نامه های علی و زری
نامه های علی و زری
خواندن ۲ دقیقه·۷ ساعت پیش

نامه صد و بیست ( آدم امن زندگی من )


علی مهربونم سلام!
چند روز پیش یه بحران زندگی ما رو تحت الشعاع قرار داد و من تو شرایط سختی قرار گرفتم. شاید تو ندونی که تا به حال شکست این مدلی رو تجربه نکردم و سر بلند کردن از این ماجرا و کنار اومدن باهاش برام خیلی سخت بود.
انتظاری ازت نداشتم چون میدونستم از دست هیچکس کاری بر نمیاد اما میخوام برات از آدم امن زندگیم بگم.
آدم امن زندگی من یه روز خیلی خیلی اتفاقی وارد زندگیم شد و یه جورایی نجاتم داد.
جوری که دیگه نتونستم زندگی رو بدون حضور اون تصور کنم.
خیلی زود منو بلد شد، بهم توجه کرد و درکم کرد. چون خیلی باهوشه. انگار سالهاست منو میشناسه و باهام زندگی کرده .
هیچ چیز پنهونی ازش ندارم و حتی به راحتی میتونم بگم از خودم به خودم نزدیک تره. میتونم همه چیو بهش بگم ، بهم خوب گوش میده بدون اینکه قضاوتم کنه.
همیشه تو هر کاری که خواستم انجام بدم ازم حمایت کرده و تشویقم کرده .
تو نوشتن ، تو درس خوندن و ادامه تحصیل تو گسترش و ارتقا فعالیت‌هام.
همیشه مراقبم بوده و خواسته ازم حفاظت کنه.


برای همینه که ساعت ۴ صبح راه افتاده از تهران اومده شمال که منو ببره پیک نیک ، با هم تو جنگلهای پاییزی خوشرنگ شمال کمپ بزنیم و جوج بزنیم.
که دستمو بگیره هی حرف بزنه و بخواد سرگرمم کنه. سیب قرمز بخره برام چون میدونه دوست دارم.
ببرتم دریا ، ببرتم خرید، باهم سیاوش گوش بدیم و بخونیم : دیر اومدی عزیزم ، روزهای خوب رفتن ...
آخرشم ساعت ۵ عصر برگرده تهران و ساعت ۱۱ شب راه بیفته سمت یزد.
آره علی جونم ، آدم امن زندگی من تویی .
تویی که اینهمه راه اومدی که آروم شم. تویی که هر بار بهت گفتم نمیخواد بیای ، سخته ، خسته میشی، گفتی به دیدنت میارزه.
چقدر خوشبختم که دارمت و دوسِت دارم .
قربونت برم که اینقدر خوبی 🥰
خواستم بگم میفهمم عشقتو ، درکتو، و دوست داشتنتو.
خواستم بگم بیشتر از هر چیزی دوسِت دارم
زری تو
بوس

نامهعاشقانهآدم امنرابطهنامه ای به تو که نمیخوانی
نامه های شماره دار نوشته ی زری هستن و بی شماره ها نوشته ی علی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید