
سراغ نقد بازی خاصی رفتیم که جرئت به خرج داده و چارچوب هارو شکسته، بازیای که شما رو از یکنواختی در میاره و آدرنالین شمارو بالا میبره و انرژیتون رو آزاد میکنه.
قراره با این بازی کلی کیف کنید اما باید توسط بازی سرویس شید، فرسایشی که به خودی خود لذت بخشه!
Mode: Single-player video game
Genres: Platform game, Fighting game, Adventure game
Developers: One More Level, All in! Games SA, Slipgate Ironworks, 3D Realms
Publishers: 505 Games, All in! Games SA
Platforms: PlayStation 4, PlayStation 5, Nintendo Switch, Xbox One, Xbox Series X and Series S, Microsoft Windows, Amazon Luna
شما در نقش گوسترانر هستید، قاتل حرفهای که دنبال صلح و عدالت هست و هدف فعلیتون کیمستر هست. زمانی که تمام دنیا غیر قابل زندگی شده و مردم در مکانی کوچکی موسوم به tower زندگی میکنن و زیر دست کیمستر هستن، کیمستر نمونه ظالم واقعی هست، هرکاری که میخواد در هر زمانی میکنه که زندگی برای خودش راحت باشه، از این مورد بهتره بگذریم چون تمام هدف از بازی کردن این گیم اینه که از گیمپلی لذت تمام ببرید، انرژی نهفته خودتون رو خالی کنید و از سرعت بالاتون لذت ببرید.
اما این وسط چیزی هستش که نمیشه نادیده گرفتش و اون هم شخصیت پردازی هست.
شما خودتون رو وسط یک ماجرایی پیدا میکنید و بهتون گفته میشه اینکار رو بکنید و تمام! هیچ وقت از پشت صحنه، آینده و گذشته این ماجرا خبر دار نمیشید.
بزرگترین ضعف بازی همین بکاستوری کرکتر هاست (Jack, Zoe, Key Masyer, Architect)
در حین بازی با دیالوگ های دو شخصیت کاملا متفاوت به اسم Architect و Zoe طرف هستید که دوگانگی بین انسانیت و فداکردن انسانها برای آیندگان طرف هستید که به طرز خاصی شما رو به فکر کردن وادار میکنه و باعث میشه فکرتون از یک نواختی در بیاد که در نهایت از پشت صحنه مهلکهای که توش هستید کمی خبر دار میشید. اما به قدری درگیر گیمپلی خاص و جذاب بازی میشید که فراموش میکنید تمرکزی برای این دیالوگها بذارید و ممکنه بخش مهم از داستان رو بیدلیل از دست بدید.

بعضی اوقات آدم دلش میخواد که سرعت رو با بالاترین میزانش چاشنی کار کنه، و میره سراغ بازیهای "هکانداسلش" مثلDoom, Dmc, Nier Automata و حسابی هم اون انرژی نهفته رو خالی میکنه اما در نهایت از خودمون میپرسیم که میشد سریعتر هم باشه، نمیشد؟ درسته! میشد سریعتر باشه ولی نیاز به تمرین و وقتگذاری بیش از اندازه داره و در نهایت آدم قیدش رو میزنه اما Ghost Runner شما رو مجبور میکنه که پتانسیل نهفته سرعتتون رو به چالش بکشید، انقدر این بازی خوب طراحی و پیادهسازی شده که به راحتی هرچه تمامتر از سریعترین ریاکشنهای خودتون رو باید توی بازی پیاده بکنید و اگرنه میمیرید و وقتی بازی رو تموم میکنید، حتما به خودتون میگید که این حجم از ریسپاونستایم پایین چطوری در وجود من بود؟ چطوری میتونم انقدر سریع باشم؟
طراحی مراحل بازی به قدری زیبا و عالی است که در هر موقعیت کاملا دست شما رو باز میذاره تا استایل خودتون رو در مبارزه با دشمنها پیدا کنید، ممکنه بخواید از زیپلاین استفاده بکنید و از بالا بپرید سر دشمنها یا از دیوار والران کنید و دخل دشمنها رو بیارید یا حتی از اسلاید و دش استفاده کنید تا نابودشون کنید.
مهمترین لذت این بازی اینه که فایتاستایل خاصی رو به شما تحمیل نمیکنه، دیزاین محیط و دشمنها کاملا دست شما رو باز میذاره تا از هر نوع پلنی در هر نقطهای از بازی استفاده کنید و خودتون رو نابغه فرض کنید.
اصلی ترین و تنها اسلحه شما یک کاتانا است و 4 ابیلیتی خاص که در طی مراحل با کشتن دشمنها شارژ میشه.(Overlord Surge Tempest Blink)
اینکه این ابیلیتیها چیکار میکنن رو خودتون با بازی بفهمید بهتره اما مهمترین عاملی که متوجه میشید اینه که این ابیلیتیها سرعت ری اکشنتون رو کم میکنه و ناخودآگاه کندتر میشید و تصمیم میگیرید که قیدشون رو بزنید و از همون کاتانا استفاده کنید و انصافا هم خیلی کیف میده بهتون. (حتی جک از داشتن یک کاتانا خسته میشه و این مورد رو به صورت دیالوگ بیان میکنه و احتمالا جوک سازندهها باشه بابت عدم طراحی اسلحهای با برد متوسط یا بلند.)
برای تمام کردن هر مرحله ممکنه 30 تا 40 دقیقه حداقل زمان بذارید و حدود 60 تا 100 بار بمیرید اما تعداد چک پوینتهای بالا و لودنیگ تایم بسیار پایین باعث میشه ریتم سرعتتون پایین نیاد و باز هم دوباره از بیفکری و سرعت بالا بمیرید.


