز نوبل را احاطه کرده است اشاره کرد، کاوش عمیقتر در این موضوع میتوانست دیدگاه متعادلتری از پیشرفت و اعتبار علمی ارائه دهد.
این گفتگو تمایل بحثها به سقوط به نزاعهای بیهوده را آشکار کرده است. یک تاکتیک اصلی در چنین مناظراتی ضعیف، «مغالطه آدم آهنی» است، جایی که فرد موضع مخالف خود را ضعیفتر از آنچه هست نشان میدهد، تا بهتر بتواند آن را رد کند. با این حال، من یک پادزهر کشف کردهام - استدلال Steelman. در اینجا، فرد با بازنویسی نقطه نظر مخالف خود، سپس فرمولبندی بهتر آن قبل از درگیر شدن نهایی با استدلال تقویتشده، موضع مخالف را تقویت میکند. این رویکرد مشارکتی، بحث را به یک موقعیت برد-برد-برد تبدیل میکند.
با انجامSteelmanning، ما با هم به دنبال حقیقت هستیم. به جای حمله به آدمهای آهنی توخالی، درک متقابل خود را تقویت میکنیم. و با تقویت موضع مخالف، ممکن است ناخواسته موضع خود را بهبود بخشیم. چنین حکمت طعنهآمیزی نشان میدهد که چگونه زمانی که هر دو طرف هدف درک را به اشتراک میگذارند، اختلاف نظر نیازی به همراهی با عدم توافق ندارد.
همانطور که مارتین لوتر کینگ جونیور گفت: «ممکن است همه ما با کشتیهای مختلف آمده باشیم، اما اکنون در یک قایق هستیم.»
شرکت در گفت وگوی باز، حتی با کسانی که با آنها اختلاف نظر داریم، تقویت و بحث پیرامون دیدگاههای متعارض - همیشه با ادب (و گاهی اوقات طنز ) - ما را به درک قالیچهی پیچیدهی جهان هستی نزدیکتر میکند.