وقتی بازیای مثل Doom رو بازی میکنید، غرق موسیقیش میشید. موسیقیای با ریتم تند و صدای بالا که دوست دارید باهاش فریاد بزنید اما مشکل اصلی اینجاست که ریتم بازی همیشه تند و بالا نیست ولی ریتم موسیقی همیشه بالاست و این ایراد خیلی بزرگی است که میشه به بازیهایی در سبک "هکانداسلش" گرفت.
نکته اصلی اینجاست که این ایراد توی Ghost Runner کاملا حل شده و به یک نقطه قوت تبدیل شده. گیمپلی بازی همیشه با ریتم بالایی صورت میگیره و وقتی که ریتم خودتون رو پایین بیارید،قطعا میمیرید و درنهایت موسیقی این بازی به قدری خوب با بازی سینک میشه که هیچوقت دلتون نمیخواد ازش دست بکشید!

این هم لینک اسپاتیفای آلبوم بازی:
گرافیک
گوست رانر گرافیکی بسیار واقع گرایانه داره و از قدرت سخت افزاری نسل هشتم و نهم به خوبی استفاده میکنه اما توی این بخش میخوام از طراحی محیط بازی صحبت کنم. بازی توی آینده دور اتفاق میوفته، زمانی که تکنولوژی بسیار پیشرفت کرده و توی زندگی عادی ما نقش پررنگی داره.(حالت سایپرپانکی که در فیلم بلید رانر دیدیم).
ساختمانهای بلند و تیره، لامپهای نئونی، شیشههایی با رفلکس بالا، گرافیتی ها خاص رو دیوار، دِرونهایی که در هوا مثل مور و ملخ ریخته، ماشین های پرنده و......
تمام حرفم توی این قسمت اینه که این محیط دارک سایپرپانکی به قدری عالی طراحی شده که آدم از دیدنش فقط میتونه لذت ببره.

زمانهایی هست که یک انرژی زیادی توی وجودتون نهفته هست اما دلتون نمیخواد از مغزتون کار بکشید.
دوست دارید تمام انرژیتون رو توی دستتون و ریاکشنتون بذارید و یک کاری رو انجام بدید که نیاز به سرعت بالا داره. اینجا دقیقا زمانی است که شما باید برید سراغ بازی گوسترانر. بازیای که نیاز داره از تمام پتانسیل سرعت خودتون استفاده کنید، حسابی خودتون رو خالی کنید، انرژی بگیرید و مغزتون رو آزاد کنید.
قطعا از وقت گذروندن سر این بازی پشیمون نمیشید.

گیمپلی عالی
موسیقی متن
طراحی محیط
طراحی پازل
سیستم جدید تنظیم ابیلیتیها
چالشهای متفاوت و خاص برای پلیر
داستان و شخصیت پردازی
تنوع کم در دشمنان
ارزش تکرار پایین
شکست های طولانی و پیاپی ممکنه باعث فرسایش بشه
شما چه بازی رو دوست دارید برای خالی کردن انرژیتون؟